eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3.1هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
62 فایل
فروشگاه شهدایی مون😍👇🏻 @Pack_martyrs واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
خریدار عشق قسمت29 ساعت ۲ کلاس تمام شد و از کلاس زدم بیرون دیدم مریم و سهیلا هم دارن دنبالم میان ایستادم برگشتم سمتشون - کجا دارین میاین؟ مریم: از اونجایی که دینمون گفته دختر و پسر تنها نباید باشن باهم ما میایم که تنها نباشین و گناه هم نکنین - کوفت و مرض، مگه میخوام برم خونش که اینجوری میکنین... سهیلا: وا ویلا خونه که بری که زنگ میزنم اکیپ بچه ها هم بیان تنها نباشین - ای خدااا ،من چه گناهی کردم که این دوتا پت و مت شدن دوستم ... سهیلا: خوبه حالا ابغوره نگیر، به یه شرط نمیایم - چه شرطی؟ سهیلا: شب میای تو گروه مو به مو هر چی گفتین و میگی به ما... - بمیرم براتون انگار تا حالا هیچ پسری با شما صحبت نکرده ,مثل ندید پدیدا رفتار میکینی... مریم:حرفای ما با حرفای شما دوتا فرق میکنه خواهر ،الان برو که برادر منتظرته - باشه ،فعلن ،بای سهیلا: بهار شب منتظریمااا وگرنه فردا میریم پیش برادر ،ازش میپرسیم چی شده .. - باشه ،باشه باشه نزدیکای پارک شدم ، یه کم گشتم که دیدم روی یه نیمکت نشسته ، صدای تالاپ تلوپ قلبمو میشنیدم نزدیکش شدم - سلام (احمدی بلند شد ):سلام - ببخشید دیر کردم احمدی: نه اتفاقن من خودمم همین تازه اومدم ، بفرمایید بشینین - چشم(احمدی ایستاده بود و سرش پایین، چند دقیقه ای سکوت بینمون بود،حوصله ام سر رفته بود) - ببخشید گفتین میخواین با من صحبت کنین احمدی: قبل از هرچیزی ،میخواستم به خاطر حرفایی که زدم عذر خواهی کنم،من فکر نمیکردم شما دختر حاج صادقی باشین - آهاااا،یعنی چون دختر حاج صادقی بودم میخواین عذر خواهی کنین؟ احمدی: نه نه ،من قبل از اینکه بفهمم شما دختر حاجی هستین میخواستم عذر خواهی کنم ،همون شب تو جمکران - خوب، حرفتون همین بود؟ احمدی: نه، راستش ،من و یکی از دوستام برای رفتن به سوریه ثبت نام کردیم ، مادرم راضی بود ،قرار شد مادرم ،پدرمو راضی کنه ،اما از اون شبی که شما اومدین خونه ما ،مادرم نظرش عوض شده ،میگه راضی نیستم که بری - خوب،این حرفا چه ربطی به من داره ؟ احمدی: اول اینکه میخوام ازتون منو حلال کنین به خاطر حرفی که بهتون زدم ،من تمام فکر و ذهنم به رفتنه ، دلم نمیخواد با ازدواج کردنم یه نفر دیگه رو پا بنده خودم کنم و آینده شو تباه کنم،شما دختر خیلی خوبی هستین ،من اون حرفا رو فقط به این خاطر زدم که شما دیگه به من فکر نکنین ،نمیدونستم که میاین خونه ما و... (با شنیدن حرفاش اشکم جاری شد)
خریدار عشق قسمت30 - چرا برای بقیه فکر میکنین و تصمیم میگیرین؟ تازه ،شما مگه از خودتون خیلی اطمینان دارین که اینقدر پاکین که حتمن به شهادت میرسین؟ من دیرم شده ،باید برم... ( از جام بلند شدم و حرکت کردم) احمدی: خانم صادقی کمکم کنین ایستادم و برگشتم نگاهش کردم: کمکتون کنم؟ چه کمکی؟ احمدی: بیاین با مادرم صحبت کنین،بگین که بخشیدین منو ،تا راضی به رفتنم بشه - به یه شرط میام با مادرتون صحبت میکنم احمدی: چه شرطی؟ -شرطمو به مادرتون میگم ،فعلن یا علی خوشحال بودم از اینکه حرفایی که زده بود فقط برای رفتن به سوریه بود تاکسی گرفتم و رفتم سمت خونه رفتم توی اتاقم روی تختم دراز کشیدم نمیدونستم این کاری که میخوام انجام بدم درسته یا نه ولی باید آخرین تلاشمو میکردم برای بدست آوردنش گوشیم زنگ خورد مامان بود - سلام مامان: سلام بهار جان،کجایی؟ - خونم مامان: بهار جان ،آماده شو ،سعید داره میاد دنبالت با هم بیاین اینجا -سعید چرا! مگه خودم پا ندارم بیام مامان: واا ،بهار ،گفتم خسته ای به سعید گفتم بیاد دنبالت... - لازم نکرده من خودم میام مامان: از دست لجبازیای تو ،باشه بهش میگم نیاد ،تو هم زودتر بیا... - باشه ،فعلن خداحافظ مامان: خدا حافظ یه کم استراحت کردم ،بعد یه دوش گرفتم ،لباسامو عوض کردم ،کیفمو برداشتم و از خونه زدم بیرون نمیتونستم زیاد صبر کنم برای همین یه گل و شیرینی خریدم رفتم سمت خونه آقای احمدی زنگ درو زدمفاطمه درو باز کرد با دیدنم از خوشحالی یه جیغی کشید و پرید تو بغلم فاطمه:وااای بهار فک میکردم به خاطر گندی که سجاده زده دیگه نمی بینمت... - فعلا که داری میبینی دختر !حاج خانم هستن؟ فاطمه:اره ،چیکارش داری... - اومدم خواستگاری! فاطمه:نه بابا -اره باباچیه بهم نمیاد؟ فاطمه:بیا بریم داخل تا پس نیافتادم وارد خونه شدم، حاج خانم داشت قرآن میخوند ... فاطمه:مامان جان ببین کی اومده... -سلام حاج خانم با دیدنم از جاش بلند شد و اومد سمتم بغلم کرد حاج خانم:خیلی خوش اومدی،منتظرت بودم (منتظر من،یعنی احمدی گفته ماجرای امروزو) حاج خانم: مشخصه که سوال زیاد داری! بیا بشین دخترم... -چشم...
پیام حاجت روایی یکی از بزرگواران😍🧿😍😍ان شاءالله نفرات بعدی شما باشین😍💚✨
آقا جان دلم هوای مشهدت را دارد...(: رامون میدی حرمت؟💔 🌱 https://eitaa.com/Navid_safare 🪴
تو منطقه خانطومان سجاد رو با تیر زدند... وقتی بهش رسیدیم خون زیادی ازش رفته بود به سختی گفت: کمکم کنید روی زانوهام بشینم... بهش گفتم: برا چی؟! خون زیادی ازت رفته.... گفت: آخه ارباب اومده، می خوام بهش سلام بدم.... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِالله 🕊 💙 https://eitaa.com/Navid_safare 🥀
🛎 به‌ قول‌ ی بنده خدایی مثلِ رزمنده‌ۍ شب عملیات به دنیا نگـاه ڪن ! همینقدر رها از دنیا . . !🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتمش دل بردے از ما جانِ من مقصد کجاست؟ گفت؛ عاشق‌را نشاید پرس و جو باما بیا :)♥️✨ # شهید نوید صفری🤗🌱❤️
17کتاب شهید نوید صفری که بعضی از بزرگواران نذر و هدیه کردن که توی شهرمون پخش کنیم بین کسانی که کتاب شهید نوید رو نخوندن😍😍🌱🌱🌺🌺 ممنون از تمامی کسانی که شریک شدن برای هدیه دادن البته این کتاب ها به نیت سالگرد شهید نوید هست🌸🤩 اجرتون با خدا و شهید نوید ❤️🌾 https://eitaa.com/Navid_safare
یه خبر خوب دیگه هم داریم ان شاءالله قراره مسابقه ایی برگزار کنیم برای سالگرد شهادت شهید نوید و به قید قرعه به کسانی که کتاب شهید نوید رو ندارن هدیه میدیم🥺🤩❤️ ان شاءالله به زودی منتظر باشید 🪴❤️ https://eitaa.com/Navid_safare
{♥️📿} يه‌بـچه‌مذهـبی بـاید‌بـدونه‌کـه‌رفیـق‌شــهید‌داشـتن فقـط‌واسـه‌ی‌خـوشگلـی پروفـایل‌نیـس... بـاید‌یـادبگیـره‌حـرف‌شــهید روتو‌زندگـیش‌پیـاده‌کـنه وگرنـه‌از‌رفـاقت چیـزی‌نفهـمیده!(: {📿♥️} ☜ https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| آقا جان جای تمام کسانی که دوستت ندارند، ما عاشقتونیم... اسلام علیک یا علی بن موسی رضا ╭┈┈┈⋆┈┈───── 🥺🌸🥺
چله ی زیارت عاشورا 🌼 روز شانزدهم به نیت شهید نوید صفری هدیه به امام زمان (ع) 🖤🌸🖤 https://eitaa.com/Navid_safare
حاجت روایی یکی از بزرگواران 😍🙏 🦋🥰🦋🥰🦋🥰 پیامی که تو پیج همسرشهید گذاشتند👆🏻❤️ https://eitaa.com/Navid_safare
مژده😍 مژده😍 مسابقه داریم🤩🤩🤩🤩 برای سالگرد شهادت شهید نوید صفری 🥺🥀🥺🥀🥺 قراره ان شاءالله مسابقه ای برگزار کنیم و به کسانی که کتاب شهید نوید رو ندارن به قید قرعه هدیه بدیم🥳🥳🥰🥰 البته کتاب شهید رسول خلیلی هم هست🌸🥳 لطفاً لطفاً کسانی که کتاب شهید نوید رو دارن توی مسابقه شرکت نکنن 🙂😂 مسابقه به شکل زیر می باشد👇🏻🌱👇🏻 داستان آشنایتون از شهید نوید رو برای یکی از آیدی های زیر میفرستید و اسمتون رو میگید و قرعه کشی میشه بین کسانی که توی مسابقه شرکت کردن هدیه داده میشه 🤩😍🤩 @Massoumeh_sh84 ❤️ @motahareh_sh84 فرصت شرکت تا فردا شب ان شاءالله جمعه قرعه کشی میشه 🥀🥺 https://eitaa.com/Navid_safare
اسمتون رو بگید که قرعه کشی میشه ان شاءالله 🤲🏻
•| یه‌ روایت ‌شنیدم‌‌ برق ‌از‌ سرم ‌پرید! میگفت اون ‌دنیا‌ کسانی ‌که‌ می‌تونستی امر‌ به ‌معروفشون ‌بکنی ‌و‌ نکردی، خِرِتو میگیرن ‌میگن تو‌ اگه ‌منو امر به معروف میکردی‌‌ اون گناهو نمیکردم. {🌸💞} ☜
•••🌼•••·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•· ‏گفـت: ‌دختر رو چہ‌ بہ‌ ؟!💣 🦋گفتـم‌: شاید ‌توےِ‌ جنگ شهید نشنـ🍃 🦋اما همین ‌بس‌ کہ ‌ بعضے مادرهآ و ‌آوینے‌ و قاسم‌ سُلیمانـے داریم..✌️🏻♥️ 🇮🇷 https://eitaa.com/Navid_safare
رفیقِ شهید داشتن ینی وقتی وسط جاده و بیابونم موندی دلت گرمه و خیالت راحت که ی قدرتای قویی هست ک هواتو داره 😍 دقیقا الان وسط جاده موندیم متوسل شدم و اتگار واقعا ی فرشتهههه فرستادن برامون 😍💚✨ https://eitaa.com/Navid_safare 🌷
https://eitaa.com/Navid_safare 🌹🌱🌹🌱 کانال شهید نوید صفری❤️
کاش تقدیر شهادت به سرانجام شود... و کسی هست که میلش شده گمنام شود... عشق یعنی حرم بی بی و من می دانم... باید این سر برود تا دلم آرام شود...  شبتون شهدایی 🦋🍃 وضو فراموش نشه
حاجت روایی یکی از عزیزان😍❤️✨و تشکر از محبت شما بزرگواران❤️💚
دل‌مرده‌ایم‌و‌یادِ‌تـو‌جان‌می‌دهد‌بہ‌ما قلبیم‌و‌بودنت‌ضربان‌می‌دهد‌بہ‌ما♥️! تعجیـل‌در‌ظهـور صلـوات ♥️|↫ ‌ 🖐🏻|↫