eitaa logo
نذیر
205 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
24 فایل
راهکارهای مهارتی در تحکیم خانواده و آسیب‌های اجتماعی جامعه، رسانه و فضای مجازی مرتبط با خانواده آی دی جهت دریافت نظرها و پیشنهادها: @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ نوشته سر در حجره آیت الله کوهستانی ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ 🔸دگرگونی دختر جوان در خانواده خیلی معمولی بزرگ شدم؛ یعنی نگاهم به اعتقادات و دین و دستورات خدا، مثل بقیه آداب و رسوم بود؛ می‌خواندم، روزه می‌گرفتم، هر نوع موسیقی را هم گوش می‌کردم، مجلس عروسی و مجالس گناه‌آلود هم می‌رفتم، جاهای زیارتی با چادر بودم و در بقیه مواقع، حجاب را کنار می‌گذاشتم. سال دوم دانشگاه‌ بودم. خاله‌ام یک مؤسسه فرهنگی ـ قرآنی تأسیس کرده بود. شهریورماه همان سال با من تماس گرفت و گفت: «می‌تونی یک ماه بیایی کمک ما؟ البته باید با چادر بیایی؛ چون از شرایط ورودی اینجاست.» هنوز هم نمی‌دانم چرا آن روز به خواسته خاله‌ام، آن هم با شرط پوشیدن چادر، جواب مثبت دادم. به عنوان دفتردار وارد مؤسسه شدم و وقتی یک ماه تمام شد و دانشگاه شروع شد، احساس کردم دوست دارم در مؤسسه کار کنم و گفتم می‌مانم. از دانشگاه مستقیم به مؤسسه می‌آمدم. چادرم را که داخل کیف بود، نزدیک مؤسسه سرم می‌کردم. سه سال در مؤسسه مشغول بودم. در طول این مدت، با توجه به اینکه می‌خواستم در همه چیز عالی و برتر باشم. با خودم فکر کردم، من که نماز می‌خوانم، آن را به بهترین شکل و در بخوانم، کمتر دروغ بگویم و کمتر غیبت کنم. دیگر مانند گذشته، از رفتن به مجالس عروسی چندان لذتی نمی‌بردم البته همچنان بد بودن بدحجابی‌ام را قبول نداشتم. سال آخر تحصیلم برای ارائه رزومه و صحبت‌کردن برای شروع کار در یک شرکت بین‌المللی که صادر‌کننده یک محصول ویژه و تنهاکارخانه بزرگ از نوع خودش در ایران بود، به تهران رفتم و قرار بر این شد که بعد از تعطیلات عید، برای کارهای نهایی به آنجا مراجعه کنم. برنامه‌ام این بود که پنج سال در شرکت فعالیت کنم، تا زبانم قوی شود و بعد برای ادامه تحصیل، به خارج بروم. اوایل اسفندماه یک شب هرچقدر سعی کردم، بخوابم نتوانستم. علاوه بر بی‌خوابی، حال عجیبی داشتم. یک بغض بی‌علت توی گلویم بود. به ذهنم رسید بلند شوم، وضو بگیرم و بخوانم. ساعت حدود دو و نیم نیمه‌شب بود. وقتی سر سجاده قرار گرفتم، بی‌علت شروع به گریه کردم. در آن لحظات، انگار فاصله‌ام با خدا خیلی کم شده بود. تنها مسئله، گفت‌وگوی من و خدا در آن لحظه حجابم بود؛ چون در آن زمان و در آن موقعیت، حس کردم حجاب، تنها چیزی بود که خلاف دستور دین ترک می‌کردم. احساسم این بود که خدا دارد حجت را بر من تمام می‌کند. با خودم می‌گفتم: «تا کی می‌خواهی ادامه بدهی، هنوز نمی‌خواهی باحجاب بشوی؟» من فقط اشک می‌ریختم. صبح که از خواب بیدار شدم، احساس کردم دیگر نمی‌توانم بدون حجاب از خانه بیرون بروم. به همین جهت، با چادر به مؤسسه رفتم و عصر که می‌خواستم برگردم، با چادر برگشتم. چند روز بعد، اعلام کردم که من از تعطیلات عید با چهره متفاوتی بیرون می‌آیم. اوایل فکر می‌کردم که اتفاق خاصی نیفتاده و فقط چادر سرم آمده است؛ فکر می‌کردم هنوز می‌توانم همان آدم سابق باشم، هر مجلسی بروم و هر حرفی بزنم؛ اما دیدم نه این‌جوری نیست؛ تغییر ظاهرم، فقط گوشه ای از تحول عظیم درونم بود؛ آن‌قدر عظیم که تمام جزئیات زندگی تا بزرگ‌ترین اهداف مرا تحت تأثیر قرار داد. حالا هدف‌های بلندتری دارم و افق‌های بزرگ‌تری را می دیدم. اهداف قبلی برایم بزرگی‌اش را از دست داده، اولویت‌هایم تغییر کرده بود؛ مثلاً آن شغل را کنار گذاشتم. اصلاً روی تمام برنامه‌هایی که چیده بودم، یک خط کشیدم و از اوّل برنامه ریختم. البته یک سفر راهیان نور نیز رفتم که بسیار برایم مؤثر بود. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ اندوه آمد در غزل امشب دی ماه شد برجِ حَمَل امشب خدیجه در اوجِ تنهایی به جایِ خنده ی ماه غم را محمّد(ص) زد بغل امشب خدیجه خورشید سرگردان از این بی همزبانی تاریک گشته در عمل امشب خدیجه گویا که نامت چون حقیقت جَذبه دارد مثلِ همیشه از ازل امشب خدیجه ای مادرِ کوثر که همراهی نداری با اشکِ ناهید و زُحَل امشب خدیجه شاید که از انبوهِ این ماتم بیفتد در کائناتِ دل خَلَل امشب خدیجه امشب برایِ خاطرِ یک یاسِ کوچک در باغ سَر کُن لااقل امشب خدیجه بی رویِ مهتابِ تو حتی شهدِ گُل هم درکی ندارد از عسل امشب خدیجه چشمِ یتیم است و جدالِ برکه و ماه آه از سرانجامِ جدل امشب خدیجه در ماتمِ ماهی که حالا در مُحاق است اندوه آمد در غزل امشب خدیجه ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ خاطره رهبر انقلاب از حمله به بدحجاب‌ها رهبر انقلاب: 🔹عده‌ای جوان در خیابان به بدحجاب‌ها حمله می‌کردند. امام گفتند بروید این‌ها که حمله کردند را بگیرید، بزنید و زندانی کنید. 🔹بنده هم موافق این کارها نیستم، که باعث بشود بگویند این‌ها منطق ندارند و اهل حمله و‌ جنجال‌اند. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ دعای ماه رمضان اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ، وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ، وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ، بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین. ای خدا مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند، و نزد تو فوز و سعادت یابند قرار ده، و مرا از آنان که مقربان درگاه تو باشند قرار ده، به حق احسانت ای منت‌های آرزوی طالبان. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ خواندن قرآن در زمان عادت ماهیانه؟ ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ انجام عبادت در عادت ماهیانه؟ ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ احکام روزه و عادت ماهیانه بانوان؟ ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army