🔔 ⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز 📝 #دکتر_الهی_قمشه_ای #دعوا کن، ولی با #کاغذت اگر از کسی ناراحتی، یک کاغذ بردار و یک مداد، هرچه خواستی به او بگویی روی کاغذ بنویس. خواستی داد هم بکشی، تنها سایز کلماتت را بزرگ کن، نه صدایت را. آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن. آنوقت خودت قضاوت کن. حالا می توانی تمام خشمِ نوشته هایت را با پاک کُنت پاک کنی، دلی هم نشکانده ای 👌وجدانت را هم نیازرده ای خرجش همان مداد و پاک کن بود نه بغض و پشیمانی، آری گاهی می توان از کورۀ خشم پخته تر بیرون آمد. 👌😔

یا_جوادالائمه_ادرکنی آن کس که به خاک درت افتاده منم آن کس که به محبت تو دلـداده منـم دیگـر چـه سعادتی از این بـالاتر شه زاده شمایی و محتاج زاده منم میلاد_امام_جواد_ع_مبارک

بی رخصت دربان درپی ات تابرسدعمربپایان رفتم تابدان حدکه رسدبرلب من جان رفتم نتوانست کسی راه بگیردبرمن تانهانگاه توبی رخصت دربان رفتم درسرزلف توباساده دلی پیچیدم که بپاهای خوداینگونه به زندان رفتم ای طبیب ازتوشب وروزنشان می جستم به هرآن کوره رهی درپی درمان رفتم دست من تاکه به بالای بلندت برسد تابه ژرفای غمت سروخرامان رفتم به امیدی که ببینم رخ زیبای تورا تادل شام سیه ای مه تابان رفتم جانم آمدبه لب وبرسرپیمان بودم تاکه باورنکنی ازسرپیمان رفتم من نبودم که زمینگیروزره مانده شوم برسم تابسراپردهٔ جانان رفتم سرفرازانه گذشتم زره مهرووفا کیست آنکس که بگویدکه پشیمان رفتم جزدرخانهٔ اوهیچ دری بازنبود چه عجب گربه درخانهٔ یزدان رفتم ننگم این بودکه ازنیمهٔ ره برگردم تابپایان به ره عشق چومهران رفتم

چه کنم قلب مرا یار دل آزار شکست از سکوت دل من دلبر و دلدار شکست غم دل گفتم و او خنده کنان رفت ز دل گفت من ره گذرم از سر اجبار شکست به نماز آمده بودم که بگویم به خدا تا که از سوز دلم،توبه گنه کار شکست ای خدا با که بگویم که به هیچم بفروخت از فروش دل من قیمت بازار شکست او که سر گرم گناه است و بدهکار به خلق دل هر مسلم و هر کافر و دیندار شکست سلام دوستان عزیز همراهان گرامی کانال دلم از همون محرم اسرار شکست

به نسیمی همه راه به هم می ریزد کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد   سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ، ماه به هم می ریزد عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است گاه می ماند و نا گاه به هم می ریزد انچه را عقل به یک عمر به دست آورده است دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد آه یک روز همین آه تو را می گیرد  گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریز ۱۳۹۸/۱۲/۱۵

امروز میان باغچۂ سبز فاطمه بار دگر شکوفۂ سیبی دمیده است امروز رقیه مژده به ارباب می‌دهد بابا بخند چون علی اصغر رسیده است

خدا یا ﮔﻮﺷﻪ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺭﻧﺠﯽ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﻫﺮ ﻏﺼﻪ‌ﺍﯼ ﺑﻪ ﺷﺎﺩﯼ ﻫﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﺮ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺑﻪ آﺳﺎﯾﺶ ﻭ آﺳﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﻓﺮﺍﻗﯽ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ ﻫﺮ ﻗﻬﺮﯼ ﺑﻪ آﺷﺘﯽ ﻫﺮ ﺯﺷﺘﯽ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﺮ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﺭ ﻫﺮ ﻧﺎﻣﻤﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩمان ﺭﺍ آﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻏﺮﻕ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﮔﺮﺕ ﺑﻔﺮﻣﺎ الهی آمین سلام وعرض ادب دوستان گرامی صبح اخرهفته تون بخیروشادی انشاالله

یک روز پنجشنبه یاد و خاطرات دوباره بهترین یاداور زندگی ات را به کسانی هدیه کن که در بدترین روزهای زندگی در کنارت بوده اند الان نیستن و تنها یک فاتحه و صلوات طلب دارن روح تمام رفتگان شاد 😭😭😭😭😭😭😭 اللهم صل علی محمد و آل محمد عجل الله تعالی فرجه