🏴در کربلا چه گذشت...
▪️پنجم محرم الحرام | بسته شدن مسیر کربلا
▪️عبیداللّه بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام "زجر بن قیس" بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیه السلام را داشته و بخواهد به سپاه امام ملحق شود، به قتل برساند.
🔺وقایع نگار روزانه محرم
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
هدایت شده از 🏳طلیـ؏ـہ داران ظـہــ♡ـوࢪ
🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴
✍چند سطر روضه بخوانیم...😢
🖤 حضرت #عبدالله_بن_حسن علیهالسلام
🏴 روز #پنجم_محرم :
... سختى زخمها امام حسین (علیهالسلام) را بر زمین نشانده بود و سپاهیان او را از هر سوى در میان گرفته بودند.
عبداللّه بن حسن كه در آن زمان یازده سال بیشتر نداشت عموى خود را نگریست كه دشمن او را از هر سوى در میان گرفته است. یاراى دیدن بیشتر این منظره را نداشت. بىاختیار به سوى عمو دوان شد.
عمّه اش #حضرت_زینب سلام الله علیها خواست عبدالله را بگیرد، امّا حضرت عبدالله با گفتن اینکه "به خدا از عمویم جدا نخواهم شد" از چنگ عمّه گریخت و خود را به عمو رساند.
در این هنگام #بحر_بن_كعب (لعنة الله علیه) شمشیر را بلند كرد تا بر حسین فرود آورد. عبداللّه فریاد زد: اى ناپاك، آیا مى خواهى عمویم را بكشى؟
بحر ضربه خود را فرود آورد و عبداللّه دست خویش سپر كرد. شمشیر دست عبداللّه را برید و دست به پوست آویزان ماند. یادگار #امام_مجتبى علیهالسلام فریاد زد:
یا عمّاه .
آنگاه خود را در دامن عمو انداخت. عمو او را به خود فشرد و فرمود:
پسر برادر، بر آنچه بر تو نازل شده است صبر كن و اجر خود را از خداوند بخواه، كه خداوند تو را به پدران پاكت ملحق كند.
در همین حال كه عبدالله بر دامن عمو بود، تیرانداز سپاه دشمن « #حرملة_بن_کاهل » گلوی نازک عبدالله را نشانه گرفت و او را در دامان عمویش ذبح کرد...
⚫️ حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت ساله امام مجتبی (ع) ، در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) ، در ظهر عاشورا به شهادت رسید...
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
مصحف ما، چه به هم ریختنت! وای عمو!
چقَدَر تیر نشسته به تنت وای عمو!
همۀ رختِ تو غارت نشده، پاره شده
بس که یکپارچه با پا زدنت وای عمو!
آمدم تا که اجازه بدهی و یک یک
تیرها را بکشم از بدنت وای عمو!
جان نداده همه بالای سرت جمع شدند
چه شلوغ است سر پیرهنت وای عمو!
آنقدر نیزه زیاد است نمی دانم که
بکشم از بدنت یا دهنت وای عمو!
الا لعنة الله على القوم الظالمين
*أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَجبحقالزینب؏*
═•☆✦𑁍❧🖤❧𑁍✦☆•═
🌏 chat.whatsapp.com/HlOsOsqlTz73ufmjnLKnjX
🌍 t.me/taliedaranzohor
🌎 eitaa.com/taliedaranzohor
═•☆✦𑁍❧🖤❧𑁍✦☆•═
هدایت شده از 🏳طلیـ؏ـہ داران ظـہــ♡ـوࢪ
16.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اَلسَّلامُعَلَیْکِیاعبداللهابنالحسنعلیهالسلام
🎥کلیپ روضه شب پنجم محرم
🎙حاج محمود کریمی
اشک چشمتون جاری شد
برای سلامتی فرجِ صاحب عزا دعا کنید...😭
#ماه_محرم
أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَجبحقالزینب؏
═•☆✦𑁍❧🖤❧𑁍✦☆•═
🌏 chat.whatsapp.com/HlOsOsqlTz73ufmjnLKnjX
🌍 t.me/taliedaranzohor
🌎 eitaa.com/taliedaranzohor
═•☆✦𑁍❧🖤❧𑁍✦☆•═
هدایت شده از 🏳طلیـ؏ـہ داران ظـہــ♡ـوࢪ
حاجمحمود_کریمی_من_به_یاری_امام،_مجتبای_کربلام_.mp3
15.53M
🔊 #صوتی | #زمینه
📝 من به یاری امام، مجتبای کربلام...
👤 حاجمحمود #کریمی
◼️ ویژهٔ #پنجم_محرم [عبدالله ابن الحسن ع ]
🌹التماس دعای فرج🤲🏻
*أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَجبحقالزینب؏*
═•☆✦𑁍❧🖤❧𑁍✦☆•═
🌏 chat.whatsapp.com/HlOsOsqlTz73ufmjnLKnjX
🌍 t.me/taliedaranzohor
🌎 eitaa.com/taliedaranzohor
═•☆✦𑁍❧🖤❧𑁍✦☆•═
▪️حاج محمد اسماعیل دولابی :
#صلوات وقتی بلند فرستاده می شود، همهٔ چین های جسم و روح را باز می کند...
📚 طوبای محبت جلد ٣ صفحه ١۵٧
🖤🏴🖤🏴
♥️بر قاسم و بر نور جمالش صلوات
🖤بر خُلق نکو و بر خصالش صلوات
♥️این ساقی شهد عسل کرببلاست
🖤برلعللب و بهخط وخالش صلوات
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
🏴روز ششم محرم
🏴در روز ششم محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
▪️در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
▪️در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
▪️زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.
▪️امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه ميداني پسر چه كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
▪️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم وبعد درباره علاقه اش به حکومت ری سخن گفت. امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
▪️همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
▪️در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
▪️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد، حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭┈───────🦋࿐
「 🦋 #پویش_جهانی_سلام_فرمانده 」
╰─┈➤ •❥࿐❥᭄͚ٖٜ──
أللّھمّ؏ـجِّلْلولیِّڪألْفرجبحِّقالزینب؏
🌍eitaa.com/Salamfarmandeh_jahani
❧࿐༅𑁍❃❥︎♥️❥︎❃𑁍༅࿐❧