💥برای همه ما اتفاق افتاده که بعضی روزها (هفته ها، ماه ها، فصل ها، سال ها) احساس می کنیم به سختی تحت فشار هستیم. ناله می کنیم، گریه می کنیم، عصبانی می شویم و آرامشی نمی یابیم. تحت هیچ شرایطی این فشار شدید متوقف نمی شود. در این شرایط برای نجات دعا می کنیم و همچنان می بینیم که ریسمان مشکلات زندگی تنگ تر و محکم تر می شود تا زمانی که فکر می کنیم دیگر نمی توانیم تحمل کنیم و هر لحظه ممکن است فریاد بزنیم. البته گاهی اوقات این کار را هم می کنیم، فریاد می زنیم و کمک می خواهیم. با گریه فریاد می زنیم “خدایا چرا از این مشکل نجاتم نمی دهی؟” دوباره فریاد می زنیم “چراا؟؟”
من معتقدم که برای سوال “چرا خدا گاهی اوقات ما را نجات نمی دهد؟” حداقل 9 دلیل وجود دارد. در این مطلب به توضیح این 9 دلیل می پردازیم. لطفا تا انتها با ما همراه باشید.👇👇👇
💌1_ایمان نداشتن ما می تواند مانع بزرگی برای رهایی نیافتن از شرایط سخت باشد.
البته باید بدانید که خداوند هرگز ایمان را به کسی تحمیل نمی کند. ایمان مانند یک دانه است و زمانی که آن را در دل می کاریم خدا را به زندگی خود دعوت می کنیم. این که چقدر ایمان داریم مهم نیست، بلکه این مهم است که ایمان ما به چه کسی استوار است.
💌2_ما مرتبا در حال گناه کردن هستیم
ما نمی توانیم عمداً از دستورات خداوند نافرمانی کنیم و همزمان انتظار داشته باشیم که او دعاها و خواسته هایمان را اجابت کند. ما به عنوان والدین، وقتی فرزندانمان به حرف هایمان گوش نمی دهند، آنها را به نوعی تنبیه می کنیم، خدا هم گاهی همین کار را می کند.
رابطه ما با خدا باید یک رابطه درست باشد، زمانی که رابطه درست باشد، مدام در حال تکرار گناهان مختلف نخواهیم بود. خداوند اغلب از قرار دادن ما در شرایط سخت استفاده می کند تا به ما کمک کند که بفهمیم چقدر به او نیاز داریم.
#چرا_خدا_کمکم_نمیکند؟
قسمت اول ✨
ادامه دارد....
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•
1_2101559778.mp3
2.69M
#باسلام_وعرض_ادب🌸👇
🔹#عاشقان وقت نماز است اذان میگویند🌺🕌👇
🔹#اذان با صوت زیبا و دلنشین استاد بزرگوار حاج آقا صالحی 🤗
⚜اذان
⚜چه ضرب آهنگِ
⚜قشنگی است
⚜می گوید
⚜خدا همین نزدیکیست
⚜گوش کن
⚜«الله اکبر»
📺#بی_تفاوت_نباشیم۰
🦋#آمر_خدا_باشیم۰🌼🌹🌹🌹🌹🌹۰
https://eitaa.com/joinchat/2315124940C8ee9efd09a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خدا چیزی رو بهت نمیده
با خواست خدا مقابله نکن
فکر نکن خدا با تو دشمنه
خدا غیر خیر و خوبی واسه بنده اش نمیخواد
منتهی خیلی چیزا رو سالها طول میکشه تا به حکمتش پی ببریم
#استادعالی
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾
🌺🌿🌺🌿
🦋یکی از ساده ترین و سریع ترین راه های تبدیلِ روحیه ی منفی به مثبت،شکرگزاری است.
چیزهایی که می توانید بخاطرِ آن خدا را شکر کنید و قدردان باشید را یادداشت کنید.
مانند نور خورشید،باران، سقفی که بالای سرتان است، سلامتی تان،زیبایی، یک فیلم یا آهنگ زیبا، دوستان و خانواده ی خوبتان، همکارانتان و…
یک دقیقه امتحان کنید و ببینید چه تاثیر خوبی بر احساستان خواهد داشت.فقط همین امروز بکوشید بیازمایید آیا می توانید یک روز را به گونه ای سپری کنید که هیچ گونه سخن منفی بر زبان نیاورید یا خیر؟
شاید اینکار به راستی دشوار باشد، اما شما می توانید به طورِ امتحانی آن را برای یک روز بیازمایید.
بسیاری از ما نمی دانیم در طول روز چقدر منفی گویی می کنیم، اما پس از اینکه یک روز به سخنانمان توجه کردیم، به این موضوع پی می بریم.
این نکته را به یاد داشته باشید: بر زبان آوردن هرگونه سخن منفی یا گله و شکایت کردن سبب می شود همان امور به زندگیتان جذب شوند
#معجزه_شکرگزاری
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾
🌺🌿🌺
فکر و ذکرتان شکم نباشد!
🍃حدیث داریم که در دوره آخرالزمان، «بطونُهُم آلِهَتُم»: شکم مردم، خدایشان می شود. فقط فکر و ذکرش این است که ناهار چه بخوریم؟ شام چه بخوریم؟ مگر ما می دانیم که تا شب زنده ایم که بگوییم چه بخوریم؟ حضرت لقمان(علیه السلام) به پسر خود فرمود: "پسر من! درصبح، حدیث شب مکن، نگو امشب... چه می دانی که تا شب زنده ای یا نه؟" تو چه می دانی فردا اسمت در کدام دفتر است؟ شاید فردا اسمت در دفتر بهشت زهرا(سلام الله علیها) ثبت شود. خیلی ها الان سالم و زنده هستند، اما فردا اسمشان در دفتر بهشت زهرا(سلام الله علیها است.
#مجتهدی_تهرانی
═✧❁🌸❁✧═
41.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یک_درصد_طلایی
زمان این مستند فقط ۱۷ دقیقه و ۲۰ ثانیه است. اما اثرات آن میتواند تا چند نسل شما باقی بماند.
حتماً حتماً حتماً ملاحظه بفرمائید...
#پدرمهربانم...
🌸🍃🌺🍃🌸
❤️ اگر چیزی برای شکرگزاری ندارید ، نبضتان را چک کنید.
✨﷽✨
#پندانه
🔴 عاقبت صبر و تحمل در برابر بداخلاقی والدین
✍علامه طهرانی در كتابی میفرمايد:يک روز در تهران، براى خريد كتاب به كتابفروشى رفتم. مردى در آن انبار براى خريد كتاب آمده بود. آماده براى خروج شد كه ناگهان در جا ایستاد و گفت:
حبيبم الله. طبيبم الله، یارم...
فهميدم از صاحبدلان است که مورد عنایت خاص خداوند قرار گرفته.
گفتم:
آقاجان! درويش جان! انتظار دعاى شما را دارم. چه جوری به این مقام رسیدی؟
ناگهان ساکت شد. گریه بسیاری کرد. سپس شاد و شاداب شد و خندید.
گفت:
سید! شرح مفصلی دارد. من مادر پيرى داشتم، مريض و ناتوان، و چندين سال زمينگير بود.
خودم خدمتش را میکردم؛ و حوائج او را برمیآوردم؛ غذا برايش میپختم؛ و آب وضو برايش حاضر میكردم؛ و خلاصه به هرگونه در تحمّل خواستههاى او در حضورش بودم.
او بسيار تند و بداخلاق بود. ناسزا و فحش میداد و من تحمل میكردم، و بر روى او تبسم میكردم. به همين جهت عيال اختيار نكردم، با آنكه از سن من 40 سال میگذشت. زيرا نگهدارى عيال با اين اخلاقِ مادر مقدور نبود. به همین خاطر به نداشتن زوجه تحمل كرده، و با آن خود را ساخته و وفق داده بودم.
گهگاهى در اثر تحمل ناگواریهایى كه از مادرم به من میرسيد؛ ناگهان گویى برقى بر دلم میزد، و جرقهاى روشن میشد؛ و حال بسیار خوشی دست میداد، ولى البته دوام نداشت و زودگذر بود.
تا يک شب كه زمستان و هوا سرد بود. من رختخواب خود را پهلوى او و در اتاق او پهن میکردم تا تنها نباشد، و براى حوائج، نياز به صدازدن نداشته باشد.
در آن شب كه من كوزه را آب كرده و هميشه در اتاق پهلوى خودم میگذاشتم كه اگر آب بخواهد، فوراً به او بدهم، ناگهان او در ميان شب تاريک آب خواست.
فوراً برخاستم و آب كوزه را در ظرف ريخته و به او دادم و گفتم:
بگير، مادرجان!
او كه خوابآلود بود و از فوريت عمل من خبر نداشت؛ چنين تصور كرد كه من آب را دير دادهام. فحش غريبى به من داد، و كاسه آب را بر سرم زد.
فوراً كاسه را دوباره آب کرده و گفتم:
بگير مادرجان، مرا ببخش، معذرت میخواهم!
كه ناگهان نفهميدم چه شد. اجمالا آنكه به آرزوى خود رسيدم؛ و آن برقها و جرقهها تبديل به يک عالمى نورانى همچون خورشيد درخشان شد؛ و حبيب من، يار من، خداى من، با نظر لطف و عنایت خاصش به من نگاه کرد و چیزهایی از عالم غیب شنیدم و اين حال ديگر قطع نشد؛ و چند سال است كه ادامه دارد.
📚نور ملكوت قرآن، ج1، ص141 با اندكی تلخيص
✾🍃🌼🍃✾ ─
❀
─ ✾🍃🌼🍃✾ ─