🔴 نماز شب دوم ماه رجب برای آمرزش همه گناهان
🔵پیامبراکرم صل الله علیه و آله و سلم فرمودند:
🟡 هركس در شب دوم ماه رجب ده ركعت نماز بخواند در هر رکعت سوره حمد و سوره کافرون را بخواند. حق تعالى تمام گناهان او را بيامرزد و می نویسد او را از نمازگزاران تا سال آینده و آن کس که این نماز را می خواند خالی از نفاق می شود.
📚 اقبال الاعمال ص ۶۴۹
🟢 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم.
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۲۲
و مصطفی منتظر همین اعتراف بود که با قاطعیت کلامش را شکست
_کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴٨ساعت تو مسجد درست کرد؟
برادرش اهل درعا بود..
و میدانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیه اش را از پشتی گرفت..
و سر به شکایت گذاشت
_دو هفته پیش عربستان یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده!
و نمیخواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد
_البته قبلش وهابی ها خودشون رو از مرز اردن رسونده بودن درعا و اسلحه ها رو تو 🔥مسجد عُمری🔥 تحویل گرفتن!
سپس از روی تأسف سری تکان داد..
و از حسرت آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد
_دو ماه پیش که اعتراضات تو سوریه شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود!
از چشمان وحشتزده سعد میفهمیدم از #حضور در این خانه #پشیمان شده که مدام در جایش میجنبید..
و مصطفی امانش نمیداد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود
_اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو دمشق و حمص و حلب تظاهرات میکنن، ولی نه #اسلحه دارن نه شهر رو به #آتیش میکشن!
و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد.. که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر
پایش را خالی کرد
_میدونی کی به زنت شلیک کرده؟
سعد نگاهش بین جمع میچرخید،..
دلش میخواست کسی
نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم..که صدایش در گلو گم شد
_نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت
خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس...
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۲۳
_نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت
خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس تیراندازی ارتش دارن فرار میکنن سمت ما، همونجا تیر خورد.
من نمیدانستم..
اما انگار خودش میدانست #دروغ میگوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس میزد..
و مصطفی میخواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند..
که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت
_اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، میدیدی چند تا #پلیس و #نیروی_امنیتی هم #کنارمردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟
سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته،..
شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج #آشوبگر پشیمان شده..
و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه میکرد..
و او همچنان از خنجری که روی حنجره ام دیده بود، #غیرتش_زخمی_بود که رو به سعد اعتراض کرد
_فکر نکردی بین این همه وهابی تشنه به خون شیعه، چه بلایی ممکنه سر #ناموست بیاد؟
دلم برای سعد میتپید..
و این جوان از زبان
دل شکسته ام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم..
و سعد طاقتش تمام شده بود..
که از جا پرید و با #بی_حیایی صدایش را بلند کرد
_من زنم رو با خودم میبرم!
برادر مصطفی
دستپاچه از جا بلند شد.. تا مانع سعد شود که #خون_غیرت در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید
_پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینه تونه!
برادرش دست سعد را گرفت.. و دردمندانه التماسش کرد
_این شبا شهر قُرق وهابی هایی شده که خون شیعه رو #حلال میدونن! بخصوص که زنت #ایرانیه و بهش رحم نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونه ها کمین کردن و مردم و پلیس رو #بی_هدف میزنن!
دیگر نمیخواستم..
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۲۴
دیگر نمیخواستم دنبال سعد آواره شوم..
که روی شانه سالمم تقلا
میکردم بلکه بتوانم بنشینم..
و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم
_فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!
طوری معصومانه تمنا میکردم..
که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود،خودش را بالای سرم رساند...
کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدری اش را شکسته بود..
که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و عاشقانه نجوا کرد..
_هرچی تو بخوای!
انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبه ای که #نگرانم بود، تصاحب عشقم را به رخش بکشد..
که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند
_هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!
میفهمیدم دلواپسی های اهل این خانه به خصوص مصطفی عصبی اش کرده..
و من هم میخواستم ثابت کنم تنها عشق من سعد است..
که رو به همه از همسرم حمایت کردم
_ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!
صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد،.. مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم..
که نگاهش را #به_زمین کوبید..
و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم
_بخدا فردا برمیگردیم ایران!
اشکهایم جگر سعد را آتش زده..
و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش اشکم را پاک کرد..
و رو به من به همه طعنه زد
_فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!
سمیه از درماندگی ام...
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💛خدای مهربون وبی همتا
🍃سپاسگزارم بابت تمامی نعمتهایی
💛که بهم بخشیدی
🍃برای تمام گره هایی که هر بار
💛فقط با دستان سخاوتمندانه ی تو باز شد
🍃بابت ارامشی که دارم خدایا سپاسگزارم
💛که همیشه خانواده ام رو از بلا دور کردی 🍃خدای بی همتا تمام زندگی ام
را به تو می سپارم.
💛خدایا شکرت خدای مهربانم گاهی
🍃فراموشت کردم و تو باز کنارم بودی من را
💛ببخش و ترکم نکن که بدون تو هیچم
🍃خدایا بی نهایت شکر
شبتون در پناه خدا
✨﷽✨
🍂یاعلی 🍂
🍂🌼سلام فرمانده
🍂🌼سلام لاله ی سحرم
🍂🌼سلام محب امام زمان عج
🍂🌼🍂🌼🍂
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
🔴 علت طولانی شدن غیبت امام زمان علیهالسلام
🔵 امام صادق عليه السّلام فرمودند:
🔹 وَ كَذَلِكَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّهُ تَمْتَدُّ غَيْبَتُهُ لِيَصْرَحَ اَلْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَ يَصْفُوَ اَلْإِيمَانُ مِنَ اَلْكَدَرِ بِارْتِدَادِ كُلِّ مَنْ كَانَتْ طِينَتُهُ خَبِيثَةً مِنَ اَلشِّيعَةِ اَلَّذِينَ يُخْشَى عَلَيْهِمُ اَلنِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالاِسْتِخْلاَفِ وَ اَلتَّمْكِينِ وَ اَلْأَمْنِ اَلْمُنْتَشِرِ فِي عَهْدِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.
🟢 وضعيت قائم ما اینچنین است که ايام غيبتش آن قدر طولانى خواهد شد تا حقّ خالص مشخص شود و ایمان از غبار رویگردانی شیعیانی که باطن خبیثی دارند متمایز گردد. این مسأله به خاطر پرهیز و احتیاط از نفاق آنان در عهد قائم علیه السلام است، آنگاه که خلافت و تمکین مؤمنین و امنیت جامعه آنان بر قرار شود.
📚 الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۱۶۷
#امام_زمان
✅ دوران ظهور؛ برزخ بین دنیا و برزخ
علامه طباطبایی رحمهاللهعلیه میفرمایند:
🔰 همانطور که یک #عالم_برزخ بین دنیا وآخرت وجود دارد؛ یک برزخ دیگر هم بین دنیا و عالم برزخ است که در دوران #ظهور بروز میکند؛ یعنی اصلا دنیا عوض میشود و دیگر اینگونه نیست.
✍🏻 آن چیزی که الان در این عالم حاکم است قواعد مادی و قواعد مربوط به جسم و تن است؛ دوران #امام_زمان عجاللهتعالیفرجه شرایط عوض میشود.
⬅️ در آن زمان دیگر قواعد عالم ماده حاکم نیست.
مثلا در باره پیری روایات عحیب داریم: که فرد ممکن است تا هفت نسل بعد از خودش را ببیند ولی هنوز جوان باشد و احساس پیری نکند.
✍🏻 اصلا شرایط دوران و عالم عوض میشود. و ما به یک سطح دیگر از حیات می رسیم که خیلی شبیه به حال و هوای برزخ است.
📌 برگرفته از جلسات« امامِ جمعه»
حجت الاسلام امینی خواه
═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═
🔴 آثار محبت امیرالمؤمنین از لسان پیغمبر
🌕 پيامبر اکرم صلی ﷲ علیه و آله:
هرکس دوست داشته باشد که به آن نهال سرخ که خداوند با دست(قدرت) خود در بهشت عدن کاشته تمسّک جوید، باید به حُبّ علی بن أبی طالب علیه السّلام تمسّک جوید.
عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ وَ اَلثَّعْلَبِيُّ فِي رَبِيعِ اَلْمُذَكِّرِينَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ وَ اَللَّفْظُ لِزَيْدٍ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَتَمَسَّكَ بِالْقَضِيبِ اَلْأَحْمَرِ اَلَّذِي غَرَسَهُ اَللَّهُ فِي جَنَّةِ عَدْنٍ بِيَمِينِهِ فَلْيَتَمَسَّكْ بِحُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ.
📗المناقب، ج ۳، ص ۲۰۱
📗الصراط المستقيم، ج ۲، ص ۵۰
🌸🍃🌸🌿🌸🍃🌸