eitaa logo
نسیم تاریخ
173 دنبال‌کننده
2 عکس
54 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☘️ سرداران، وزیرکشی آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا نسیم تاریخ https://eitaa.com/Nasim_Tarikh ✍️ رضا احمدی 🟣 وزیر کشی این اقدام در حکومت¬های ایرانی امر معمولی بود که توسط سلطان ها انجام می¬گرفت. ولی در دولت صفویه وزرای زیادی توسط امرای قزلباش به قتل رسیدند، زیرا وزرا، جلو زیاده خواهی نظامیان را سد و خود قربانی می¬شدند. میرزا سلمان جابر یکی از قربانیان است. 🟢 حکومت چند صدایی شاه اسماعیل برای اینکه یکه تازیهای سرداران قزلباش را کنترل کند، مناصب را بین طرفداران دولت صفویه براساس قومیت تقسیم کرد تا جناحی را بر جناح دیگر برتری نیابد. و بلکه براساس شایستگی ها و ظرفیت¬ها قدرت را توزیع کرد. مناصب نظامی را بین ایلات ترکمن واگذاشت. مناصب دیوانی، مالی و ادارای، وکالت مرشد کامل و صدر (مهمترین مقام مذهبی) حکومت را در میان ایرانیان مستقر نمود. این اقدام بنیانگذار دولت صفوی برای این بود که تعادلی در حکومت پدید آورد و نوعی چند صدایی در حکومت پدید آورد. سرداران قزلباش این خط کشی را قبول نداشتند و خواهان تمام خواهی قدرت بودند. ⚫️ کشتن ملکه مهد علیا همسر سلطان محمد خدا بنده چهارمین شاه صفویه، مادر شاه عباس کبیر بود. مهد علیا قدرت اصلی را در دست داشت. و زن تاجیک، ایرانی فرمان بر کشور حکم می راند. همه عزل و نصب ها توسط این بانو صورت می¬گرفت . امرای قزلباش بسیار خشمگین بودند. بدین خاطر در جمعه 15 تیر 956 ش ملکه را کشتند. مهد علیا سدی در مقابل زیادی خواهی سرداران قزلباش در زمان شاه نابینا بود. پس از کشتن ملکه، قدرت امرای قزلباش افزوده شد و کسی را یارای مقابله با آنها را نداشت. 🟢 وزیر ایرانی میرزا سلمان خان جابری اصفهانی از خاندان دیوانیان عصر صفویه بود. گذشته از تبحر در امور دیوانی و اداری در شعر و ادب هم دستی داشت. او با حمایت ملکه به وزرات رسید. ولی با کشته شدن ملکه مهمترین حامی خود را از دست داد. میرزا سلیمان در زمان شاه تهماسب اول وارد دربار شد. پس از در گذشت او در زمان سلطنت شاه اسماعیل دوم، در دیوان اعلا، مقام وزارت یافت و به لقب اعتماد الدوله رسید. و بعد از فوت شاه اسماعیل دوم هم به وزارت شاه محمد خدا بنده رسید و مورد حمایت ملکه تاجیک گرا قرا گرفت. میرزا سلمان به القاب «رکن السلطنه» و « اعتماد الدوله » سرافراز گردید. میرزا سلمان می¬خواست وزارت را به جایگاه وکالت، که از سلطنت و ایده بنیانگزار دولت صفوی بود بازگرداند. منصب وکیل، نائب السلطنه بود. که شاه اسماعیل اول آن را مخصوص ایرانیان قرار داد. هرچه جایگاه میرزا سلیمان بلند می¬شد، دشمنی امرای قزلباش بیشتر می¬گردید. میرزا سلمان خود را همتراز وکیلان ایرانی در روزگار بنیانگزار دولت صفویه می دانست، که سه تن از آنها در مقام فرماندهی در میدان نبرد به شهات رسیدند. میرزا سلمان به امور دیوانی، مالی، اداری می پرداخت و ادعاهایی در مقام «وکیل لشکری» نیز داشت تا در زمینه نظامی هم نقش ایفا نماید و چند نبرد با عثمانی های متجاوز فرماندهی کرد. 🔵 موانع پیش رو میرزا سلمان جابری در محاصره مشکلاتی چون : شاه نابینا و ضعیف، امرای قزلباش زیاده خواه، دسیسه های باندهای گرجی، چرکس¬ها و تهاجمات مرزی دولت عثمانی و ازبکان به خاک ایران. و نیز سرداران قزلباشی که با گستاخی تمام در کاخ و در حضور شاه محمد خدا بنده، ملکه را به قتل رسانده بودند و شاه از ترس دم بر نیاورد. آنها در این حد از قدرت بودند و سودای استیلا بر دولت و شاه داشتند تا کشور را بین خودشان تقسیم کنند. صدراعظم میرزا سلمان جابری این خطر را درک کرده بود و با احتیاط گام بر می داشت. امرای قزلباش یک گروه نبودند، هریک آز آنها ایلی را نمایندگی می¬کردند که با هم بر سر منطقه نفوذ در جنگ بودند. در کنار امرای قزلباش جناح¬های گرجی و چرکسی نیز قرار داشتند که در دربار ذی نفوذ و با امرای قزلباش در رقابت و نزاع بودند. 🟣 دل بستن به قدرت وزیر اعظم برای تحکیم جایگاه خود حمزه میرزا ولیعهد، را به دامادی خود برگزید، تا پیوند با سلطنت، مستحکم¬تر شود او پسرش میرزا عبد الله را به وزارت ولیعهد نصب کرد. میرزا سلمان، برای استواری شاه و سلطنت در مقابل زیاده خواهی نظامیان ایستاد تا اقتدار حکومت استوار گردد. بدین خاطر او به شاه و حمزه میرزا ولیعهد دلبسته بود. ولی چشم امید به صاحبان قدرت بیهوده است. زیرا آنها مصلحت در حفظ خود میدانند و همه را قربانی خویش می¬سازند. اما او به عبث چشم به راه ، حمایت شاهانه داشت. شاه و ولیعهد، میرزا سلیمان و پسرانش بزدلانه به امرای قزلباش تسلیم کردند. امرای قزلباش ابتدا همه اموال وزیر را تصاحب و سپس او را در سال 964 ش/ 994 ق به قتل رساندند. منابع: نصرالله فلسفی، زندگی شاه عباس اول مستوفی بافقی، جامع مفیدی
گزارشی از پاسارگاد
🔰اندر حال احوال ما، «فضولی موقوف» ابوالفضل نجفی 🟢مقدمه در حکومت¬های مطلقه، حکومتگران، مملکت را ملک طلق خود می دانند، با کمال تأسف در ایران از ابتدا حکومت مطلقه بوده است. در این اینجا به یک برش تاریخی از عصر قاجاریه دوره ناصری، استشهاد می¬شود. مردم رعیتند، هیچ حق و حقوقی ندارند، سپهر عمومی قرقگاه انحصاری حاکمان تلقی می¬شد و هر گونه اظهار نظردر این حوزه را فضولی تلقی می¬نمودند و هیچ حق سیاسی برای مردم قائل نبودند، زیرا نظام سیاسی بر اساس استبداد تنظیم شده بود. حوزه عمومی اختصاصی حکومت بود و حوزه خصوصی حوزه عمومی تلقی می¬شد و حکومت هر طور که میل داشت در همه امور مردم دخالت می¬کردند و به همه کار مردم کار داشت. و در خصوصی ترین امور مردم سرک می کشیدند. حکومت به نیازهای روزمره مردم کاری نداشت، وظیفه حکومت که حفظ امنیت جان و مال مردم و امنیت حدود مرزی بود، حاکمان کاری به اقتصاد، سلامت، بهداشت، و آموزش، ساخت و ساز، رونق، پیشرفت وآینده جامعه نداشتند. 🔵خودکامگی تاریخ ایران همیشه با خودکامگی، زیاده خواهی حاکمان و اعوان و انصارش رو برو بوده است. در این دوره حکومت های مطلقه معمولاً قائم به شخص است و اراده ملوکانه او بر هر چیزی تعلق گیرد، اجرا می¬شود. کلام و مشی او به منزله قانون تلقی می-شود. خودکامگی و استبداد به طور کلی به بی حقوقی سراسری منتهی می¬شود. آنگاه که جامعه ای ازنظام حقوقی بی¬بهره باشد، چهره آبادی و رونق را نمی بیند. در این انگیزه سوزی، عمران و آبادی از میان رخت می بندد. 🟣قدرت مطلقه در این جامعه جان و مال مردم در امان نیست. شاه فعال ما یشاء است. .در برابر شاه نه مال کسی در امان بود، و نه جان او. شاه و وابستگان او عملا هر کاری که اراده می‌کردند با جان و مال مردم انجام می دادند اراده شاه به منزله قانون است .نه دادگاهی برای تظلم خواهی و جود داشت و نه قوانین مدونی که حدود را مشخص و معلوم کند، شاه، وابستگان او هم به کسی پاسخگو نبودند. رعیت حق دخالت در امور عمومی را نداشت، چون حوزه عمومی قرقگاه و انحصاری شاه، وابستگان او تلقی می شد و مردم هیچ گونه حق اظهار نظر در سپهر عموی را نداشتند‌ 🟢حافظه تاریخی در کتاب حکایت دختران قوچان در وصف حکومت آصف الدوله حاکم کرمان آمده است: در چند سال قبل در کرمان یک نفر رفت نزد اصف الدوله ، که در آن وقت شهاب الملک لقب داشت و حاکم کرمان بود.عرض کرد، آقای حاکم هیچ وقت در کرمان قیمت ماست از یک من پنج شاهی زیادتر نبوده، در حکومت شما قیمت یک چارک که ربع یک من است به پنج شاهی رسیده است. فوراً میرغصب را خواست وحکم داد سر بیچاره عارض را بریدند، که چرا فضولی کرده و در امر تسعیر که شان حاکم است چون و چرا کرده است. (افسانه نجم ابادی‌.ص۲۰) نمونه دیگر، اصناف کاشان به ناصرالدین شاه نوشتند که از دست حاکم، مهام السلطنه، چه ها که نکشیدیم ( حال که از قرار مذکور ...خیال تغییر حکومت در خاطر امنای دولت راه یافته، موجب شکرگذاری است) شاه خودکامه قاجار فرمان داد،(جواب بنویسید، فضولی موقوف،تعیین حکومت به میل رعیت نیست ) حتی تایید عملکرد حکومت را هم برنمی تابیدند.وحتی وقتی اهالی اشرف مازندران اعلام داشتند که از سر پرستی عباسقلی خان رضامندی داریم ، باز شاه در حاشیه نوشت « فضولی است» (احمد سیف ص۲۶) در حالیکه.حوزه عمومی حق مسلم شهروندان است، تصمیماتی که برای منفعت عمومی گرفته می¬شود عموم باید نظر دهند که چون حق ملت را در حاکمیت به رسمیت نمی¬شناختند؛ هر گونه اظهار نظری را فضولی تلقی می‌کردند. حکومت استبدادی برای مردم هیچ گونه حق و حقوقی را به رسمیت نمی¬شناسد. جز فقر فلاکت، فساد، ویرانی برای ایران ارمغانی نداشت ...ابراهیم بیگ در سفرنامه خود می آورد، بعد از مسافرت به ایران در این دوره می نویسد: در اثنای این مسافرت که قسمت قلیلی از ممالک ایران را دیدم ، دلم خون شد،همه ملک پریشان ،شهر پریشان ، شهریار پریشان، خدای را این چه پریشانی است. (محمد علی اکبری .ص۱۷۹) اینها قطره ای از دریای، سرنوشت ملت و سرزمین مظلوم و رنج دیده ماست و اینگونه اتفاق ها خاص آن دوره نبوده است، و بلکه با چهره های دیگری خود را می نماید. 🔴 منابع: افسانه نجم ابادی، ‌حکابت دختران قوچان احمد سیف، قرن گم شده ،اقتصاد و جامعه ایران در قرن نوزدهم. محمد علی اکبری، چالش های عصر مدرن در ایران عهد قاجار
دولت آل بویه از آغاز تا سرانجام
گزارشی تاریخی در مورد تپه‌های سیلک کاشان شهری در ۵۵۰۰سال پیش در آغاز مهاجرت انسانها از غار به دشتها با معماریی از جنس زیگورات سیَلْک نام نخستین تمدن ایرانِ مرکزی در کاشان است. محوطهٔ باستانی سیلک که در منطقهٔ فینِ کاشان واقع شده قدمتی در حدود بیش از هشت هزار سال دارد. این تپه دراصل ویرانه‌های زیگورات باستانی ایران است. نزدیک به هشت هزار سال پیش از میلاد، مردم غارنشین فلات ایران در پی دگرگونی‌هایی که از لحاظ آب و هوا و تشکیل مزارع و چمنزارها به وجود آمد به دشت‌ها روی آوردند و زندگی تازه‌ای را آغاز کردند و در تمدن آن‌ها نسبت به دوران‌های پیشین پیشرفت بیشتری دیده شد.. کهن‌ترین مردم دشت‌نشین، مردم محل سیلک نزدیک کاشان بودند که آثار زندگی ایشان را در آن‌جا به دست آورده‌اند. سیلک یکی از محوطه‌های باستان‌شناختی مهم فلات ایران است که در حدود بیش از هفت هزار و پانصد سال پیش از میلاد یکی از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌های فلات مرکزی ایران در آن به وجود آمد.
☘️ شاهزادگان، گروگان سرداران آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/Nasim_Tarikh ✍️رضا احمدی دولت صفویه صفویان پس از دویست سال تلاش، با حمایت و شمشیر دارویش، در سال 880 ش دولت صفویه را بنیان نهادند. مذهبی شیعه رسمی اعلام و توانست ایران را به مرزهای عصر ساسانی برساند. این توفیق مدیون شمشیر دراویش بود. شاه اسماعیل ساختار دولت صفویه را تدوین و برای اینکه تعادلی بین پیروان خود بوجود آورد، مناصب حکومتی را بین اقوام و ایلات تقسیم کرد. مناصب نظامی را به ایلات چون شاملو، استاجلو، تکلو، قاجار، ذالقدر، افشار و... اختصاص داد. مناصب دیوانی، وزارت، وکالت، صدر را مختص فارسی زبانان کرد. و این دو گروه به اهل سیف و قلم شهرت یافتند. 🟣 طبقه جدید کشور ملک شاه بود که حکومت مطلقه داشت او هر منطقه را به سرداری داد، ایران بین آمرای قزلباش تقسیم شد. طبقه جدیدی از قزلباش، وابستگان آنها بوجود آمد که تعادل اقتصادی را برهم زدند. در اطراف و اکناف ایران بر امور مسلط شدند و مقامات و پست ها نان و آبدار به امیران قزلباش رسید.و املاک و اموال به آنان منتقل گردید و ایران به مملکت قزلباش معروف شد. هرگاه امرای قزلباش بر منطقه ای وارد می شدند، جمیع اموال را طلب می کردند. آنها املاک مردم را مصادره کردند. ثروت بین طبقه جدید، وابستگان آنها تقسیم شد. مالیات های جدید و ظالمان وضع کردند و چنان بر مالکان فشار می آوردند که آنها املاک خویش را رها کرده تا جان خود را به سلامت ببرند. 🔵 رانت خواری در حکومتهای مطلقه مواهب اقتصادی، سیاسی از آن وفاداران است. انحصارهایی در راستای تأمین منافع فرادستان درون حکومت شکل می گیرد. در عصر صفویه انحصار بیشتر حرفه¬ها بدست وابستگان دولت سلطنت افتاد. تجارت انحصاری عرصه را بر مردم تنگ کرد. در یک فرمان شاه تهماسب اول در سال 952 ش اینگونه انحصار تضمین کرده است. « عمال صابون خانۀ نیریز پیه و مواد اولیه صابون را به بهای کم می خریدند و صابون را به بهای گزاف می فروحتند و قدغن کردند که هیچ آفریده صابون نیریز خرید و فروخت ننماید.» اگر کسی به این موضوع ورود می کرد مجرم شناخته و تنبیه می گردید. از انحصارها در حکومت های مطلقه امری عادی است. 🟢 اسلحه، ثروت امرای قزلباش در زمان محمد شاه خدا بنده بر همه مقدرات سلطه داشتند، هیچ رقبیی بر نمی تابیند. گهگاهی وزیران، وکیلان که سعی در کنترل این سرداران خود سر، ظهور می کرد که جان خود را در این راه می باختند. در زمان شاه محمد خدا بنده، امرای قزلباش بی هیچ بیمی، ملکه را خفه، صدر اعظم میرزا سلمان را کشتند، ولیعهد حمزه میرزا را به قتل رساندند، شاهزادگان را گروگان می¬گرفتند، شاهزاده دیگری را به تخت می نشاندند، شاه محمد را خلع نمودند. امرای قزلباش چون اسلحه، ثروت و قدرت داشتند، خود را ذی حق در دخالت در هر امور می¬دانستند. 🟡 انتقام خون مادر حمزه میرزا ولیعهد، در پی انتقام خون مادرش مهد علیا از امرای قزلباش بود، این اقدام واکنش امرای ترکمان و تکلو را برانگیخت و موجب اتحاد مقابل حمزه میرزا و امرای استاجلو، شاملو گردید. رویاوی امرای قزلباش موجب شد، دولت عثمانی آذربایجان و تبریز را اشغال کند. در حالیکه حمزه میرزا مشغول دفع لشکر عثمانی بودند، سرداران ترکمان و تکلو فرصت را مغتنم شمرده و به تبریز حمله و شاهزاده تهماسب میرزا برادر ولیعهد را ربوه و با خود به عراق بردند تا بعنوان پادشاه به تخت بنشانند و امور کشور را بدست گیرند. 🟣 کشتن ولیعهد محمد شاه خدا بنده همراه ولیعهد در آذربایجان بود. سرداران ترکمان و تکلو، تهماسب میرزا با خود به قزوین بردند و بعنوان شاه به پایتخت نشانند. حمزه میرزا ولیعهد از تعقیب لشکر عثمانی دست کشید و به قزوین آمد او توانست سرداران شورشی ترکمان و تکلو را شکست دهد، برادر خود تهماسب میرزا را به قلعه الموت بفرستاد. حمزه میزا نامه ای به سلطان مراد عثمانی نوشت و تقاضای صلح کرد. ولی او با توطئه سرداران در 5 آذر 965 ش کشته شد. محمد شاه خدابند تصمیم گرفت خود کشور را اداره کند که با مخالفت امرای دربار روبرو شد، سرداران ابوطالب میرزا را به ولیعهدی تعیین کردند تا زمام سلطنت را بدست گیرند. امرای استاجلو و شاملو، از پذیرش ولایتعهدی ابوطالب میرزا سر باز زدند، رو به سوی هرات کردند، و از ولایتعهدی عباس میرزا طرفداری کردند. در این زمان شاهزاده عباس میرزا، در دست علیقلی خان شاملو بود، در نبردی بین علیقلی خان شاملو و مرش قلی خان استاجلو، عباس میرزا بدست مرشد قلیخان افتاد. او عباس میرزا در سال 964 ش به تخت نشاند و خود را قیم او خواند.
سلسله آل زیار از خاندان های ایرانی بودند که در قرن چهارم در منطقه گرگان و گنبد مدتی محدود حکومتی بر پا کردند.
چگونه انگلستان افغانستان را از ایران جدا ساخت.
🔰 مسیر نامقدر تاریخ ✍ 🟣معمولاً رخدادهای تاریخی براساس نظام علت و معلول و مبتنی بر قواعدی جریان پیدا می کنند. علت و زمان انتخابات، برای دولت سیزدهم، از مسیرهای نامقدر تاریخ ماست. گرچه برخی آن را رأی علیه جبههء کفرمی نامند و بعضی نیز کمک و اعانه، به ظلم نام نهادند. کسانی که رأی دادند و آنانی که معترضانه با صندوقهای رأی قهر کردند، باطل السحر کسانی شدند که همیشه با تدابیری می¬خواهند مسیر مقدرتاریخ را رقم زنند. در این انتخابات نامقدر، بسیاری از خیال¬های خوش بعضی تعبیر نشد، بر خلاف خوابهای دیده شده، کسانی دیگر به مرحله دوم راه یافتند و...دوستانی که با صندوق رأی قهر کرده¬اند، دارای مطالباتی هستند که طی سال¬ها محقق نشده است و امیدی به تحقق آن ندارند 🟠 ما باید بدانیم که در ایران زندگی می¬کنیم که هر اتفاقی امکان وقوع دارد. همانگونه که در همین انتخابات رخ داد. عالم سیاست، میدان آرمانها و آرزوها نیست. توقع ما از حکومت و جامعهء ایران نباید مانند، کشوری باشد که 400 سال تمرین دمکراسی کرده باشد. دمکراسی و انتخابات¬های جهان سومی نیازمند زمان است تا بتواند، جایگاه واقعی خود را پیدا کند.در ایران زیر ساخت¬های حکومت کثرت گرا، که بر نهادهای فراگیراقتصادی، اجتماعی و سیاسی استوار باشد وجود ندارد. زیرا نهادهای فرا گیر و کثرت گرا بوجود نیامده است، پس باید مطالبات را اندک اندک محقق کرد. گرچه اعتبار حکومتها از نرخ کمی مشارکت در انتخابات در معمولاً لطمه می خورد، ولی به آن بی اعتنا هستند. 🔵 ما با جریانهای ذی نفوذ سیاسی روبرو هستیم که مشارکت اندک را فرصت می دانند، پس ما برای خنثی سازی و بی اثر کردن مهندسی آنها باید در انتخابات مشارکت داشته باشیم. قدرت سیاسی از قهر با صندوق انتخابات آسیبی نمی¬ بیند، اما اینکه چه کسی بر مصدر امورقرار گیرد در سرنوست مهین ما موثر است. جریانی که درکی از تحریم¬ها ندارد و بلکه آن را نعمت الهی می داند، چگونه با آنها می¬توان سخن گفت. با بانیان پانزده سال فشار بر کشور که هستی مردم را تباه کرده اند و این تباهی را فرصت می دانند، چه باید گفت؟ یا کسانی که توسعه را برای کشور امری مضر می¬دانند و مردم را دعوت می کنند که به کسی رأی دهید که در مقابل توسعه قرار گیرد. این جریانات پشت دین، ایمان و اقتصاد مردم سنگر گرفته اند. قهر با صندق رای مساوی با مصدر نشینی این تفکرات است. 🟠 پس قهر با صندوق رأی که یگانه راه اثر بخشی در روند تغییرهاست، مشکلی را حل نمی کند، آنهایی که در پی انقلاب دیگری هستند، دستاوردی برای میهن به ارمغان نخواهند آورد. تاریخ ملتها و دولتها گواه براین است که از مسیر انقلاب ملتی به توسعه و آزادی نخواهد رسید. @majmaqomh
☘️  زند گی در قفس ✍️ تاریخ گذشته ای است که حال را می¬سازد. نهادها در بستر زمان شکل می¬گیرند.  نهادها در حال و آینده تأثیرگذار هستند. بعضی از ایدئولوژی¬ها معمولاً انسانهای متوهم و زیاده خواه و اسیر ذهنیت ها می¬سازد. آنگاه که این ذهنیت ها در قالب قدرت سیاسی آشکار¬شود، چرخهء شومی را برای ملت خود رقم می زنند. قرن بیستم، شاهد ظهورحکومتهای مطلقه گرای جدید با هدف نابودی امپریالیسم آمریکا، شکل گرفتند، و برای انسان قرن بیستم. «زندگی در قفس» را به ارمغان آوردند. مطلق گرایی جدید انقلابیون، حکومت مستبد و استثماری را سرنگون ساختند و به جای آن نشستند، آنها طبقه جدیدی شدند که راه حکومتهای مستبد گذشته را در پیش گرفتند و همان امتیازهای سابق را برای خویش و وابستگان خود تعیین کردند. برای ملت خود فقر، فلاکت و عقب ماندگی بوجود آوردند. و در یک کلام «زندگی در قفس» را برای ملت به ساختند. به چند نمونه از حکومت های در قفس.اشاره می شود. 🔵 حکومت طبقه کارگر در اکتبر 1917 حکومت تزاری روسیه، برچیده شد. لنین رهبر بلشویکها  قدرت را بدست گرفت. مالکیت خصوصی را ملغی و برنامه اشتراک سازی را به اجرا در آوردند، لنین مخالفان و صاحبان سرمایه را به اتهام ضد انقلاب، به جوخه های اعدام سپرد.و ارتباط مردم شوروی را با جهان قطع کرد.صدور انقلاب را در برنامه قرارداد و جنبش های کمونسیتی را مورد حمایت قرار داد. امپریالیست امریکا و غرب را دشمن اعلام کرد و دور شوروی دیوار کشید . هیچ کس حق ارتباط با خارج را نداشت. بدین گونه مردمشان را در قفس کردند؛ سپس رفیق استالین به قدرت رسید، برای یک دست سازی جامعه ، چهل میلیون نفر را قتل عام کرد تا بهشت کمونیست را ایجاد نماید. و سرانجام سیاستهای رفقا، منتهی به آسیبهای شدید اجتماعی و عقب ماندگی شوروی از فناویهای نو، و... سرمایه های کشور در زمینه تولید سلاح و رقابت های هسته ای هزینه کردند و کشور را به سوی فروپاشی و تجزیه سوق دادند. در سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید. 🟢 انقلاب دهقانی در سال 1949 انقلاب کمونیستی چین به رهبری مائو تسه دونگ، به پیروزی رسید. رهبران جدید همه رقیبان و منتقدان را به اتهام خیانت اعدام کردند. مائو اراضی کشاورزی را ملی، و مالکیت خصوصی را لغو کرد.مزارع اشتراکی تأسیس و همه مجبور بودند در این مزارع  کار کنند. مردم برای مسافرت باید جواز دریافت می کردند. امپریالسیم امریکا و غرب دشمن اعلام شد و ارتباط با این کشورها مجازات مرگ را در پی داشت. مائو دربهای کشور را بر روی جهان بست. 🔵 جهش بزرگ مائو طرح های خیالی چون «جهش بزرگ به جلو» برای صنعتی شدن چین را به اجرا درآورد که نتیجه آن جز تباهی و قحطی و مرگ خاموش چهل میلیون نفر را به ارمغان نیاورد. 🟣 انقلاب فرهنگی مائو رهبر انقلاب چین در یافته بود، مردم و برخی از رهبران حزب بر این باورند که برای پیشرفت چین باید از همهء فرصت های داخلی و خارخی بهره ببرند، مائو با بهره گیری از فناوری های جدید نیز مخالف بود. او می خواست آثار فرهنگ غربی را از جامعه بزداید، و این اندیشه ها را برای انقلاب خطرناک می دانست. در مه 1966 فرمان انقلاب فرهنگی را صادر کرد و سربازان سرخ، برای یک دست سازی فرهنگی، دست به کار شدند مخالفان و کسانی که انقلابی نمی اندیشدند، شناسایی، پاکسازی، تصفیه و زندانی و یا آنها را به اردوگاههای کار اجباری اعزام کردند. سرنوشت انقلاب فرهنگی چون «جهش بزرگ» جز تباه کردن اقتصاد و زندگی بسیاری انسانها نبود. این مصیبت در زمان مائو ادامه یافت. پس از مرگ مائو خط مشی ها تغییر و زمینه رشد و خیزش چین آغاز شد. ⚫️ حکومت موریثی در سال ۱۹۴۵ کره شمالی مستقل شد و حزب کمونیستی به رهبری کیم ایل-سونگ، قدرت را بدست گرفت. پس از مرگ او پسرش کیم جونگ-ایل و سپس کوچک‌ترین نوه‌اش رهبری این کشور را بر عهده دارد. رهبرکره خط و مشی اشتراکی را پیش گرفت. مالکیت خصوصی را لغو و اقتصاد بازار را تعطیل،ارتباط با خارج ممنوع، غرب و امریکا را دشمن اعلام کردند. منتقد و مخالف را دشمن و ستون پنجم.نامیدند. دور کشور را دیوار کشیدند. و با شعار خود کفایی، برنامه های توسعه طلبانه اتمی و نظامی، تحریم ها کره شمالی را به فقیرترین کشور دنیا تبدیل کرد و مردم هر روز باید از نعمت خاندان کیم شکر گزاری کنند. 🟣 بهشت کمونیست خِمِرهای سُرخ طرفدار ایدئولوژی مائویستی از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در کامبوج به قدرت رسیدند. .پل پوت رهبر کامبوج، مالکیت حصوصی و حتی پیمانهای زناشویی، خانواده را لغو کرد، آنها با دنیا قطع ارتباط و مخالفان را قتل عام کردند. پل پوت می¬خواست بهشت اشتراکی را بوجود بیاورد، در این راه  ۱٫۷ میلیون نفر را طی چهار سال به قتل رساند. حکومتهای مطلق گرا سرنوشت  و دستاورد مشابهی دارند، حکومت را گرفتار شعارها و توهمات بی بنیان مارکسیستی کردند، سرمایه ها و فرصت را نابود ساختند. فقس
☘️  زندگی در قفس ✍️ تاریخ گذشته ای است که حال را می¬سازد. نهادها در بستر زمان شکل می¬گیرند.  نهادها در حال و آینده تأثیرگذار هستند. بعضی از ایدئولوژی¬ها معمولاً انسانهای متوهم و زیاده خواه و اسیر ذهنیت ها می¬سازد. آنگاه که این ذهنیت ها در قالب قدرت سیاسی آشکار¬شود، چرخهء شومی را برای ملت خود رقم می زنند. قرن بیستم، شاهد ظهورحکومتهای مطلقه گرای جدید با هدف نابودی امپریالیسم آمریکا، شکل گرفتند، و برای انسان قرن بیستم. «زندگی در قفس» را به ارمغان آوردند. مطلق گرایی جدید انقلابیون، حکومت مستبد و استثماری را سرنگون ساختند و به جای آن نشستند، آنها طبقه جدیدی شدند که راه حکومتهای مستبد گذشته را در پیش گرفتند و همان امتیازهای سابق را برای خویش و وابستگان خود تعیین کردند. برای ملت خود فقر، فلاکت و عقب ماندگی بوجود آوردند. و در یک کلام «زندگی در قفس» را برای ملت به ساختند. به چند نمونه از حکومت های در قفس.اشاره می شود. 🔵 حکومت طبقه کارگر در اکتبر 1917 حکومت تزاری روسیه، برچیده شد. لنین رهبر بلشویکها  قدرت را بدست گرفت. مالکیت خصوصی را ملغی و برنامه اشتراک سازی را به اجرا در آوردند، لنین مخالفان و صاحبان سرمایه را به اتهام ضد انقلاب، به جوخه های اعدام سپرد.و ارتباط مردم شوروی را با جهان قطع کرد.صدور انقلاب را در برنامه قرارداد و جنبش های کمونسیتی را مورد حمایت قرار داد. امپریالیست امریکا و غرب را دشمن اعلام کرد و دور شوروی دیوار کشید . هیچ کس حق ارتباط با خارج را نداشت. بدین گونه مردمشان را در قفس کردند؛ سپس رفیق استالین به قدرت رسید، برای یک دست سازی جامعه ، چهل میلیون نفر را قتل عام کرد تا بهشت کمونیست را ایجاد نماید. و سرانجام سیاستهای رفقا، منتهی به آسیبهای شدید اجتماعی و عقب ماندگی شوروی از فناویهای نو، و... سرمایه های کشور در زمینه تولید سلاح و رقابت های هسته ای هزینه کردند و کشور را به سوی فروپاشی و تجزیه سوق دادند. در سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید. 🟢 انقلاب دهقانی در سال 1949 انقلاب کمونیستی چین به رهبری مائو تسه دونگ، به پیروزی رسید. رهبران جدید همه رقیبان و منتقدان را به اتهام خیانت اعدام کردند. مائو اراضی کشاورزی را ملی، و مالکیت خصوصی را لغو کرد.مزارع اشتراکی تأسیس و همه مجبور بودند در این مزارع  کار کنند. مردم برای مسافرت باید جواز دریافت می کردند. امپریالسیم امریکا و غرب دشمن اعلام شد و ارتباط با این کشورها مجازات مرگ را در پی داشت. مائو دربهای کشور را بر روی جهان بست. 🔵 جهش بزرگ مائو طرح های خیالی چون «جهش بزرگ به جلو» برای صنعتی شدن چین را به اجرا درآورد که نتیجه آن جز تباهی و قحطی و مرگ خاموش چهل میلیون نفر را به ارمغان نیاورد. 🟣 انقلاب فرهنگی مائو رهبر انقلاب چین در یافته بود، مردم و برخی از رهبران حزب بر این باورند که برای پیشرفت چین باید از همهء فرصت های داخلی و خارخی بهره ببرند، مائو با بهره گیری از فناوری های جدید نیز مخالف بود. او می خواست آثار فرهنگ غربی را از جامعه بزداید، و این اندیشه ها را برای انقلاب خطرناک می دانست. در مه 1966 فرمان انقلاب فرهنگی را صادر کرد و سربازان سرخ، برای یک دست سازی فرهنگی، دست به کار شدند مخالفان و کسانی که انقلابی نمی اندیشدند، شناسایی، پاکسازی، تصفیه و زندانی و یا آنها را به اردوگاههای کار اجباری اعزام کردند. سرنوشت انقلاب فرهنگی چون «جهش بزرگ» جز تباه کردن اقتصاد و زندگی بسیاری انسانها نبود. این مصیبت در زمان مائو ادامه یافت. پس از مرگ مائو خط مشی ها تغییر و زمینه رشد و خیزش چین آغاز شد. ⚫️ حکومت موریثی در سال ۱۹۴۵ کره شمالی مستقل شد و حزب کمونیستی به رهبری کیم ایل-سونگ، قدرت را بدست گرفت. پس از مرگ او پسرش کیم جونگ-ایل و سپس کوچک‌ترین نوه‌اش رهبری این کشور را بر عهده دارد. رهبرکره خط و مشی اشتراکی را پیش گرفت. مالکیت خصوصی را لغو و اقتصاد بازار را تعطیل،ارتباط با خارج ممنوع، غرب و امریکا را دشمن اعلام کردند. منتقد و مخالف را دشمن و ستون پنجم.نامیدند. دور کشور را دیوار کشیدند. و با شعار خود کفایی، برنامه های توسعه طلبانه اتمی و نظامی، تحریم ها کره شمالی را به فقیرترین کشور دنیا تبدیل کرد و مردم هر روز باید از نعمت خاندان کیم شکر گزاری کنند. 🟣 بهشت کمونیست خِمِرهای سُرخ طرفدار ایدئولوژی مائویستی از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در کامبوج به قدرت رسیدند. .پل پوت رهبر کامبوج، مالکیت حصوصی و حتی پیمانهای زناشویی، خانواده را لغو کرد، آنها با دنیا قطع ارتباط و مخالفان را قتل عام کردند. پل پوت می¬خواست بهشت اشتراکی را بوجود بیاورد، در این راه  ۱٫۷ میلیون نفر را طی چهار سال به قتل رساند. حکومتهای مطلق گرا سرنوشت  و دستاورد مشابهی دارند، حکومت را گرفتار شعارها و توهمات بی بنیان مارکسیستی کردند، سرمایه ها و فرصت را نابود ساختند. فقس
☘️ سرداران، مهندسی کودتا آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/Nasim_Tarikh ✍️ عباس میرزا فرزند شاه محمد، در سال 949 ش در هرات بدنیا آمد. شاه تهماسب اول نیز در سال 951 ش، نوه خود عباس میرزا را به نائب السلطنگی خراسان تعیین کرد. کشور بین سرداران نظامی تقسیم شده بود. هر ایلتی در دست یکی از سرداران قزلباش قرار داشت. ایالت خراسان در دست سرداران قزلباش، طایفه شاملو بود تا خراسان را در مقابل ازبکها محافظت کنند. شاه اسماعیل دوم جانشین پدرش شاه تهماسب اول گردید. او شاهزادگان را قتل عام کرد. فقط برادر بزرگترش محمد میرزا که نابینا بود و فرزندانش از این تدبیر جان سالم بردند. شاه اسماعیل شخصی به هرات اعزام کرد تا عباس میرزا را به قتل برساند ولی خودش در بستر به کشته شد. 🟣 شاه نابینا محمد میرزا جانشین شاه مقتول شد و به شاه محمد شهرت یافت. شاه نابینا تسلطی بر اوضاع کشور نداشت. سردارن قزلباش خود سری در پیش گرفتند، و ملکه که مانع خودسری آنها بود، در مقابل شاه کشتند. آنها هر سدی را در برابر خود از میان بر می داشتند. آنها حمزه میرزا ولیعهد، وزیر اعظم، سلمان جابری را نیز به قتل رساندند. شاه محمد تصمیم گرفت خود مستقیماً کشور را اداره نماید تا دست نظامیان را کوتاه شود، ولی سرداران به مخالفت برخاستند و ابوطالب میرزا را به ولیعهدی برگزیدند و خودشان نیابت او را عهده دار شدند. دخالت نظامیان در سیاست پایانی نداشت. سرداران قزلباش خراسان می خواستند از زیاده خواهی های امرای ترکمان و تکلو ها، عقب نمانند. آنها عباس میرزا را به سلطنت رساندند، زیرا او پس از کشته شدن ولیعهد، فرزند بزرگ شاه بود. 🔵 تجزیه اختلافی بزرگ پدید آمد، امرای ترکمان، تکلو، عراق با سلطان محمد و هوا دار ولایتعهدی میرزا ابوطالب بودند و امرای خراسان و فارس در فکر رهایی از سلطه آنها بودند. آنها طرفدار سلطنت عباس میرزا هستند. دسته ای از امیران عراق، کرمان کاشان، فارس نمایندگانی را به خراسان اعزام و از جانشینی عباس میرزا هوا داری کردند .اسارت عباس میرزا شاهزاده عباس میرزا، تحت سر پرستی علیقلیخان از سرداران قزلباش بود. ااین خوانین به نام شاهزاده حکم می راندند عباس میرزا از خود هیچ اراده ای نداشت. تصمیم ها را سرداران بنام شاهزاده می گرفتند. مرشد قلی خان استاجلو و علقیلی خان شاملو از هواداران سلطنت عباس میرزا بودند. هریک می خواستند شاهزاده را در اختیار خود داشته باشند. در نبردی مرشد قلی خان توانست شاه عباس را به اسارت در آورد و با خود به مشهد ببرد و بنام او فرمان صادر می¬کرد. ⚫️ خیانت علیقلیخان شاملو از مرشد قلی خان شکست خورد و شاهزاده را از دست داد، او به هرات گریخت. خان شاملو که رویاهای خود را فرو ریخته و تمام نقشه هایش را نقش بر آب دید؛ علیرغم تلاشهای مرشد قلیخان، ولی علیقلیخان شاملو نپذیرفت و در یک تصمیم احساسی برای از میان برداشتن حریف و انتقام جویی از او، سفیری به بخارا نزد عبدالله خان ازبک فرستاد و خود را مطیع و خدمتگزار وی بر شمرد و متعهد شد که در گرفتن تمام ایران، خان ازبک را یاری نماید. علیقلیخان سفیر دومی نیز فرستاد و خواهان شتاب در حمله شد. سرانجام خان ازبک در با لشکری گران راهی هرات شد، وقتی خان ازبک به هرات رسید و علیقلیخان درخواستهای خان ازبک را شنید، از کرده خود پشیمان شد و پس از چندین ماه مقاومت و محاصره کشته شد. 🟢 مهندسی کودتا سردار مرشد قلی خان در اندیشه تسخیر پایتخت قزوین و خلع شاه محمد و به سلطنت رساندن عباس میرزا بود. او می خواست علیقلی خان شاملو را با خود همراه ساز. وقتی خبر هجوم عبدالله خان ازبک را دریافت، در اجرای نقشه خود تسریع کرد، زیرا یارای مقاومت در مقابل خان ازبک را نداشت. سردار مرشد قلی خان از اوضاع پایتخت قزوین آگاه بود، شاه محمد و امیرانش برای سرکوبی شورشیان ، در اصفهان و جنوب کشور بودند. مرشد قلیخان به همراه عباس میرزا از راه طبس و با حمایت طوایف افشار و ذوالقدر شیراز و کرمان که نسبت به شاه عباس اعلام وفاداری کرده بودند به سوی قزوین حرکت و پایتخت را بدون خون ریزی اشغال و کاخهای سلطنتی تصرف و شاه عباس اول در سال 966 ش به سلطنت رسید. سلطان محمد و امرایش سلطنت شاه عباس را پذیرفتند.
آشنایی با سلسله غزنویان
تاریخ گذشته ای که حال را می سازد رضا احمدی ✍️ درباره ی واژه ی تاریخ سه نظر وجود دارد. عده ای آن را فارسی دانسته اند که از ترکیب «ماه روز» کلمه مورخ ساخته شده است و مصدر آن را تاریخ دانسته اند. نظر دوم آن است که از ریشه عربی «الارخ» «ارخ» «ورخ» و توریخ تأریخ ساخته اند. نظر سوم تاریخ کلمه عبری دانسته¬اند که از واژه «یرخ» به معنای ماه و قمر است. معنی لغوی تاریخ تعیین زمان رویدادهاست. این واژه در زبان‌های مختلف با مفاهیم متعدد به کار می‌رود. از اعلام وقت یا باز شناساندن زمان کاری نسبت به مبدأ که گویا حادثه ای بزرگ رخ داده است. هدف از تاریخ تعیین مبدئی عام و دائم برای محاسبه و ذکر زمان بوده است. بر اساس حوادث مستمری که بر بشر گذشته است، از آفرینش، ظهور انبیا، فراز و فرود دولتها و...در بر می گیرد. تاریخ دراصطلاح، خبر دادن از آنچه در گذشته در جهان رخ داده است یا آشنايى با اوضاع و احوال جهان، علم به اوضاع و احوال انسان و زمان، در چهارچوبى عام.، حوادث و رويدادهايى كه به وجود آمده و در نقطه¬اى از زمان از ميان بوده است. دکتر علی شریعتی تعریف زیبای برای تاریخ ارائه می کند که بسیار معنا دار است. « تاریخ گذشته ای که حال را می سازد» این تعریف برای من بسیار جالب بوده است. امروز زمانی است که آینده را رقم می زند. پس آنچه امروز داریم، محصول گذشته ای است که پدران ما آن را کاشته¬اند و آنچه انجام می دهیم آثارش دامن فرزندان ما را می¬گیرد. سیاست های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امروز ما در عزت و ذلت فرزندان ما خود را نشان می دهد. اگر امروز با سیاست¬های احساسی، و بی برنامه، براساس روزمرگی عمل نماییم، سرزمین سوخته برای فرزندانمان به ارث خواهیم گذاشت و آنها سرنوشت شومی خواهند داشت. کسانی که نتوانند گذشته را به یاد بیاورند، محکوم به تکرار آن هستند. یا کسانی که از تاریخ نیاموزند، محکوم به تکرار آن خواهند بود. 🔗 https://t.me/Nasim_Tarikh
📜 حاکمیت دوگانه و انحطاط ایران 📃 سلاطین و حاکمان می توانند با سیاستهایی که دارند ملت و کشور خود را خوشبخت یا تباه و نابود سازند. یکی از کسانی که با سیاستهایش زمینه انحطاط و نابودی ایران را فراهم آورد، سلطان محمد خوارزمشاه بود. پس از سقوط سلجوقیان خوارزمشاهیان به قدرت رسیدند. سلطان محمد خوارزمشاه، نامدارترین پادشاه آنها بود. در زمان او چنگیزخان مغول به ایران حمله و از ماوراء النهر تا اصفهان را ویران ساخت. سلطان محمد ابتدا حوزه ی نفوذ خود را در ایران مرکزی گسترش داد و تا مرزهای خلافت عباسی رساند. او در خارج از مرزهای شرقی به جهاد و گسترش نفوذ اسلام مشغول شد. او با جهادهایی که در نواحی شرقی انجام داد به ثروت فراوانی دست یافت و این دستاوردها موجب غرور، خود سری و استبداد بیشتر او شد. در اثر رفتارهای انحصار طلبانه و بر خورد های خویشاوند گرایانه و حذف نیروهای دلسوز، حمایت مردم خود را از دست داد. و با زیر پا گذاشتن قوانین جاری کشور در روابط بین المللی و کشتار بازرگانان و نمایندگان سیاسی مغولستان، جنگ خونینی به راه انداخت که ایران زیر سم ستوران مغول وحشی، ویران شد و هستی ملک و ملت نابود گردید. سیاستهای محمد خوارزمشاه، و مادرش بود که موجب اضمحلال ایران شد. 📌قدرت دوگانگی ترکان خاتون، مادر سلطان محمد خوارزمشاه، در همه ی امور دخالت می کرد و بر سلطان محمد تسلط کامل داشت و در عزل و نصب وزرا دخالت می کرد. او اکثر خویشاوندان قوم ترک خود را، در اداره ی دولتی شریک قدرت ساخت. ترکان خاتون، دربار، مستقلی داشت. غایرخان با حمایت او، بازرگانان مغول را کشتند و عذاب الیم را بر ایران نازل کردند. 📌سیاستهای ناموفق داخلی همه مناصب مهم و کلیدی را به ترکان خوارزمی، و خودیهای بی لیاقت واگذار کردند و تاجیکها و دیگر اقوام را از گردونه ی قدرت خارج کرد. این انحصار طلبی موجب دو دستگی در حکومت شد. سلطان محمد، در جبهه های نبرد موفق بود ولی در اداره داخلی کشور ناموفق بود. واگذاری مناسب به خودی ها، فشارهای مالیاتی، تبعیضها و زیاده خواهی های عوامل حکومتی، طغیان درایالتها، افزایش یافت و در این شرایط زندانها از عالمان و صوفیان و ناراضیان پر شده بود. 📌سیاستهای منطقه ای اشتباه سلطان محمد، متاسفانه اشتباه خسرو پرویز را تکرار کرد. او خان نشین های حاشیه ی مرز شرقی خود را از میان برداشت. قراختائیان را نابود کرد. این خان نشینها، میان حکومت خوارزمشاهی و صحرا گردان مغول، مانعی مستحکمی بودند و در مقابل مغول ایستادگی می کردند و این سیاستهای اشتباه بود که نتایج وخیمی به بار آورد. 📌درگیریهای فرقه ای بدنبال سیاست های جانب دارانه ی مذهبی که در عصر سلجوقیان در ایران مرسوم شد، شافعیان مورد حمایت قرار گرفتند و اما به دیگر مذاهب، بی توجهی صورت گرفت. این اقدام موجی از اختلافات شافعی، حنفی، رافضی، باطنی را در سراسر ایران برافروخت. هر روز در شهرها، درگیری خونین بین طرفداران هر مذهب در جریان بود. که هزاران قربانی در هیت ار گیریها در پی داشت. مردم و جامعه از این درگیرها ی مذهبی خسته و در خواست مرگ میکردند. 📌حذف نخبگان سلطان محمد ، خاندانها و علمان ذی نفوذ را در شهرهای مختلف از میان بر داشت. خاندان صدر بخارا را که از نفوذ بالایی برخوردار بودند، به خوارزم تبعید کرد و تخم کینه را در دلها کاشت. او خطبا را به تبعید فرستاد. در سمرقند و دیگر شهر ها هم همین اقدام را تکرار کرد. و سیاست حذف نخبگان را در پیش گرفت. 📌بی توجهی به تغییرات منطقه ای سلطان محمد، بخاطر سپاهیان بی شمارش و فقدان مشاوران دلیر، از تحولات منطقه ای بی خبر مانده بود. چنگیزخان، با یکپارچه سازی صحراگردان ، با ایران هم مرز شد. آنها خطر بالقوه ای برای دولت خوارزمشاه بود که مورد غفلت واقع شد. 📌حادثه اترار پس از عقد عهدنامه، بین خوارزمشاهیان و مغولها ، 500 بازرگان مغول، با مقادیر هنگفتی کالای گرانبها از مغولستان به ماوراءالنهر آوردند. غایرخان حاکم اترار، بازرگانان را کشته و اموال را تصرف کرد. او از نزدیکان ترکان خاتون بود. چنگیز هیئتی در اعتراض نزد سلطان محمد اعزام کرد، سلطان محمد، هیئت خان مغول را به قتل رساند. چنگیزخان به ایران حمله کرد و آن را به‌ سر زمین سوخته تبدیل نمود. مغولها قریب 100 سال بر ایران حکومت کردند. حاکمیت دوگانه سلطان محمد و مادرش ترکان خاتون، این فجایع را ببار آورد.
☘️ شاهی که وارث ایران ویران شد آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/Nasim_Tarikh ✍️ شاه عباس در سال 949 ش در هرات بدنیا آمد از دو سالگی از سوی پدربزرگش شاه تهماسب والی هرات و به نیابت اوبه سلطنت رسید. در عصر صفویه شاهزادگان از کودکی به حکومت یکی از شهرها می رسیدند و زیر نظر والیان قزلباش حکومت می کردند. با ائتلاف دو طایفه شاملو و استاجلو برای اولین بار شاهزاده عباس میرزا در ده سالگی در هرات غیر رسمی به سلطنت رسید و سکه به نام او زده شد. پس از مدتی ائتلاف آنها به دشمنی تبدیل شد و استاجلوها شاهزاده را ربودند و به مشهد بردند. مرشد قلیخان استاجلو، به همراه شاهزاده و دو هزار نیرو، قزوین را تصرف کردند. شاه محمد تسلیم شد و در سال 966 ش از اصفهان به قزوین آمد و رسماً از سلطنت کناره گرفت و حکومت را به پسرش عباس میرزا واگذاشت. شاه عباس در هفده سالگی رسماً به سلطنت رسید. دوره سلطنت شاه محمد از دوران سیاه حکومت صفویه بود که برای شاه عباس به ارث رسید. در این دوره کشور آماج طغیان، کشتار و نزاع بی پایان بین سرداران قزلباش و ناامنی فراگیر و باز ایستادن چرخ اقتصاد و تولید گردید. شاه عباس وارث این ویرانه ها شده بود. 🟣 واگرایی اجتماعی ضعف شاه محمد و دربار، موجب زیاده خواهی های سرداران قزلباش، ایلات و طوایف گردید. رویارویی نیروهای اجتماعی از ترک و ترکمن و تاجیک، وحدت ملی را از میان برده بود. هر منطقه در سیطرهء ایلی از ایلات قزلباش قرار داشت که به صورت مستقل عمل و با منازعه و درگیری با دیگر ایالتها، سعی در حذف و از میان برداشتن دیگر رقیبان داشتند. جامعه گرفتار هرج و مرج و ناامنی و کشتار شده بود. نزاع دائمی بین سرداران و تاجیک های دیوان سالار، که حافظ قوام دولت بودند موجب تزلزل حکومت و دولت مرکزی شده بود این منازعات، جامعه ایران را به واگرایی و تجزیه سوق داده بود. در این دوره خراسان در سیطرهء شاملوها و استاجلو ، در سلطنت غیر رسمی عباس میرزا قرار داشت. قزوین و دربار در سیطره تکلوها و ترکمنان بود.اصفهان و فارس در دست ذوالقدرها، گرگان و مازندران در دست قاجارها و کهکیلویه در دست افشارها بود، راملوها در بغداد سیطره داشتند و...اقتدار شاه و درباره بگونه ای نبود که ایلات را تحت مدیریت خود داشته باشند، بلکه شاه و دربار در سیطرهء سرداران ترکمنان و تکلوها قرار داشت که خود آنها یک ضلع نزاع ها بودند. 🔵 تجزیه سرزمینی ناتوانی شاه محمد در مدیریت کشور موجب شده بود که قدرتهای منطقه¬ای و همسایگان، دولت ضعیف حاکم بر ایران را به رسمیت نشناسند و با تجاوز، شهرهای مرزی را اشغال کردند. زمانی که شاه عباس به سلطنت رسید، خراسان عرصه تاخت و تاز ازبکها قرار داشت، و غرب کشور و تبریز نیز به اشغال عثمانی ها درآمده، سیستان نیز آماج غارت دائمی ازبکان بود. قندهار را شاهزادگان تیموری تصرف کرده بودند.، گرجستان و قره باغ در اشغال شورشیان قرار داشت.. فقط عراق عجم، در اختیار شاه عباس بود. 🟢 دو راهی پس از به سلطنت رسیدن شاه عباس، مرشد قلی خان استاجلو، به وکالت ونیابت دربار رسید. شاه در شرایط خاص قرار داشت، تیم مرشد قلیخان استاجلو، سعی داشتند، شاه را مدیریت کنند و به نام او قدرت را بدست بگیرند. شاه در سر دو راهی قرار داشت یا باید تسلیم سیاست نظامیان شود که سرنوشت محتوم پدر و برادرش در انتظار او بود یا اقتدار نشان می داد و در مقابل تمامیت خواهی های قزلباش ایستادگی می کرد و موجب تضعیف ارتش و دولت خود می شد. او به دنبال سیاست و راه میانه بود که دوران گذار را طی نماید و به این می اندیشید که هم استقلالش را حفظ و هم از توان نظامی قزلباش در جهت بیرون راندن متجاوزین بهره گیرد. 🟣 تجربه های تلخ شاه عباس از کودکی شاهد برخوردهای خشن و زیاده خواهانهء سرداران قزلباش بوده است. شاه هفده ساله، خاطرات و تجربیات تلخی از رفتار آنها داشت. همهء این فجایع یا به دستور سرداران یا عاملیت آنها صورت گرفته بود. پس از فوت شاه تهماسب دوره قدرت یابی و خودسری های قزلباس آغاز شده بود. شاه عباس شاهد زیاده خواهی ها و ستمگری های آنها بود.او شاهد کشتار شاهزادگان بدست قزلباش، و به گروگان گرفته شدن خودش، کشتن مادرش، و قتل برادرش حمزه میرزا ولیعهد، و نیز کشتن وزیر اعظم پدرش، سلمان جابری، و قرار دادن او در مقابل پدر و برادرش، و نیز تبدیل شدن خود او به ابزاری برای زیاده خواهی های سرداران قزلباش بود. شاه جوان بدنبال اجرای طرحی بود که به خودسری های سرداران قزلباش پایان دهد، ولی در این شرایط سخت کشور، امکان اجرای آن نبود.
گزارشی تاریخی دکتر فرهاد زند ( باستانشناس) از شوش کهن ، بخشی از تمدن ایران زمین.. دکتر زند مطالب را براساس کاوش های چغامیش به دست باستان شناس آمریکایی خانم هلن کنتور  و بر اساس مستندات باستانشناسی و علمی  ارایه می دهد... ...که اکنون بر ویرانه هایی کهن نشسته است و با پیکری از آجرهای بناهای کهن.. همچون آجرهای زیگورات عیلامی کاخ های هخامنشی، اشکانی ، ساسانی، نظاره گر جهان بی بنیاد است و بد روزگار،از یورش آشوریان تا یورش اسکندر و غروب خود در زمان شاهپور دوم ساسانی و در نهایت گلوله باران ارتش متجاوز صدام که پیکر زخم خورده اش را رنجور تر ساخت،  اما۰۰۰۰ اما هیچکدام نتوانست از عظمت شوش کهن بکاهد و بخش چشمگیری از تمدن بشری را محو سازد از قلعه شوش خواهم گفت و اقامت چند ماهه ام در این قلعه و کاوش چغابنوت از کاخ داریوش و اسکندر و ازدواج هزار دختر ایرانی با سرداران و سربازان یونانی به دستور او از عیلام و شهر پانزدهم واین تمدن شگفت انگیز ازیاد رفته و در نهایت از اشیای نفیسی که از این ویرانه ها به یغما رفت و در موزه های جهان جای گرفت. 👇👇👇 📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg