✨امام خمینی(ره):
«عظمت انسان به لباس و کلاه و اتومبیل و... امثال ذلک نیست. انسان یک حقیقتی است که آن حقیقت اگر بروز کند، شرافتمند است، عظمت دارد. شما می بینید که بزرگ ترین افراد بشر انبیا بودند و ساده ترین از همه هم آنها بودند. در عین حالی که بزرگ تر از همه بودند و همه، آنها را به بزرگی می شناختند، در عین حال ساده ترین افراد در وضع زندگی شان بودند، تمام انبیا، این طور بودند و تاریخ، همه آنها را نشان می دهد که با وضع بسیار ساده ای، عمل می کردند».
📚صحیفه امام خمینی، ج ۱۳،ص ۴٨٧
.
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
@Namazeavalevaght
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#مقام_معظم_رهبری
✅ هرچه ساده تر، بهتر....
این هتلها و سالنهای پرخرج، عروسی را شیرین نمیکند. این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد امّا ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانههایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید.
شادی و میهمانی و دعوت کردن ازدوستان و نزدیکان و خویشاوندان و رفقا خوب است اما اسراف بد است. شأن ملت مسلمان ما نیست.
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم برای دختر مکرمه خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند.
امّا نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گرانقیمت است. در هتلها، در این سالنهای گران قیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی؟! برای عقب نماندن از قافله اسراف؟!
اسراف نباید بشود. اسراف اگر شد هم به خودتان ضرر زدهاید هم به مردم دیگر. هم به جوانها و دخترها و پسرها ضرر زدهاید و هم خودتان را از چشم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) انداختهاید. از چشم امام زمان (علیه السلام) انداختهاید. این اسراف و زیادهروی، کار خلاف محسوب میشود.
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزّتِ دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.
هر چه مراسم را کمتر و سادهتر بگیریم بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند مأیوس نشوند.
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
من زندگیمو خیلی ساده شروع کردم مهریه ام حفظ قرآن و ۱۴ سکه بود و رهبر عزیزم عقدمون خوندن.
تصمیم داشتم مثل زندگی امیرالمومنین و حضرت زهرا علیها السلام زندگی کنم و حرف و حدیث بقیه برام مهم نبود.
میخواستم الگو باشم برای جوونای فامیل، میدونستم همه بهم نگاه میکنن و چون پدرم پولدار بود، مطمئن بودم جوونای فامیل میخوان بهم نگاه کنن.
خلاصه بله برون ساده با بزرگترا و عقد موقت در حرم امام رضا علیه السلام و عقد دائم توسط رهبر عزیزم.
خرید بازار که رفتم ی حلقه خریدم که انقدر ساده بود مامانم گفتن من خجالت میکشم حلقه ات اینه، منم گفتم مامان جان الگوی من کیه؟حضرت زهرا، چطور انقدر ساده بودن و سر مهریه هم همین چیزا رو گفتم تا راضی شدن.
به جای جشن عقد و مراسم تجمل گفتم میخوام تو حرم امام رضا علیه السلام باشم.
به جای خرید آینه و شمعدان، گفتم برای من کتابخونه بخرین و مهریه عقد موقتم چندین جلد کتاب منتخب میزان الحکمه بود که تو دوران عقد احادیث مربوط به ازدواج و حقوق زن و مرد خوندیم و به تمام دوستانمون هم دادیم تا بخوونن.
با آقامون به توافق رسیدیم که ایشون ی جهزیه بسیار ساده و ایرانی در حد وسعشون تهیه کنن و منم مهریه رو کم بگیرم و این باعث شد همه با تعجب زیادی به زندگیم توجه کردن.
مراسم جهاز برون و پاتختی نگرفتیم چون معتقد بودم خیلی کار بیهوده ای هست.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#مقام_معظم_رهبری
⚠️حسابشان خیلی سخت است...
📌من به همه مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریّههای سنگین و جهیزیّههای گران ازدواج را مشکل می کند. اثر این را میدانید چیست؟! اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.
📌مگر کسانی که با تجمّل، عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟! چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعا کند؟! این کارها جز اینکه یک عدّه جوان را، یک عدّه دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آنجور، آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند، چیز دیگری نیست. تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه، این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همینطور غیر متأهل بماند.
📌من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بر دیگران مشکل میکنن، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است. نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرفهای غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟! جوانها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمیتوانند، افرادی که دلشان نمیخواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّتشان هست، نتوانند ازدواج کنند...
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#آیت_الله_بهجت
📌خانه ی عنکبوت...
اگر انسان در خانهی زیبا و حتی در طبقه هزارم هم باشد، دنیا همانند «لَبَیتُ العَنکَبوتِ» (خانهی عنکبوت) سست و بیاساس، و سرای غرور و فریب است، و وقتی ویران شد همهاش فرو میریزد؛ و یا مانند خانهای است که روی پلی ساخته شده باشد و زیربنای آن ثابت و پابرجا نباشد و خراب گردد و فرو ریزد.
📚 در محضر آیت الله العظمی بهجت - کتاب دوم
#روایت_تربیتی
✨امیرالمؤمنین عليه السلام:
رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَةُ العَقلِ؛
"ميوه خردمندى، رهانيدن جان از زرق و برق دنيا است."
📚 غررالحكم، حدیث ۵٣٩٩
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#مقام_معظم_رهبری
📌بلای بزرگ...
به همسایهها و فقرا رسیدگی کنید. یکی از عواملی که نمیگذارد دست کسانی که توانایی کمک دارند، به یاری فقرا دراز شود، روحیهی مصرفگرایی و تجمّل در جامعه است.
برای جامعه بلای بزرگی است که میل به مصرف، روز به روز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرف کردن، بیشتر خوردن، متنوّعتر خوردن، متنوّعتر پوشیدن و دنبال نشانههای مُد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجمّلات آن رفتن، تشویق شوند.
چه ثروتها و پولهایی که در این راهها هدر میرود و از مصرف شدن در جایی که موجب رضای خدا و رفع مشکلات جمعی از مردم است، بازمیماند!
۱۳۸۷/۱۱/۰۲
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
#انفاق
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#رزاقیت_خداوند
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_اول
سال ۸۲ بود که همسرم به خواستگاریم اومد، من اون موقع ۱۵ سال داشتم و از اونجایی که درسم خیلی خوب بود به خانواده ام اعلام کردم که دوس دارم درس بخونم و فعلا به ازدواج فکر نمیکنم.
همسرم جواب من رو قبول نکردن و با فرستادن واسطه هایی سعی داشتند که من را راضی کنند. البته من بدون هیچ تحقیق و شناختی از ایشون و فقط به خاطر درس خواندن جواب رد می دادم. کم کم با تعریف واسطه ها از این آقای خوب و باتقوا، به فکر افتادم که کمی اطلاعات در مورد اخلاق و رفتارشون کسب کنم. بیشتر افرادی که واسطه خواستگاری ما بودند صفت ایمان و مهربانی ایشون رو گوشزد میکردند...
حدود یکسال بعد از خواستگاری، من به این نتیجه رسیدم که به ایشون جواب مثبت بدم ولی خجالت و شرم این پاسخ را به تعویق انداخت و بی مورد یکسال دیگر از زندگیم تلف شد و من هنوز حسرت این دو سال را میخورم که میتونست پر از خاطرات شیرین من و آقایی باشه. خلاصه سال ۸۵ عقد کردیم و من همچنان درس میخوندم.
همسرم یک کارگر کارگاه تراشکاری و تزریق پلاستیک بود و وقتی با من ازدواج کرد شد سر کارگر و این از برکات ازدواج ما بود.
همسرم در کنار کارش با وجود اینکه درس نخوانده بود، در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی و هیات امنا مسجد و هم چنین فعالان محلی حضور پررنگ داشت و من از اینکه او همیشه در حال فعالیت بود خوشحال بودم و نداشتن مدرک تحصیلی بالا اصلا برایم مهم نبود. البته ایشون مطالعات خیلی گسترده ای در همه زمینه ها داشتند.
خلاصه کنکور دادم و به پیشنهاد پدر شوهر و پدرم و البته از روی علاقه خودم رشته کشاورزی رو انتخاب کردم و دلیل دیگر هم این بود که دانشگاه محل تحصیلم به شهر مشهد که محل زندگی همسرم بود، نزدیکتر بود. قبول شدن در دانشگاه همانا و عروسی گرفتن ما هم همانا.
من و همسرم در طی سالهای عقد وسائل لازم برای زندگی را با همدیگه آماده کردیم و شاید باورتون نشه هنوز که هنوزه، نمیدونم دقیقا کدومها رو من خریدم، کدومها رو آقایی... خیلی خیلی مختصر و اینکه هر جا مسافرت میرفتیم یا برای دور زدن و تفریح یک تکه از وسائلمان را میخریدیم و اینجوری دفتر خاطراتمان در خانه و در بین وسیله هایمان همیشه بازه و آن روز های زیبا را به ما یادآوری میکنه.
برای مراسم عروسی از آنجا که خانواده همسرم مراسمات پر سر وصدا داشتند من و آقایی تصمیم گرفتیم سفر سوریه را انتخاب کنیم تا در طول این سفر قبل از اینکه بخواهیم به خانه خودمان برویم انشالله با دست کوچک حضرت رقیه دوام زندگی مان را امضا کنیم. همین گونه هم شد بعد از سفر ولیمه ناهار دادیم من و همسرم به سنت ها پیامبر توجه خاص داریم ولیمه ناهار ما باعث تعجب همه شده بود. مهمانها خیلی زیاد نبودند در حد کسانی که دوست داشتند برای عروسی ما شادی کنند.
با آرایش و لباس عروس خیلی ساده و دوست داشتنی، بدون هیچ استرسی از کم و کسریها، از این اتفاق بزرگ لذت بردیم.
جهیزیه من واقعا مختصر بود و همون روز اول حرفهایی پشت سر جهیزیه گفته شد ولی از عشق من و همسرم حتی یک ذره کم نشد و اصلا باعث ناراحتی ما نشد چون سلیقه و خواسته خودمان و کسب رضای الهی خیلی اهمیت بیشتری داشت از حرفهای اطرافیان.
قبل از اذان مغرب و عشا من و همسرم وارد خانه ی خودمان شدیم و طبق سنت زیبای پیامبر، همسرم پاهای من را شست و آب را جلوی در خانه ریخت و با هم نماز شکر خواندیم.
👈 ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1