نوید دلها 🫀🪖
🛑🛑🛑🛑مژده مژده مژده🛑🛑🛑🛑
دوستانی که تازه به جمع ما اضافه شدن
ازینجا مطالعه کنین💚🙏
#شمر_خوانی_که_مدافع_حرم_شد
شهید به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه را اجرا می کرد، اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند، گوشه ای می نشست و اشک می ریخت.😢
در #وصیت_نامه اش نیز نوشت:
می روم تا آن دنیا شرمنده حضرت عباس(ع) نباشم.💔
شهید امیرعلی محمدیان متولد سال ۷۱ در تهران بود و دی ماه سال ۹۴ پس از ماه ها تلاش و پیگیری به
صورت داوطلبانه برای کمک
به جبهه های دفاع از حریم اسلام و حرم حضرت زینب(س عازم سوریه شد.✌️
این شهید تا چندسال جاویدالاثر بودن و در سال ۱۴۰۰ پیکر مطهرشان بازگشت.
#شهید_مدافع_حرم
#امیرعلی_محمدیان
بهشت زهرا تهران قطعه ۵۰
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
#گزیده_کتاب_شهید_نوید📕
#آقانوید_شهدا_را_استاد_خودش_می_دانست
#می_دانست_محرم_و_نامحرم_خط_قرمز_شهداست
تعجبی هم ندارد شما کریمی. شبیه امام حسن. اسم تان هم که راستی شناسنامه محمدحسن بود. مادرتان هم { مادر شهیدمحمدحسن خلیلی (رسول) } هم سر سفره افطار نیمه ی رمضان که از شما برایمان می گفت، روی دو تا ویژگی شما خیلی تاکید کرد.
1⃣ یکی اینکه شما روی ارتباط با نامحرم📛 حساسیت نشان می دادید؛
2⃣دوم اینکه بی نهایت دست و دل باز و بخشنده بودید.
چه تصمیم های خوبی آن شب گرفتیم، برای اینکه شبیه شما بشویم.
شبیه شما توی کریم بودن. شبیه شما تو رعایت حرمت ها ....
اتفاقاً همان شب یکی دیگر از زائرهای مزارتان {شهید رسول} پای سفره گفت: که توی خوابش آمدید و گفتید ادارت به شهدا فقط به برادر برادر گفتن نیست، #به_شبیه_شدنه.🌹
ما هم تصمیم گرفتیم فقط توی حرف شما را برادر خودمان ندانیم. فقط نیاییم سرمزار شما بشینیم و از حال و هوای معنوی آنجا لذت ببریم. سعی کنیم این حال خوب را همیشه برای خودمان ایجاد کنیم، هرجایی که هستیم.
#ادامه👇
May 11
#ادامه👇
#گزیده_کتاب_شهید_نوید📕
#آقانوید_شهدا_را_استاد_خودش_می_دانست
#می_دانست_محرم_و_نامحرم_خط_قرمز_شهداست
🔹شاید جلسه دوم خواستگاری که با #آقانوید آمده بودیم مزارشهدای گمنام محلاتی وقتی رو کرد به من و به جای همه ی سوال های معمولی و رایجی که توی خواستگاری می پرسند گفت: «شما چقدر کریم هستید؟» دلش پیش شما بود.
به قول خودش شما استادش بودید. #آقانوید شهدا را بدون تعارف #استاد_خودش می دانست. شعار نمی داد، تمام تلاشش را می کرد که از شهدا درس بگیرد. بفهمد چه ریزکاری هایی را رعایت می کردند. چه خط قرمزهایی🚫 داشتند.
#نیمکت_هایی که با رفقایش سر مزار شما جوش دادند هم جریانش همین بود. می دانست که محرم و نامحرم خط قرمز ⛔️ شماست.
وقتی دیده بود سرمزار شما آخرهفته شلوغ می شود و ممکن است حرمت محرم و نامحرم رعایت نشود آستین بالا زده بود و دست به کار شده بود.
📚کتاب شهید نوید صفحه صفحه ۸۱_۸۰
#به_نقل_از_همسر_شهیدنوید🌷
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ۍ ڪہ همہ نگاهِ من خورده گره بہ روۍ تـو؛ تا نرود نفس زِ تن، دست نڪشم زِ ڪوۍ تـو...♥️
https://eitaa.com/Navid_safare
کانال شهید نوید صفری 💕👆🏻💕
خریدار عشق
قسمت23
سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
زهرا: خوب کجا میری؟
- موسسه
زهرا: اها میدونم آدرسش کجاست!
- میدونی؟
زهرا: اره اون روز که آقا جواد میخواستن بیان اینجا ببینن محیطش مناسبه یا نه ،منم همراهش بودم - آها
زهرا: بهار جان، جواد از شوخی کردنات و بامزه بودنت خیلی تعریف کرده بود ولی الان دارم خلافشو میبینم ،چی اذیتت میکنه؟
-چیزی نیست هر چی بوده تمام شد
زهرا: پس یه چیزی بوده ،کسی اذیتت کرده؟
- نه
زهرا دیگه سوالی نپرسید ،ای کاش میشد حرفای دلمو به زبون بیارم تا کمی سبک بشه این دل ناآرومم
زهرا منو رسوند موسسه و رفت
وارد موسسه شدم و رفتم دفتر مدیریت ، چند تقه در زدمو وارد شدم - سلام
آقای صالحی: سلام خانم صادقی،چرا نیومده بودین سر کلاس
- شرمنده یه مشکلی پیش اومد نتونستم بیام
صالحی: لطفا از این به بعد هر موقع نتونستین بیای قبلش یه خبر بدین - چشم،ولی میخواستم بگم ،من دیگه نمیتونم بیام موسسه
صالحی: چرا ؟ اتفاقی افتاده؟
- نه ،با اومدن به اینجا از درسای دانشگاهم عقب افتادم،ترجیح میدم دیگه نیام
صالحی: باشه، ولی اگه یه موقع دوست داشتین میتونین برگردین
- چشم ،خیلی ممنون ،با اجازه تون...