من از خاک کوی تو سر بر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاطمیه #ایام_فاطمیه🖤
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا...
جانم فدایت
تو پنهان شدهای هستی که
از میان ما بیرون نیستی..🤍
#اللهمعجللولیڪالفرج🪴
https://eitaa.com/Navid_safare ✨
🌸اسلام علیک یا فاطمه الزهرا🌸
گر نگاهی به ما کند زهـــرا...
دردها رو دوا کند زهـــرا....
#چله_زیارت_عاشورا
📌به نیابت از شهیدان
🌱نوید صفری
🌱رسول خلیلی
هدیه به:حضرت زهرا (س)
روز: نهم
https://eitaa.com/Navid_safare ❤️🔥
امام صادق علیه السلام:
📌ماهمان گونه که فرزندان خود را به نماز وا می داریم به تسبیح حضرت فاطمه (س)وادار می سازیم،پس به آن پایبند باش که هر کس به آن پایپند شود،بدبخت نخواهد شد🥺❤️🔥
🖤تسبیحات فاطمه زهرا(س)در هر روز پس از هر نماز،نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.🖤
تسبیحات حضرت زهرا (س):
🌱الله اکبر (۳۴مرتبه)
🌱الحمدلله (۳۳مرتبه)
🌱سبحان الله (۳۳مرتبه)
https://eitaa.com/Navid_safare ✨
#استغفار 70 بندی مولا امیر المومنین(ع) بند(35)
📌بـه نیـابت از #شهیدمیرزا_محمودتقی_پور
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ رَهِبْتُ بِهِ سِوَاكَ أَوْ عَادَيْتُ فِيهِ أَوْلِيَاءَكَ أَوْ وَالَيْتُ فِيهِ أَعْدَاءَكَ أَوْ خَذَلْتُ فِيهِ أَحِبَّاءَكَ أَوْ تَعَرَّضْتُ فِيهِ لِشَيْءٍ مِنْ غَضَبِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
معنــی📌❤️🔥
بند 35: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در آن از غیر تو ترسیدم، یا به وسیله ی آن با اولیایت دشمنی کردم یا با دشمنانت دوستی کردم، یا دوستانت را واگذاشتم، یا با آن خود را در معرض خشم و غضب در آوردم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
https://eitaa.com/Navid_safare 🌱
🍃
نصیحتلقمانبہفرزندش:
پسرم، مردم زیادند و راضی کردنشان سخت!
خدا یکیست و راضی کردنش آسان.
پس درزندگیخدا رااز خود راضی نگہ دار.
#خداجانم
#خداشکربخاطربودنت..
13.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال دل بابامونو کسی نمیدونه ای خدا...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
🤍💚:🤍💚
خدایا بین این همه آدم قدرنشناسو بخیل
شکرت که تو رو دارم که دلم گرمه عزتمندم میکنی و شاهد ناظرو آگاهو عادلی به همه چیز 🌱✨
کسیکهربنایاوتعادلبخشعالمبود؛
قنوتخویشرااینروزهادشوارمیبندد!
#فاطمیه
@navid_safare 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه ماه اخر عمر از خجالت آب شدم
که بار دوش تو بودم؛چندسالی را...
#استوری
#حضرت_مادر
https://eitaa.com/Navid_safare ✨
فضه ببخش.mp3
6.24M
فضه نگاهم کن عوض شدم خیلی
من دیگه از پس کارهای خودم برنمیام 🥀
بدون من نمیتونه علی
جون تو جون علی
من که برم پریشون علی
جون تو جون علی
#فاطمیه
https://eitaa.com/Navid_safare 🥀
یه تعدادی تسبیحو کارت بود که شما بزرگواران برای اعتکاف پارسال پول زده بودین و گرفته بودیم
که یه تعدادی از تسبیح و کارت ها اضافه اومد
و قسمت بود که الان در گلزار شهدا پخش بشه
حلالکنین اگر دیرو زودو اینور اونور شده 🙏
ان شاءالله همگی حاجت روا و عاقبت بخیر 🌺🌿
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#نگاه_خدا💗
قسمت67
بهش پیام دادم سلام،اگه میشه فردا بیام دنبالتون باهم بریم دانشگاه
بعد ده دقیقه جوابمو داد :
سلام ،خانواده خوبن ،باشه چشم منتظرتون میمونم
بعد پیام دادم : ببخشید میشه آدرسو بفرستین
( چه عروسی بودم من اگه کسی میفهمید تو گینس ثبتش میکرد)
ادرسو برام فرستاد
صبح زود بیدار شدم لباسمو پوشیدم کیفمو برداشتم رفتم پایین
مثل همیشه مریم جون تو آشپز خونه بود - سلام
مریم جون : سلام عروس خانم ،بشین چایی بریزم برات
- مرسی
مریم جون: سارا جان از امیر آقا خبر نداری؟ چرا بعد عقد نیومده دیدنت
- هووم نمیدونم حتمن کار داشته،ولی امروز با هم میریم دانشگاه
مریم جون: خدارو شکر ،پس بهش بگو امشب حاجی گفته شام بیاد اینجا - (نمیدونستم چی بگم)باشه
خداحافظی کردمو،سوار ماشین شدم نیم ساعت بعد رسیدم دم خونشون بیرون ایستاده بود (وااای چرا زنگ نزده زود برسم)
پیاده شدم - سلام امیر آقا ( جا خورد با شنیدن اسمش،خوب چی باید میگفتم ما دیگه محرم شده بودیم ضایع بود فامیلی شو صدا میزدم)
امیر : سلام
سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم هیچ حرفی نمیزد فقط چشمش به بیرون بود ،حوصله ام سر رفته بود
ضبط و روشن کردم داشتم همراه آهنک میخوندم دیدم زیر لب داره زکر میگه
اهنگ و قطعش کردم
یه نفس عمیقی کشیدم - امیر آقا ،بابام امشب گفته شام بیاین خونه ما
امیر : همونجور که چشمم به بیرون بود گفت: عذر خواهی کنین از طرف من ،نمیتونم بیام ( با عصبانیت زدم رو ترمز،باکله رفت تو شیشه)
اول خندم گرفت بعد با جدیت گفتم
- ببخشید من جزامی ام؟
امیر: چرا این حرف و میزنی ؟ - بابا ما محرم همیم ،چرا نگام نمیکنی ؟ چرا اصلا حرفی نمیزنی ؟ تو که میخواستی از اول همینجوری رفتار کنین میگفتی اصلا محرم نمیشدیم
بابام مشکوک شده میگه چرا نمیای خونمون چرا زنگ نمیزنی ( سرمو گذاشتم رو فرمون و گریه میکرد: چه بدبختی ام من گیر تو افتادم )
امیر : ببخشید من منظوری نداشتم فقط نمیخواستم علاقه ای ایجاد بشه
نگاهش کردم : چرا باید علاقه ای ایجاد بشه منو شما مثل دوتا دوستیم ،میخندیم ،میریم بیرون ،حالا این بین دستمون به هم خورد هم اشکالی نداره محرمیم
اینجوری که شما رفتار میکنین بابام بعد دوماه عمرا بزاره عقد کنیم
امیر : شرمندم باشه چشم دیگه تکرار نمیشه.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 #نگاه_خدا 💗
قسمت68
خندم گرفت از این حرفش
پسره دیونه مثل بچه کوچیکا رفتار میکنه
رسیدیم دانشگاه پیاده شدیم....
- امیر آقا
امیر: بله...
- من کلاسم تمام شد تو کافه منتظرتون میمونم بیاین با هم بریم خونه ما ...
امیر : باشه چشم
تو راهرو از همدیگه جدا شدیم و رفتیم کلاسمون اینقدر ازدواجمون زود و سریع شد کسی باخبر نشده بود که من و امیر ازدواج کردیم رفتم داخل کلاس میز جلونشستم ،یاسری هم ته کلاس بود بادیدنم وسیله هاشو جمع کرد اومد جلو هم ردیف من نشست واییی باز شروع شد همین لحظه استاد وارد کلاس شدتا آخر کلاس یاسری چشمش به حلقه روی دستم بود و دستاشو مشت میکرد
عصبانتیتش از چهره اش پیدا بود اما دلیلشو نمیدونستم کلاسام که تمام شد رفتم داخل کافه منتظر امیر شدم رفتم یه کیک خریدم با نسکافه یه میز خالی پیدا کردم رفتم نشستم
یه دفعه یکی مثل عزرائیل اومد نشست
یاسری بود ،میترسیدم بلند شم باز آبرو ریزی کنه
یاسری : مخه کیو زدی؟
- یعنی چی؟ ( به حلقه دستم اشاره کرد) : کی تونسته بره مخ حاجیتو بزنه
- به شما هیچ ربطی نداره
بلند شدمو و از کافه رفتم بیرون از پشت صداشو بلند کردو گفت: هوووو دختر باتو ام
عصبانی شدم و برگشتم سمتش:
هوووی بابا ننه تن که وقت نزاشتن بهت تربیت کردن یاد بدن
دستشو بلند کرد بزنه منو که یکی پشت دستشو گرفت امیر بود
امیر: شما به چه حقی با ناموس دیگران اینجوری حرف میزنی
یاسری : برو بابا پی کارت تو چیکاره شی که زر میزنی
امیر: من همه کاره شم ،زنمه ،دفعه آخرت باشه جلوش افتابی شدیاا...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸اسلام علیک یا فاطمه الزهرا🌸
گر نگاهی به ما کند زهـــرا...
دردها رو دوا کند زهـــرا....
#چله_زیارت_عاشورا
📌به نیابت از شهیدان
🌱نوید صفری
🌱رسول خلیلی
هدیه به:حضرت زهرا (س)
روز: دهم
https://eitaa.com/Navid_safare ❤️🔥
ارادت خاص شهیدنوید به حضرت زهــرا(س)
(برگرفته از پیج اینستای همسرمحترم شهید):
✨زندگی و رفتار و معنویات آقانوید گره خورده بود به حضرت زهرا (س)..
این ارادتِ خاص را از خیلی از کارهایش میشد فهمید..
_ از دو رکعت نماز مستحبی که هر روز بعد نماز واجبش میخواند و هدیه میکرد به مادرسادات (س)
_ از نیت های ختم قرآنش که حتی وقتی تصمیم گرفتیم برای برکت گرفتن زندگی مان، ختم قرآنی هدیه کنیم به اهل بیت(ع). با ذوق گفت: "من به نیت حضرت زهرا (س) میخوام بخونم"
_ از پیامکی که تو روضه بودیم، شب شهادت بی بی جان سال ۹۵، برایم فرستاد : "برام خیلی دعا کن.
امشب همه چی مقدر میشه…
-دعا کن جزﺀ افراد کوچه بنی هاشم نباشم "
- از چِشم هایش…
از چشمان قرمز و صورت ملتهبش بعد از روضه های مادر😭 که هرزمان بعد این روضه ها بهش نگاه میکردم، ناخودآگاه، اشکم جاری میشد.
- از قسم هایش برای دعای شهادت که میگفت: " برای شهادتم دعا کن، جان حضرت زهرا(س)💔"…
🥀
و از خیلی نجواها و اشک های روضه هایش، از خیلی از توسلاتش که میدانم فقط اینها که گفتم جزئی از ارادتش بوده و خیلی هایش را من نمیدانم.
اصلا شهدا همه مادری بودند و عنایت حضرت مادر(س) جاودانه شان کرد…
#به_امید_گوشه_چشمی
#ای_که_روزی_دو_عالم_همه_از_چادر_توست
#بحق_زهرا_عجل_لولیک_الفرج
شهیدآنلاین
#استغفار 70 بندی مولا امیر المومنین(ع) بند(36)
📌بـه نیـابت از شهـید#محمدمهدی_رضوان
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ إِلَيْكَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فِيهِ وَ نَقَضْتُ الْعَهْدَ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ جُرْأَةً مِنِّي عَلَيْكَ لِمَعْرِفَتِي بِكَرَمِكَ وَ عَفْوِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
معنــی❤️🔥📌
بند 36: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که از آن به سویت توبه کردم و مجدّداً به سوی آن برگشتم، و عهدی را که بین من و تو بود با گستاخی و جرأت نقض کردم؛ زیرا با کَرََم و عفو تو آشنا بودم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
https://eitaa.com/Navid_safare 🌱
نماهنگ صلاة الفراق.mp3
5.82M
حیــــــدرُ این همه غم
یاربِّ اِرحَمــ ...🖤
شیرین ترین روزهای زندگیم
رو ازم گرفتند...
فاطمه دلخوشی زندگیم بود ،
خودت میدونی
الله اکبر از این امت دارم شکایت..
❁°🥀°❁
#شب_شهادت_مادر💔
#اللهمعجللولیڪالفرجبحقزهرا