🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 #نگاه_خدا 💗
قسمت58
سوار ماشین شدم و به سمت دانشگاه رفتم
کلاسم یه ساعت دیگه شروع میشد ، رفتم سمت کافه دانشگاه اونجا منتظر ساحره باشم ،درو باز کردم دیدم امیر طاها یه گوشه نشسته وداخل دستش یه کتاب ریزی هست داره میخونه ،نزدیک تر شدم فهمیدم قرآنه
همون قرآنی بود که اون روز سر مزار شهید گمنام داشت میخوند - سلام
( امیر طاها تا منو دید از جاش بلند شد)
امیر طاها: سلام خانم رضوی - اجازه هست بشینم
امیر طاها : بفرمایید ،منم داشتم کم کم میرفتم - میشه باهاتون صحبت کنم
امیر طاها: بله بفرمایید ،درخدمتم - شما یه طلبه هستین؟
امیر طاها: بله
- میتونم ازتون یه درخواستی داشته باشم
امیر طاها: بفرمایید گوش میدم
( سرش پایین بودو داشت با دونه های تسبیحش بازی میکرد) ( ماجرای زندگیمو براش تعریف کردم ،اونم با حوصله گوش داد)
امیر طاها: خوب الان من چه کمکی میتونم بهتون بکنم - با من ازدواج میکنین
( خیس عرق شده بود، هی با دستاش عرق پیشونیشو پاک میکرد )
امیر طاها: من نمیتونم درخواست شما رو قبول کنم، این یعنی خیانت به پدرتون - شما مگه طلبه نیستین ، مگه تو درساتون بهتون یاد ندادن کمک کردن به یه بنده بدبخت مثل من از نمازهنمازه شب واجبه؟(گریه ام گرفت، مگه من چیزه بدی خواستم از شما ،ببینید زندگی منو ،هر لحظه باید بترسم که نکنه چند نفر بریزن تو سرم )
امیر طاها: فکر میکنین الان از اینجا برین اونجا ارامش در انتظارتونه ؟
- نمیدونم ولی اینجا که تا الان هیچ ارامشی حس نکردم
(همین لحظه ساحره و محسن داخل کافه شدن ،اومدن سمت ما )
ساحره: چیزی شده سارا؟ یاسری باز کاری کرده؟ ( به امیر طاها نگاهی کردموکردم)
- نه ،از ترسه ،ببخشید من باید برم ،کلاسم داره شروع مداره
( از کافه زدم بیرون ،فهمیدم دیگه هیچ کاری از دستم برنمیاد ،باید این زندگی نکبت و تحمل کنم )
دم در کلاس منتظر شدم تا کلاس یه کم پر بشه بعد برم داخل دیدم از دور یاسری داره میاد
سریع رفتم تو کلاس نشستم
یاسری وارد کلاس شد
کنار صندلی من یه کم ایستاد منم سرم روی کتاب بود از کنارم رد شد
یه نفس عمیق کشیدم بعد تمام شدن کلاس تن تن وسیله هامو جمع کردم زود از کلاس زدم بیرون از ترس رفتم نماز خونه دانشگاه ، منتظر شدم تا ساعت بعدی کلاسم شروع بشه
نشستم یه گوشه ،کتابمو درآوردم داشتم میخوندم که صدای اذان شنیدم چند نفری وارد نماز خونه شدن و شروع کردن به نماز خوندن
یه دفعه یه صدایی اومد، سرمو بالا گرفتم دیدم ساحره اس
ساحره: سلام خواهر سارا
اینجا چیکار میکنی؟
- اومدم تو سنگرم قایم بشم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خدایا ببخشید ازت غافل شدیما:))
ببخشید حواسمون نبود توروداریم..
ببخشید فقط تو سختیا صدات زدیم..
ببخشید بی معرفت بودیم:)
خدایا ببخشید که دچارتونشدیم..!
https://eitaa.com/Navid_safare 🌿
‹‹👀📌››
سخت در اشتباهی اگه فکر میکنی نمیتونی
به مقامات خیلی خفن و بالا برسی '! 👑
اینو بدون، همہی ادما میتونن در حده
آیٺاللّٰھ بھجت بشن ..
جدی میگم!
شاید باورت نشه ولی حتی فلان بازیگرِ غربی ،
که تو ذهنت خیلی آدم فاسد و داغونیه🚫 ،
اونم میتونسته بشه .😮
یعنی خدا امکاناتشو بهش داده بوده
ولی خودش دیونه دراورده .. 😄
کلا هیچکس واسه جهنم خلق نشده .❌
حتی یزید ملعون❗️
خودِ آدما هستن که خودشونو جهنمی میکنن ..
میگم خدایی چقدر دردناکه چقدر سخته بری
اون دنیا ببینی میتونستی بهشتی بشی ولی
بخاطر تنبلی خودت رفتی جهنم ☹️💔
خیــــــلی حسرت داره واقعا ..🚶🏿♂
#تلنگر
#خودسازی
🌸اسلام علیک یا فاطمه الزهرا🌸
گر نگاهی به ما کند زهـــرا...
دردها رو دوا کند زهـــرا....
#چله_زیارت_عاشورا
📌به نیابت از شهیدان
🌱نوید صفری
🌱رسول خلیلی
هدیه به:حضرت زهرا (س)
روز: چهارم
https://eitaa.com/Navid_safare ❤️🔥
#استغفار 70 بندی مولا امیر المومنین(ع) بند(29)
📌بـه نیـابت از شهـید#محمدبلباسی
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ أَوِ اسْتَكْثَرْتُهُ أَوِ اسْتَعْظَمْتُهُ أَوِ اسْتَصْغَرْتُهُ أَوْ وَرَّطَنِي جَهْلِي فِيهِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
معنــی📌❤️🔥
بند 29: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که آن را کم شمردم یا زیاد، زیاد شمردم یا کوچک، یا این که نادانیم مرا در ورطه ی آن فروبرد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
https://eitaa.com/Navid_safare 🌱
Shab10Ramazan1400[04].mp3
2.39M
استغفار 70 بندی مولا امیر المومنین(ع) بند(29)
📌بـه نیـابت از شهـید#محمدبلباسی
بـه وقـت#استغـفـار🌱
16093676806637032203025.mp3
2.44M
تو خوابم فکر نمیکردم
غم ناموس میبینم...🥀
#فاطمیه 🏴
https://eitaa.com/Navid_safare 💔
🌸اسلام علیک یا فاطمه الزهرا🌸
گر نگاهی به ما کند زهـــرا...
دردها رو دوا کند زهـــرا....
#چله_زیارت_عاشورا
📌به نیابت از شهیدان
🌱نوید صفری
🌱رسول خلیلی
هدیه به:حضرت زهرا (س)
روز: پنجم
https://eitaa.com/Navid_safare ❤️🔥
#استغفار 70 بندی مولا امیر المومنین(ع) بند(30)
📌بـه نیـابت از شهـید#علی_خلیلی
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ مَالَأْتُ فِيهِ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ أَسَأْتُ بِسَبَبِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ بَرِيَّتِكَ أَوْ زَيَّنَتْهُ لِي نَفْسِي أَوْ أَشَرْتُ بِهِ إِلَى غَيْرِي أَوْ دَلَلْتُ عَلَيْهِ سِوَايَ أَوْ أَصْرَرْتُ عَلَيْهِ بِعَمْدِي أَوْ أَقَمْتُ عَلَيْهِ بِجَهْلِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
معنــی📌❤️🔥
بند 30: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در آن معاونت کردم علیه یکی از بندگانت، یا به سبب آن به یکی از بندگانِ خوبت بدی کردم و یا گناهی که نفسم آنرا برایم زینت داد و یا دیگری را به سوی آن راهنمایی کردم، و یا غیر خود را به سوی آن دلالت نمودم، یا با تعمّد در آن اصرار ورزیدم، یا از روی نادانی در آن مقیم شدم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
https://eitaa.com/Navid_safare 🌱