محجبه بودن
مثل زندگی بینِ ابرهاییست☁️،
که ماه را فقط برای خدایش نمایان میکند🌙:)
#چادرانہ
#استغفار 70 بندی مولا امیر المومنین(ع) بند(16)
📌بـه نیـابت از شهـید#ابراهیم_هادی
اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ عَيَّرْتُ بِهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوْ قَبَّحْتُهُ مِنْ فِعْلِ أَحَدٍ مِنْ بَرِيَّتِكَ ثُمَّ تَقَحَّمْتُ عَلَيْهِ وَ انْتَهَكْتُهُ جُرْأَةً مِنِّي عَلَى مَعْصِيَتِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
معنــی📌❤️🔥
بند 16: بار خدایا ، از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که کسی از بندگانت را به آن سرزنش کردم؛ یا در فعل کسی از مخلوقاتت آن گناه را تقبیح کردم، اما پس از آن خودم وارد آن گناه شدم و مرتکب گشتم به خاطر جرأتی که از من بر عصیانت سر زد؛ پس بر محمد و آل محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بر بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
https://eitaa.com/Navid_safare
Shab07Ramazan1400[06].mp3
5.39M
استغفار 70 بندی مولا امیر المومنین(ع) بند(16)
📌بـه نیـابت از شهـید#ابراهیم_هادی
بـه وقـت#استغـفـار🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شبا
حال و هوای خونمون خیلی عجیبه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاطمیه #ایام_فاطمیه #استوری
📌نماز!
یک مرتبه در راه شهرستان،اتوبوس برای نماز اول وقت توقف نکرد.
نوید چندین بار به راننده تذکر ولی راننده...🖤
#برشی_از_کتاب
#همیشه_درکنارت_هستم
#شهیدنویدصفری
#به_روایت_از
#شوهر_خواهر_شهید
https://eitaa.com/Navid_safare 🌱
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗 #نگاه_خدا 💗
قسمت37
- سلما الان باید بیای ایران زندگی کنی؟
سلما : نه ،همینجا زندگی میکنیم ،علی میخواد بیاد همینجا پیش بابا کار کنه
سلما: خوب حالا نوبت توعه ،بگو میشنوم
- من به غیر از ناراحتی و غصه چیزی ندارم بگم
سلما: اخه چرا ،چی شده مگه ؟ ( همین لحظه صدای در اومد)
خاله ساعده: بچه ها بیاین شام بابا هاتون اومدن
سلما : ای بابا ، سارا بعد شام باید تعریف کنیاااا - باشه ( شامو که خوردیم ،با سلما میزو جمع کردیم ،ظرفارو شستیم ،شب بخیر گفتیم به همه و برگشتیم توی اتاق)
- سلما اتاقت یه آرامش خاصی داره ،خیلی دوست دارم اتاقت و ...
سلما: قابلت و نداره....
- حیف که تو چمدونم جا نمیشه وگرنه میبردمش..
سلما : خوب ،من پایین میخوابم ،تو رو تختم بخواب - نه بابا زشته ،بیا باهم بخوابیم ،جا میشیماا...
سلما: نه قربون دستت ،جنابعالی میخوابین حواستون نیست مثل مدار ۱۰ درجه میچرخین ،از جونم سیر نشدم...
- نه دیگه الان بچه خوب شدم فقط درجه میچرخم...
سلما : همینش هم خطر مرگ داره برام ،خوب حالا تعریف کن ماجرای خودتو چی شده
- بزاریم واسه فردا ،؟
امشب اینقدر حرفای قشنگی شنیدم نمیخوام با گفتن حرفام حالم بد بشه
سلما: باشه - قربونت برم من ، راستی شوهرت کی نمیاد ببینمش؟
سلما: چرا دو روز دیگه میاد میبینیش - چه خوب ، حالا بخوابیم خستم ...
سلما : واااییی دختر ،از دست تو ،
(باز با صدای اذان بیدار شدم ، چشممو باز کردم دیدم سلما با اون چادر نماز قشنگش داره نماز میخونه چقدر این دختر شبیه فرشته هاست ،ای کاش اون مردی که این دختر عاشقش شده ،قدرشو بدونه)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#نگاه_خدا 💗
قسمت38
سلما: پاشو ،پاشو سارا،چقدر میخوابی تو دختر - مممممممممممم بزار یه کم بخوابم...
سلما: دختر لنگ ظهره دیگه ،اگه قرص خوابم خورده بودی تا حالا باید بیدار میشدی
پاشو میخوایم بریم بازار - باشه الان بلند میشم
بلند شدم و دست و صورتمو شستم ،لباسامو پوشیدم
رفتم بیرون - سلام
خاله ساعده: سلام سارا جان بیا بشین صبحانه بخور
سلما : سارا زود باش - چشم
چند تا لقمه نون پنیر خوردم و از خاله ساعده خداحافظی کردیم و رفتیم بیرون آدمای مختلفی میدیدم،هم با حجاب ،هم بیحجاب ،با سلما رفتیم یه کم خرید کردیم بعد هوا اینقدر گرم بود رفتیم یه کافه آبمیوه خوردیم
منم کل ماجرایی که برام اتفاق افتاده بود و براش تعریف کردم
سلما هم مثل عاطفه قاطی کرد...
هر چی دلش خواست بهم گفت
بعدش باهم برگشتیم خونه ،رسیدیدم بابا و عمو حسین هم خونه بودن
بابا رضا: سارا جان خوش گذشت
سلما: عموجان از دستای پر ما نگاه کنین متوجه میشین ....
- اره بابا جون ،عالی بود
عمو حسین: امشب جایی قرار نزارین میخوایم بریم بیرون
منو سلما: آخجوووون
بعد ناهار منو سلما رفتیم تو اتاق،روی تخت دراز کشیدیم
سلما: سارا؟
- جانم
سلما: یه موقع با سرنوشتت بازی نکنی
- خیالت راحت هرچی باشه از اوضاعی که الان دارم میدونم بهتر میشه...
سلما: نخند دارم جدی صحبت میکنم باهات،تو دختر خیلی خوبی هستی ،نزار آینده ات خراب بشه
- هییی،بگذریم بخوابیم ،شب برین بیرون...
سلما: واااییی باز بخوابی...
- اره خستم
غروب همه سوار ماشین عمو حسین شدیم و رفتیم شهر بازی وااایییی از شهربازی تهرانم خطرناک تره ولی خیلی جای قشنگی بود ،
بعدش شام عمو حسین مارو برد یه رستوران شیک شام رو اونجا خوردیم بعد رفتیم یه کم دور زدیم تا برگردیم خونه ساعت ۱ شب شد
شب بخیر گفتیم و رفتیم تو اتاق
- واااییی سلما فردا علی جونت میاد...
سلما: اره...
سلما به خاطر دیدن یارش خوابش نمیبرد ،هر از گاهی چشمامو به زور باز میکردم میدیدم بیداره و داره قرآن میخونه ،چه صدای دلنشینی داشت نزدیکای صبح خوابش برد
صبح با صدای خاله ساعده از جا مثل موشک پریدیم ...
خاله ساعده: سلما ، سلما پاشو علی اقا اومد
سلما: واااییی مامان شوخی نکن ،آبروم رفت
- میگم خواب منم به تو سرایت کرده هااا
( بالشتشو پرت کرد سمتم )
سلما: واااییی خدا تو نپوسیدی اینقدر خوابیدی
- دیگ به دیگه میگه روت سیاه...
خاله ساعده: زشته بابا ،بیچاره خیلی وقتع اومده نزاشت بیدارت کنم ،سارا هم تو اتاق بود نتونست بیاد داخل...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
در زندگیِ هر کدام ازما
چیزهایی هست حتی اندک وکوچک
که دیگران ندارند
بیا برای همان اندک ها
بخاطر همان کوچک ها لبخند بزنیم
شاد و شاکر باشیم
#خداشکربخاطربودنت..
میدونم که خیلی از شماهااا بیدارید
یه لحظه وقتتون رو بدین به کانال این مطلبی که میزارم توی کانال رو بخونید🥲🖤
خوندنش ۱ثانیه اس عمل کردن بهش ۵ دقیقه🥺
#نمازشب
اگر کسی میترسد شب خواب بماند و نتواند نماز شب بخواند...!
📌راه حلش اینجاس👇🏻
قبل از خواب دو رکعت نماز شب رو مثل نماز صبح و یک رکعت نماز وتر بخوانند🥲
اسمش جزء نماز شب خوان ها ثبت میشه🙂
کسانی که میتونن هم ساعت رو بزارن روی زنگ بیدار بشن برای نماز شب
ولی این راهی که گفته شد خیلی راحته
رفیق جان حالا که خدا دعوتت کرده اینکه مقابلش به ایستی رو نماز بخونی اجازه بهمون داده باهاش حرف بزنیم بیایم و وقت رو تلف نکنیم همین الان پاشیم و وضو بگیریم و این کار قشنگ رو انجام بدیم🖤
به نیت شهید نوید هدیه به حضرت زهرا (س) بخونیم ان شاالله روز قیامت مورد شفاعتشون قرار بگیریم❤️🔥
https://eitaa.com/Navid_safare 🌱
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پروفایل_فاطمی🖤
به مناسبت شهادت حضرت زهـ❤️🔥ـرا(س)
قصد داریم به نیابت همه شهدا هدیه به حضرت زهرا به کمک شما عزیزان ختم صلوات بگیریم
لذا تعداد مورد نظر راثبت بفرمائید🖤👇
https://EitaaBot.ir/counter/j0u4
#یازهرامادر🖤
دلتنگم چی بگم از دوری_۲۰۲۳_۱۱_۲۷_۰۸_۳۹_۳۸_۵۶۷.mp3
16.18M
دلتنگم چی بگم از دوری 💔
حاج سید مجید بنی فاطمه 🎙
#بدونتعارف
یادتباشه میشہ روزیهزاربار
بینِ همین مردم شہر !
بین همین انبوه وسوسہهاۍ
شیطانے شھید شد !🚶🏻♂
https://eitaa.com/Navid_safare :)