eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
62 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 💗 قسمت50 یادم رفته بود ساعت گوشیمو واسه ۷ تنظیم کنم ،ساعت ۸ کلاس داشتم صبح که چشمامو باز کردم ساعت و نگاه کردم اصلا خودم نفهمیدم چه جوری بلند شدم مثل موشک رفتم دست و صورتمو شستم یه مانتوی شیک پوشیدم که هم بدرد دانشگاه بخوره هم بعد دانشگاه برم محضر یه شال صورتی هم گرفتم گذاشتم داخل کیفم تن تن رفتم پایین ،دیگه فرصت صبحانه خوردن نداشتم نفهمیدم با چه سرعتی رسیدم دانشگاه ساعت ۸ و ربع بود ماشین و دم در دانشگاه پارک کردم رفتم داخل دانشگاه رفتم سر کلاس واییی استاد اومده در زدم اجازه استاد؟ استاد: چه وقته اومدنه -ببخشید تو ترافیک گیرده بودم استاد: بفرماییدداخل ولی اخرین بارتون باشه - چشم یکی یه دفعه گفت : اخ قربون چشم گفتنت همه زدن زیر خنده سرمو برگردوندم دیدم یاسریه که بادیدنم میخندید منم جلو یه جای خالی بود نشستم بچه ها همههمه میکردن که با صدای ساکت استاد همه ساکت شدن کلاس که تمام شد ،همه رفتن منم داشتم نوشته های روی تخته رو توی دفترم مینوشتم که یاسری اومد یه صندلی کنارم نشست تپش قلب گرفته بودم چند تا از دخترای کلاس هی با نازو عشوه باهاش صحبت میکردن ولی اون فقط دستشو گذاشته بود روی چونه اشو منو نگاه میکرد دیگه داشتم عصبانی میشدم یه دفعه یه دختری که اسمش مرجان بود منو صدا زد مرجان : ساراجون میشه بیای جامونو عوض کنیم ما هم از این نگاه فیض ببریم - عزیزم بیا کمپلت این نره خرو بگیر ببر واسه خودت خیرشو ببینی یاسری هم میخندید و نگاه میکرد مرجان: خدا شانس بده الان اگه ما این حرفو میزدیم حسابمون با کرم و الکاتبین بود یاسری : خفه ، برین بیرون - ترسیدم، نمیدونم چرا اینقدر از این بیشعور هم خوششون میاد هم اینقدر میترسیدن دخترا بلند شدن رفتن منم دیدم که کسی کلاس نیست ترسیدم وسیله هامو جمع کردم ولی دیدم باز همونجور دارن نگاهم میکنه - ببخشید چیزی شده ،مثل چوب خشکیده زل زدین به من یاسری : باهام صحبت که نمیکنین ،لااقل نگاهتون کنم شاید دلم آروم بگیره - بیجا میکنین نگاه میکنین ،پسره ی احمق میخواستم برم سمت در که بلند شد و بدو بدو کرد سمت در درو بست قلبم داشت میاومد تو دهنم - برو کنار پسره ی عوضی یاسری : تا باهام حرف نزنی نمیزارم برین - مگه خونه خاله اس که اینجوری حرف میزنی ...میری کنار یا جیغ و داد بزنم... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - 🌸⇇ ‹ آنقدر پوشاندی که خودمان هم باورمان شد عیبی نداریمッ ›
📩گاهـی‌وقـتا‌بایـد‌‌نقـطه‌بـزاری.      بـاز‌شـروع‌کنی...               بـاز‌بخـندی...                   بـا‌زبجـنگی... • ~
| 「حتی اگه همه آدما برن خدا باهات می‌مونه💛🌱」 -خدای‌من- https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم نشه سایه ات از سرم حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🥺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر ڪـــہ از روی ارادت پا نهد در راه عشق . . . عالمی پیش آیدش ڪـز هر دو عالم بگذرد . . . 🌹 🌹
سلامممممم😍 مژده❤️‍🔥 مژده❤️‍🔥 اون کتابی که خیلی وقته منتظرشی شارژ شده💚 اگه گفتید چیه!؟؟؟؟؟ تازه این کتاب قراره همراه یه تبرکی معنوی ارسال بشه🥳🥰