💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۱
ازش خداحافظی کردم و اومدم بیرون . علی که دم در منتظر من بود رو کرد بهم _سحر جان بریم حرم یا بریم هتل
لبخندی زدم
_ خودت چی فکر میکنی؟
با خنده دندان نمای جواب داد
_ بریم حرم.
سر تکون دادم
_آفرین احسنت بریم حرم.
اومدیم تو حرم بهم گفت اگه میشه کمی تو حیاط پیش هم بشینیم با هم حرف بزنیم
_ اینکه خیلی عالیه
نشستیم رو به روی درب ورودی حرم سر چرخوندم سمت علی
_ من خیلی دلم برای این خونواده میسوزه.
خونسرد سری تکون داد
_ چرا؟
_ آخه بچهشون مریضه دستشونم خالیه
_ مریضی بچشون که تحت درمان قرار میگیره خوب میشه
_ میدونم تحت درمان قرار بگیره خوب میشه ولی خب دیگه آدم دلش میسوزه دیگه.
نگاهی تو صورتم انداخت
_ یه چیزی بهت میگم برای همیشه تو ذهنت نگه دار، سحر جان تا جایی که میتونی به دیگران کمک کن اگر از نظر مالی از دستت برمیاد مالی اگر از نظر مشورتی میتونی کمک کنی مشورت بده، اگر احساس میکنی که نیاز داره به حرفاش گوش بدی دو تا گوش شنوا برای حرفاش داشته باش ولی دلت نسوزه
با تعجب نگاهی بهش انداختم
_مگه میشه؟
_ آره که میشه چرا نمیشه اگه قرار باشه تو هر کسی رو دیدی که مشکلی داره دلت براش بسوزه اون وقت چیزی از اون دلت باقی میمونه، یادت باشه که این بندهها یک صاحب اصلی دارند به اسم خدا، که اگر خدا بخواد مشکلات اینها رو با اشارهای حل میکنه. وقتی کسی دچار گرفتاری میشه دو حالت بیشتر نداره. میتونی بگی این دو حالت چیه؟
فکری کردم و گفتم
_ امتحان الهی یا انتقام الهی.
آفرین به نکته خوبی اشاره کردی از این دوتا خارج نیست...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۲
_ببین سحر جان هر کاری که ما توی این دنیا انجام بدیم در نامه اعمال ما ثبت میشه ما بابت حرف زدنهامون، افکاری که بعضا عملی میکنیم چه مثبت چه منفی، توی این دنیا هم امتحان میشیم وهم انتقام پس میدیم. امتحانیها رو که شنیدی میگن هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند.
سرتکون دادم
_ آره شنیدم
_خوش به حال اون آدمایی که اهل دین و تقوا و عبادتند. اینها رو خدا میخواد امتحانشون کنه میاد یک گرهای به کارشون میندازه یا یه مشکلی براشون درست میکنه ببینه چقدر صبردارن و چند مرده حلاجن اگر در زمان گرفتاریها صبور بودن و خدا را شکر کردن که هم مشکلشون برطرف میشه هم از امتحان سربلند بیرون میان اگرم نه هی از خدا گله و شکایت کردن اونوقت به خودشون ثابت میشه که ادای بندگی خدا رو درآوردن. انتقامم که حال و روزش مشخصه محاله که توی این دنیا به کسی بگی های و هوی نشنوی هر اندازهای که دل بسوزونی حق کشی کنی کوچکترین ظلمی بکنی مخصوصاً به زیر دستت و یا از احکام الهی مثل نماز و روزه و امر به معروف خلاصه اصول و فروع دین سر پیچی کنی باید و باید در این دنیا تاوانش رو پس بدی و اگر شدت این کارهایی که انجام میدی زیاد باشه هم توی این دنیا گوش خودتو رو میپیچونن و هم نسل انسان گرفتار تاوان کارهایی که کرده میشه، شاید بگی چرا نسلم مگه بچه های من چه تقصیری داشتن. جوابت اینه بدون و آگاه باش که این یک قانون الهی هست و صد در صد هم انجام میشه چون همونطوری که فرزندان از مال و شکل و قیافه آدم ارث و شباهت میبرن از بازتاب کارهای ما هم قسمتشون میشه مثلاً ...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۳
اگر دروغ بگی و بابت دروغت قسم بخوری نسلت فقیر میشه، حالا زمین و زمان دست به دست هم بدن که این آدم رو از فقر نجات بدن نمیتونن مگر اینکه یک نسلی ازشون بگذره. و یا مثلاً اگر به کسی ظلمی کنی شک نداشته باش که تا هفت نسل هم بگذره بچههات خار میشن. نفس بلندی کشیدم
_ حرفات رو قبول دارم ولی واقعاً سخته که آدم مشکلات مردم رو ببینه و هیچ عکس العملی نشون نده
_ آره اون که مشخصه حالا آدم همدردی میکنه همفکری میکنه بالاخره یه ذره ناراحت میشه اما یادت باشه که همه اینایی که براشون گرفتاری پیش میاد خدا دارن، ما خدای اونها نیستیم که بخواهیم همه چی رو براشون درست کنیم ما اندازه توانمون بهشون کمک میکنیم وظیفه ما همینه. در کمک کردن به مردم هم کلی آیات و روایات داریم که خیلی ثواب داره. حتی یه عالمی سخنرانی میکرد گفت یک روز حضرت جبرائیل از خدا سوال کرد که اگر خودت بنده بودی چه کاری رو روی زمین بیشتر از همه دوست داشتی خداوند در جوابش گفت به بندگان گرفتار کمک میکردم و شادشون میکردم.
سری تکون دادم
_ بله درست میگی.
توی این یک هفته ای که در مشهدیم تمام نمازهامون رو به جماعت در حرم مطهر امام رضا علیه السلام خوندیم. امروز اومدیم حرم با علی دعای وداع رو خوندیم. چقدر خدا حافظی سخته، انقدر بغض گلوم رو گرفته که نفس کشیدن برام سخت شده. علی رو کرد به من
_ انقدر بی تابی نکن. باور کن اگر کار نداشتم انقدر اینجا میموندیم تا خودت بگی بریم ولی خیلی کار دارم
اشکام از چشم هام سرازیر شد و گفتم _میدونم ، ولی چیکار کنم دل کندن خیلی برام سخته...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۴
مکثی کرد و گفت
_ ولی میخوام یه جا غافل گیرت کنم که جبران این دلتنگی امام رضا علیه السلام برات بشه.
نگاهی انداختم تو صورتش
_ چی؟
آهنگین جواب داد
_حالاااا
دستشو گرفتم
_ تو رو خدا علی بگو من اصلاً دلم طاقت نداره که صبر کنم.
سرش رو انداخت بالا
_ نوچ
با لحن گله مندی خواهش کردم
_ بگو دیگه علی کلافم نکن
_عه خانم باید یاد بگیری صبر داشته باشی
_ تو این مسائل ندارم بگو دیگه.
با لبخند فقط نگاهم کرد
_ یا از اول نمیگفتی که میخوای کاری انجام بدی یا حالا که گفتی بگو میخوای چیکار کنی
_ زنگ زدم یکی از دوستام کارم رو انجام بده اونم قبول کرد. ما هم از مشهد خونه نمیریم مسقیم میریم دیدار خانم حضرت معصومه در قم و بعدم جمکران و از اونجا میریم خونمون
از شدت خوشحالی حالت شوک بهم دست داد چند ثانیه خیره شدم تو چشماش دستش رو آورد نزدیک صورتم تکون داد
_ کجایی؟
_وااای علی چه خبر خوبی بهم دادی چقدر خوشحال شدم.
رو کردم به حرم امام رضا
_آقا جان وداع با شما خیلی سخته ولی اینکه میخوام برم زیارت خواهرت یه خورده واسم آسونش کرد. یا امام رضا چقدر تو خوبی نمیگذاری زائرت ناراحت از اینجا بره ازت ممنونم آقا جان.
برگشتم سمت علی
_نمیدونم چه جوری ازت تشکر کنم خیلی لطف کردی.
به شوخی گفت
_ ما اینیم دیگه.
هر دو رو کردیم به حرم حضرت آقا امام رضا دستمون رو گذاشتیم روی سینه مون و خداحافظی کردیم و اومدیم هتل ساکمون رو بستیم اومدیم تهران . از همون فرودگاه مهرآباد سوار ماشین خودمون شدیم حرکت کردیم به سمت حرم حضرت معصومه یک شب قم موندیم فردا شب به سمت جمکران بعد هم اومدیم خونه انقدر به من خوش گذشته بود که احساس میکردم...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
.
📸 مراقب خدعۀ دشمن باشید!
🔸️ علامه مصباح یزدی: در بسیارى از موارد ممکن است دشمن در واقع قصد ادامۀ جنگ داشته باشد؛ اما براى آنکه با هزینۀ کمترى به هدف برسد یا ضربۀ کاریتر و زیانبارترى به مسلمانان بزند، فریبکارانه به ظاهر از صلح، آتشبس و حکميّت دم بزند تا افکار عمومى را بفریبد و تحتتأثیر قرار دهد.
🍃🌹🔹ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۵
وسط بهشتم
سرمو گرفتم رو به آسمون و گفتم
_ خدایا چه جوری شکرت رو به جا بیارم و با چه زبونی و چند بار شکر کنم.
علی کارهاش رو توی تهران ردیف کرد و طبق قولی که داده بود رفتیم کربلا همون حس و حالی که تو حرم امام رضا داشتم توی حرمین کربلا و نجف اشرف و سامراه و کاظمینم دارم. موقع وداع هم همون حالات وداع با حرم امام رضا برام پیش اومد. هواپیما که نشست تو فرودگاه امام خمینی رو کردم به علی.
_ کی بریم کانادا پیش مامان و خواهرم
_ برسیم خونه چند روزی خستگی در بیاریم بعد میریم.
صدای زنگ گوشیم بلند شد. گوشی رو از توی کیفم در آوردم رو کردم به علی
_ مامانمه
لبخندی زد
_ چشمت روشن...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۶
دکمه تماس رو زدم
_ سلام مامان حالت چطوره خوبی؟
_سلام سحر جان چقدر سرحالی؟!
_آخه میخوایم بیایم کانادا پیش شما
_عه چه خوب برای تفریح میاید یا قصد موندن دارید؟
_برای دیدن شماها میایم. مامان من یک وجب از خاک وطنم رو با کل دنیا عوض نمیکنم
_ باشه کی میاید؟
گوشی رو از دهنم فاصله دادم. رو کردم به علی
_مامانم میگی کی میاید؟
_بگو ان شاالله آخر هفته
گوشی رو گذاشتم در دهنم
مامان اخر هفته میایم
_وااای سحر جان غافلگیرم کردی به سارا بگم خیلی خوشحال میشه، گوشی رو میدی به شوهرت ازش تشکر کنم
_آره الان میدم
گوشی رو گرفتم سمت علی
_مامانم میخواد باهات سلام و علیک کنه
علی گوشی رو از دستم گرفت ابرو داد بالا
_عه میخواد با من حرف بزنه
منتظر جواب من نموند و گوشی رو گرفت
_سلام و عرض ادب حالتون خوبه
صدای مامانم اومد
_مرسی خوبم سحر گفت میخواهید بیاید کانادا
_بله میخوایم بیایم دیدار شما
_کار خوبی میکنید ما خیلی مشتاق دیدنتون هستیم
_خیلی ممنون لطف دارید. با اجازه تون گوشی رو میدم به سحر
_خواهش میکنم
_از من خداحافط
_به امید دیدار
گوشی رو از علی گرفتم و گفتم
_ مامان سوسن چطوره خوبه
_آره عزیزم خوبه، سحر چقدر شوهرت مودب و مهربونه
_حالا اگر از نزدیک ببینیش چی میگی
_تا طرز صحبت کردنش رو نشنیده بودم دوست داشتم ببینمش. الان که باهاش صحبت کردم بی صبرانه منتظر دیدارش هستم.
_علی که گفت آخر هفته میایم دیدنتون. به سارا و سوسن سلام برسون
_چشم عزیزم
بعد از خدا حافظی تماس رو قطع کردم و با علی اومدیم خونه...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۷
توی این چند سالی که مامانم رفته کانادا آرزومه مامانم رو ببینم به آغوش بکشمش و سرم رو روی سینهاش بگذارم و یک دل سیر گریه کنم. قبل از اینکه با مفهوم احادیث و روایاتی که در مورد بخشش هست آشنا بشم از بس ازش دلخور بودم بیشتر وقتها باهاش قهر بودم و بیمحلیش میکرم ولی همه اینها به ظاهر بود قلبم برای دیدنش میتپید من خیلی تو زندگیم سختی کشیدم شاید بعضی هاشو میتونستم به زبون بیارم اما اونهایی که تو قلب و دلم مونده بود نمیتونستم بیان کنم گفتنش در حد یه دلم تنگ شده و ناراحتم هست اما احساسش همراه با یک درد عمیق دورن قلبمه. هنوز مادر نشدم اما هیچ وقت در تصورم نمیگنجه در هیچ شرایطی بچههام رو تنها بگذارم. نمی دونم مامانم چطوری تونست این کار رو بکنه. میگن قضاوت نکنید چون تو اون شرایط قرار نگرفتید. از خدا میخوام به حق دو تا دردونههای عزیزش امام حسن و امام حسین علیه السلام هیچ وقت من رو به غم دوری از بچههام مبتلا نکنه.
الان یک هفته است منتظرم علی بلیط بگیره و بریم پیش مامانم. صدای ماشین علی اومد فوری اومدم تو حیاط از چهره ی شادابش فهمیدم بلیط ها رو گرفته. اومدم سمت ماشینش
_سلام خوش خبر باشی
از روی داشبورد بلیطها رو برداشت گرفت سمت من
_سلام عزیزم خوش خبرم
از ذوقم بلیطها رو از دستش چنگ زدم و دستم رو گرفتم رو به آسمون و با صدای بلند فریاد زدم
_خدا جونم شکرت.
علی از ماشین پیاده شدو در ماشین رو بست اومد طرف من
_همیشه خندان ببینمت خانمم
پریدم بغلش یه بوس محکم به گونش زدم و گفتم
_ازت ممنونم خیلی اقایی تاریخ پرواز برای کی هست؟
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۸
_خودت بخون ببین برای کی هست
نگاه کردم به تاریخ پرواز.
_عه برای فرداست نمیدونم از خوشحالی باید چیکار کنم با دستام دو تا بازوهای علی رو گرفتم فشار دادم و با شادی داد زدم
_ برای فرداست. یعنی من فردا مامانم رو میبینم
علی منو بغل کرد دو سه دور چرخوند با صدای بلند خندیدم و صدا زدم
_بزارم زمین علی الان میافتم
علی گذاشتم زمین و با خنده گفت
_ چی چی رو میافتم پس من اینجا چیکارهام
_ تو عزیز دل منی و همه کاره، بیا بریم تو خونه زنگ بزنم به مامانم بگم داریم میایم پیشتون
دست همو گرفتیم اومدیم تو خونه گوشیم رو برداشتم شماره مامانم رو گرفتم چند بوق خورد و صداش اومد
_ سلام سحر جان
نتونستم خودمو کنترل کنم و با خوشحالی داد زدم
_ مامان من فردا میام کانادا پیشت
صدایی از مامانم نشنیدم فکر کردم قطع شد. گفتم
_ مامان مامان صدام رو داری؟
صدای بغض آلودش به گوشم خورد
_آره سحر جان صداتو دارم
بیا عزیزم خیلی دلم برات تنگ شده
بغضش ترکید و زد زیر گریه و ادامه داد
_ای لعنت به این زندگی، لعنت به بابات و اون زنیکه خونه خراب کن که ما رو از هم جدا کرد
طاقت گریههای مامانم رو ندارم صدا زدم
_ گریه نکن مامان، آذر به جزای کارهایی که کرده بود رسید وقتی که ماها را از هم جدا میکرد فکر نمیکرد که یه روزی خودش از بچههاش جدا میشه.
مامانم ناله زد
_امیدوارم روزی خواری و ذلت بابات رو ببینم. ازته دلم آرزو میکنم بین خودش و دو تا دختراش که نور چشمی هاشن جدایی بیفته. دوست دارم اون دو تا دختراش ازش جدا شن و به حسرت دیدنشون بشینه و اشک بریزه
از گریه زاریهای مادرم منم گریم گرفت گفتم...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۶۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۸۹
_همه این چیزایی که گفتی اتفاق افتاده.
دلم نمیاد بهش بگم بابا آذر رو از بچه هاشم بیشتر دوست داشت. و وقتی اون رو از دست داد انگار همه زندگیش رو از دست داد.
مامانم ادامه داد
_سحر دو تا آرزو تو دنیا داشتم یکی اینکه از هم پاشیده شدن زندگی بابات با آذر رو ببینم که دیدم. یکی ام اینکه یک روزم مونده به مُردنم بیام ایران تو روش وایسم بهش بگم
زندگیمون رو به هم زدی زندگیت به هم خورد. دختری رو که به خونوادت ترجیح دادی همه مال و اموالت رو ازت گرفت و مثل یه دستمال کثیف از اون ویلای قشنگت پرتت کرد بیرون و آپارتمان نشینت کرد. آرزو میکنم دربدری این دختراتم ببینی.
سحر اگر دومین ارزومم بر آورده بشه دیگه به هرچی که تو این دنیا میخواستم برسم رسیدم.
مامانم رو درک میکنم به جای اینکه با کلمات تکراری بخوام آرومش کنم ساکت به حرفهاش گوش دادم. مامانم ادامه داد
_سحر میتونی شماره موبایل آذر رو به من بدی
_آره بهت میدم اما چی میخوای بهش بگی؟
همین حرفهایی رو که به تو گفتم
_اون داغ بالا کشیدن اموال باباست به نظر خودش برنده این ماجراست الان حالیش نیست یه چند سالی صبر کن.
میگن مال بادآورده رو باد میبره بزار اون روزی که مالش رو باد برد بهش زنگ بزن و هر چی دلت میخواد بهش بگو. الان باهاش حرف بزنی ناراحتت میکنه
نفس عمیقی کشید
_آره درست میگی ولی به بابات زنگ میزنم و حرفهای دلم رو میگم. طاقت نمیارم صبر کنم بیام ایران. بهش میگم خودت به جهنم که رفتی بچههام رو ازم گرفتی که من رو بچزونی ولی به کوری چشمت سارا اومد پیشم. سحرم داره میاد. تویِ پیرمرد بدبختم بشین اون بچههای بی مادر رو بزرگ کن...
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۹۰
_انقدر حرص نخور مامان جان. هر چی میخوای به بابا بگی بگو. اگر فکر میکنی بهش زنگ بزنی و حرفهات رو بهش بگی آروم میشی زنگ بزن. اگرم میخوای بیای ایران بهش بگی صبر کن اومدی ایران بهش بگو
مامانم مکثی کرد و گفت
_ واقعا میگی سحر؟
_ آره ، این همه سال اذیتت کرده حالا میخوای با دو تا کلام حرف خودت رو آروم کنی دیگه
_من فکر کردم تو الان از بابات دفاع میکنی
_اگر لازم باشه من از بابا دفاع میکنم ولی دلم برای شما هم میسوزه، شما هم حق داری
_چقدر تو دختر فهمیده و با شعوری هستی
_ممنونم مامان
_ از ذوقم که میخوام تو رو ببینم این حرفا سر زبونم گل کرد. چون مقصر باباته که انقدر بین ما فاصله انداخت
خیلی دلم میخواد به مامانم بگم ای کاش شما میموندی تو ایران ما رو دور خودت جمع میکردی بابام که رفته بود خب بره تو چرا ما رو تنها گذاشتی و رفتی ولی گفتن این حرفا فایدهای نداره. گذشته ها دیگه گذشته با حرفهای من که مامان برنمیگرده بدتر ناراحتم میشه. ناراحتی پدر و مادرم گره به کار و زندگیم میندازه...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۴۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای_مهربان_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚
💚💕
💚💕💚
💚💕💚💕
💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕
💚💕💚💕💚💕💚
💚💕💚💕💚💕💚💕💚
#خدای_مهربان_من❤️
✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله)
#قسمت_۲۹۱
_الو سحر هستی؟
_بله مامان
_ساکت شدی فکر کردم قطع شد
_نه قطع نشد دارم به حرفهات گوش میکنم.
_ببخشید اگر ناراحتت کردم یه لحظه به هم ریختم واقعاً نیاز داشتم که کسی به حرفام گوش کنه، ممنونم سحر جان که برام وقت گذاشتی
_ خواهش میکنم مامان جون خدا را شکر که تونستم آرومت کنم
_پروازتون مسقیم هست یا توقف دارید
_نمی دونم اجازه بدید از علی بپرسم
رو کردم به علی
_مامانم میگه پروازتون مسقیم هست یا توقف دارید
_احتمالا یه توقف کوتاه در کشور قطر داشته باشیم
_خودتون صدای علی رو شنیدید چی گفت؟
آره عزیزم شنیدم ، سحر جان سفر به کانادا خیلی طولانی میشه ممکنه شانزده هفده ساعت زمان ببره. برای اینکه سفر برات راحت تر باشه وسایلهای سرگرم کننده و خوراکی هایی که دوست داری رو بردار
_چشم مامان، اگر اجازه بدی خدا حافظی کنیم منم چمدون سفرمون رو ببندم
_ برو عزیزم به امید دیدار
دکمه قطع رو زدم و زنگ زدم به بابام بعد از چند بوقی که خور جواب داد
_ جانم بابا
_سلام بابا خوبی؟
خوبم بابا تو خوبی؟
_ ممنون بابا زنگ زدم باهات خداحافظی کنم
_ به سلامتی بابا جون این دفعه کجا میخواید برید؟
_ میخوایم بریم کانادا پیش مامان
مکثی کرد و پرسید
_ تو هم میخوای بری پیش مامانت موندگار بشی؟
_ نه بابا من میرم مامان و سارا اینا رو ببینم و برگردم
_ برو بابا امید وارم بهتون خوش بگذزه
_ بابا گوشی رو میدی به شیما و یا شمیم
_ نیستن بابا رفتن پارک جلوی خونمون بازی کنند اومدن میگن بهت زنگ بزنن
_ ممنون بابا کار مهمی نداشتم میخواستم باهاشون خداحافظی کنم.
_باشه بابا...
#جمعه_ها_و_ایام_تعطیل_پارت_نداریم
سلام
عزیزانی که تمایل دارند رمان رو زودتر بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو با ۲۴۰ پارت جلوتر بخونن😍
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇
@shahid_abdoli
کپی حرام⛔️
💚💕💚💕💚💕💚💕💚