eitaa logo
نگاشته
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
132 ویدیو
3 فایل
🌱اینجا یه گوشه‌ی دنجه برای فرار از شلوغی‌های شهر! نگاشته گاه نوشته‌های #محمدجوادمحمودی 👇ناشناس نگاشته https://gkite.ir/es/9432380
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️سلسله عکس نوشت «پدال زندگی» با موضوع ... نمی‌گم تا خودتون بخونید و کیف کنید!(😊) 🍃کجاها فکر می‌کردی پدال زندگی زیر پای خودته، بعد دیدی خدا کنار دستت نشسته؟!(🤔) 🔹طراح: محمدحسین جلال‌الدینی ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️کلاس درس در ایستگاه اتوبوس دخترک با لپ‌های گل انداخته و کفش‌های بانمکش، سریع از مقابلم رد شد. همانطور که با لبخند قدم‌هایش را دنبال می‌کردم، چند متر جلوتر زمین خورد. صدای گریه بلند شد، خانم چادری دوان دوان به سوی بچه دوید، ترسیدم خودش هم زمین بخورد، مادر است دیگر، طاقت نمی‌آورد! 🍃شروع کرد به تکاندن لباس دختربچه، و در همان حین که با گوشه‌ی دهان، چادر را گرفته بود، مدام می‌گفت:«چقدر گفتم جلوتر نرو؟ چرا گوش نمی‌کنی؟» صدای گریه‌ی بچه هم بلندتر می‌شد و گوله گوله اشک می‌ریخت! آخر سر وقتی خواستند حرکت کنند، مادر با اخمی تند، رو به دخترک که نشان می‌داد قصد دارد ادبش کند، گفت:«دیگه بیرون نمیارمت! تا فردا هم حق نداری شکلات بخوری...» دختر کوچولو که بغض امانش نمی‌داد تا درست حرف بزند، به زور بغضش را قورت داد و پای مادر را چسبید و گفت:«باشه مامانی شکلات نمی‌خورم! ببخشید! تروخّدا باهام قهر نکن.» 🎋مادر از یک طرف نمی‌خواست ژست اقتدارش به هم بریزد، و از یک سو معلوم بود حسابی با این حرف به هم ریخته و احساساتی شده، آخر سر طاقت نیاورد و بچه را به هر سختی‌ای بود بغل گرفت و یک ماچ نثارش کرد... 🌱با خودم گفتم وای بر من که از ترس عذاب و محرومیت از نعمت، از گناه دوری می‌کنم! خدای من، از مادر مهربانتر است، همین کافی نیست که از ترس قهر و دوری از او، دست از گناه بکشم؟! آن کودک فهمید، ولی من... 🍂«ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبایی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم؟!» -فرازی از دعای کمیل- ✍️ @negashteh | نگاشته
نگاشته
✏️شاید اگر مادر نبود، کسی معنای بخشش بی‌منت را نمی‌فهمید... ✍️#محمدجوادمحمودی @negashteh |نگاشته
✏️شاید اگر مادر نبود، کسی معنای بخشش بی‌منت را نمی‌فهمید... ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️گفت: تا به حال در فراق خودت گریه کرده‌ای؟! 🍃 ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️دل من یاد تو را یک نظر از دل نبرد جان من هر چه به جز تو است، ز خاطر برده... ✍️ @negashteh |نگاشته
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
✏️امشب پی یک قافیه در وصف تو گشتم دیدم که خودت مَطلَع یک شعر تمامی 💠 💠 @shaeranehowzavi
هدایت شده از نگاشته
✏️ای کاش قیمت کتاب‌ها، به خواندن بود... 📚 ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️دل من یاد تو را یک نظر از دل نبرد جان من هر چه به جز تو است، ز خاطر برده... ✍️ @negashteh |نگاشته
هدایت شده از دل‌نوشت
حضرت فرزین پسر: بابا کی تولد حضرت فرزین میشه؟ پدر:حضرت فرزین؟! یعنی چی؟ پسر: مسجد مامان جون اینا تولد هر حضرتی که میشه به هم نام اون حضرت جایزه میدن. پدر: حضرت فرزین نداریم که؟! پسر: پس چرا اسم من و گذاشتین فرزین، یعنی هیچ وقت به من جایزه نمیدن! پدر: نه، ولی در عوض اسم تو ایرانیه. پسر: من اسم ایرانی نمی‌خوام، اسم حضرتا رو می‌خوام. این بخشی از مکالمه‌ایی پدر و پسری بود که منزل یکی از اقوام شنیدم و در همان لحظه یاد یکی از حقوقی که فرزندان بر گردن والدین دارند افتادم. چه بسا پدر و مادرانی که نام‌های نه چندان شایسته و زیبا برای فرزندان خود انتخاب می‌کنند و با این کار یکی از حقوق اولیه‌ی فرزند خود را پایمال می‌کنند. درباره‌ی تأثیر نام‌گذاری بر شخصیت فرزند از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال شد: جانم به فدایت، ما اسامی شما و پدران شما را بر فرزندان‌مان می‌گذاریم، آیا این کار برای ما سودمند هست؟ امام در جواب فرمودند: بلی، به خدا سوگند! و آیا دین غیر از حب و دوست داشتن ما اهل بیت است؟! در عصر حاضر به دلیل جایگزین شدن فرهنگ غربی و دور شدن از فرهنگ اسلامی پدر و مادران جوان اسامی بسیار غریب و عجیبی برای کودکان خود انتخاب می‌کنند که جای تأسف دارد. در کشوری که اکثریت جمعیت آن را مسلمانان و به ویژه شیعیان تشکیل می‌دهند، شنیدن نام‌های نامأنوس و بیگانه تعجب آور است. چند وقت پیش در حرم حضرت معصومه(سلام‌الله علیها) یک مادر جوان پسرش را جرج صدا می‌زد!! خدا رحم کند. ✍🏻 زهرا کبیری پور @Delneveshteeee
✏️گفت: تا به حال در فراق خودت گریه کرده‌ای؟! 🍃 ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️گفتم حاجی گرد و خاک فتنه جلوی چشم همه رو گرفته! گفت چیزی نیست، دستمون رو خرخره‌ی اسرائیله، دست و پا می‌زنه تا هوا غبارآلود بشه! ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️گفتم پر پرواز می‌خواهم! گفت هر آنکس که عزم کوچ کند، از شوق، بال در می‌آورد... 🍃 ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️جمعه‌ها روز انتظار تو بود، ولی ما تعطیلش کردیم... 🍃 ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️سکوت خواص؛ گوش عوام را کر می‌کند... ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول (فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️ما را ببخش که تقدیر را، بهانه‌ی کرده‌ایم... 🍃 ✍️ @negashteh | نگاشته
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
✏️ما را به در میکده گفتی که رهی نیست! ای بی‌خبر از این دل عاشق به چه نازی؟! 💠 💠 @shaeranehowzavi
✏️گفت: تا به حال در فراق خودت گریه کرده‌ای؟! ✍️ ❗️از انتشار بدون فوروارد رضایت ندارم❗️
✏️چه خوب می‌شد کنار باشگاه پرورش اندام، باشگاهی برای پرورش افکار تأسیس می‌شد... ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️گفتم محاسبه‌ی نفس چیست؟ گفت زباله‌ها را چه وقت دم در می‌گذاری؟ گفتم شب‌ها پس از مرتب کردن خانه، بیرون می‌برم... گفت چرا؟ گفتم چون اگر بماند بو خانه را بر می‌دارد و اهالی منزل را اذیت می‌کند. گفت زباله‌های دلت را هم، هر شب بیرون می‌گذاری؟ ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️گفت چرا دل نمی‌بُری؟! گفتم مگر سَرَم را بِبُری... ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️امر به معروف یعنی من تو را مثل خودم دوست دارم... ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️ما هر شب جمعه‌مون، شب آرزوها است، آرزوی دیدن ضریحت... 🌺 🌱 🎋 ✍️ @negashteh | نگاشته