eitaa logo
نشر خوبیها
123 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
24 فایل
دوستان گرامی ما بهترین و مثبت ترین خبرها رو با شما به اشتراک می گذاریم تا بدونید دنیا قشنگ تر از آن چیزیست که دیده ایم و شنیده ایم و اطراف ما کارهای زیبایی شکل می گیرد که ما کمتر توجه کرده ایم و بی اطلاع بودیم #نشر_خوبیها ادمین : @BeNamALAH
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صحیفه فاطمیه
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حوصله داری ۴۸ ثانیه درباره حضرت زهرا (سلام الله علیها) بشنوی؟ اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج @sahifeye_fatemieh
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا... 🔻شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد .... 🔹شهید سید مرتضی دادگر🌷 🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..... 🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... 🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... 🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم.... 🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... 🔹شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... 🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... 🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 @sahifeye_fatemieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بانک تولیدات مجازی
🖤مراسم سوگواری به مناسبت فرارسیدن دهه ی اول فاطمیه هر روز بعد از نماز مغرب و عشاء در حسینیه المهدی شهرستان ورزنه برگزار می گردد، در این مراسم در مورد زندگی بانو ی دو عالم از کتاب ولادت تا شهادت توسط مبلغ رمضانی ذکر و همچنین تشویق مخاطب به فرزند آوری با توجه به روایتی از امام سجاد( ع) فرمودند: بهترین چیز فرزند است،زنده اش دعای آماده و مستجاب است و مرده اش شفاعت کننده پیشین و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 صبر هرگز به معنى تحمل بدبختى ها و تن دادن به ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست. 🔻صبر و شکیبائى به معنى پایدارى و استقامت در برابر هر مشکل و هر حادثه است. 🔸 برای صبر سه شاخه دارد: 🟡 ۱.صبر بر اطاعت، یعنى مقاومت در برابر مشکلاتى که در راه طاعت وجود دارد. 🟡 ۲.صبر بر معصیت، یعنى ایستادگى در برابر انگیزه هاى گناه و شهوات سرکش و طغیانگر. 🟡 ۳. صبر بر مصیبت، یعنى پایدارى در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگى و شکست روحى و ترک جزع و فزع. 📌تفسیر نمونه 🌱 سوره بقره 🌸 آیه ۱۵۳ 🟢 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷تعطيلی روضه و درد چشم 🔹مرحوم آيت الله خويی فرموده بودند در جوانی که در نجف درس مي خواندم؛ خانه کوچک سی‌چهل متری داشتم و خانمم در خانه روضه می‌گرفت و اکثر خانم‌ها معمولا زودتر از روضه به مجلس می‌آيند و بعد از روضه هم يکی دو ساعت با هم صحبت می کنند. 🔹من چون می‌خواستم مطالعه کنم اين مجلس خانم ها مزاحم مطالعه من بود. بعد از چند روز ديدم که اين روضه وقت من را خيلی می‌گيرد. به خانمم گفتم که اين روضه شما مزاحم درس من است و روضه را به هم زدم. 🔹بعد از اين ماجرا چشم من درد شديدی گرفت و بينايی‌ام داشت از بين می‌رفت. هر چه معالجه کردم خوب نشد. بعد از مدتی خانمم در خواب ديد که به او گفتند شوهر شما چون مجلس روضه را به هم زده است کور می‌شود. 🔹به او بگو اگر از اين کار پشيمان شود و توبه کند و براي شفای چشمش تربت امام حسين(علیه‌السلام) را به چشمش بمالد و آيت الله خویی استغفار می‌کند و دوباره روضه را در منزلش برقرار مي کند و با تربت امام حسين(عليه‌السلام) چشمانش شفا می‌يابد. 🔸آيت الله بهاءالدينی(رحمة‌الله‌علیه) وصيتشان به آقازاده‌شان برقراری روضه امام حسين(عليه السلام) به مقدار امکان در حسينه نار منزلشان بود. 🔺شما میتوانید جهت ثبت روضه در ایام فاطمیه و درخواست اعزام سخنران عدد 213 را به سرشماره
100007212
ارسال نمائید. ⬛️ موسسه فرهنگی تبلیغی ثاقب 📡 با ما همراه باشید 🆔 @msagheb_ir 💠 سکوهای دیگر ثاقب در فضای مجازی: شنوتو | سایت | ایتا | آپارات | اینستاگرام | تلگرام | روبیکا | بله | یوتیوب | توییتر | روبینو