_

سرعاشق‌شدنـم‌لطف‌طبیبانه‌توست ورنـه‌عـشق‌تو‌کجا،این‌دل‌بیمـارکجا...💔

مولا رضا تو بخواه منم بشم کربلایی....❤️‍🩹

سکوت بهانه است درونِ سینه دل میسوزد فقط:)...

می گفت که: وقتی به کسی خوبی می کنی برای خدا بهش خوبی کن. برای خدا دلشو شاد کن . تا اگه یه روزی در حقت بدی کرد ، یه روزی یادش رفت، یه روزی جبرانش نکرد دیگه فکرت ناراحت نشه ، دیگه غصه نخوری...

کرمانی‌ها نمیگن دوستت دارم ؛ میگن : « دردات بشم الهـي🤭♥️ » #زبان‌عشق

بریم برا پارت☺️💐

«پارت ۳»«بوی خاطرات تو» 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 یکمی که عصبانیتم کمتر شد رفتم تو پذیرایی مامانم داشت کتاب میخوند کنارش نشستم لبخندی بهم زد... +مامان... _بله حسنا جان؟ +مامان من خیلی فکر کردم بگو بیان تا دلشون خوش باشه ولی من ازدواج نمیکنما _باشه عزیزدلم.. میدونستم احترام میزاری به مهمونمون +حالا کی هست؟ _همسایمون همونی که اسم پسرشون علیرضاس +اخمی کردم و گفتم باشه و رفتم تو اتاقم چون چندتا کار عقب مونده واسه مدرسه داشتم.... (ادامه دارد) به قلم حسنا 💫🖌

#شهیدانه🕊 همیشه عادت داشت قرآن با معنی مطالعه کنه عادت به تأمل داشت،#نماز_اول_وقت میخوند،می گفت نماز اول وقت از دستتون نره، به بزرگتر خیلے احترام میذاشت حتی اگه طرف اشتباه میکرد.. #شهیدحمیدسیاهکالی‌مرادی #به_وقت‌_نماز ⚘اَللّٰہُـمَّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘

علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، با زبان روزه آماده مأموریت شدند. علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.»  آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند. پیکر ارباٌ اربای علی را حاج قاسم از روی انگشتر شناسایی کرد. بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد. شهید مدافع حرم علی امرایی 🕵‍♂گاندو:)(:GANDO🐊 🌸 https://eitaa.com/gando_4 🌼

•[🌹🌱]• حافظ‌صبورباش‌کہ‌درراه‌عاشقی هرکس‌کہ‌جان‌ندادبہ‌جانان‌نمی‌رسد!(: #شهید_محسن_حججی 🌿 #داداش_محسنم♥️