eitaa logo
(✌️#آتاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.5هزار دنبال‌کننده
61.1هزار عکس
56.4هزار ویدیو
1.7هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺حکم بازداشت امین فردین صادر شد 🔹امین فردین که مدتی طولانی در شبکه‌های اجتماعی به انتشار اخبار و شایعاتی درباره سلبریتی‌های حوزه‌های مختلف تحت عنوان افشاگری می‌پرداخت و فعالیت خود را تحت عنوان خبرنگاری پاپاراتزی جلوه می‌داد، با شکایت امین‌رضا چلبیانلو و 43 شاکی دیگر از حوزه‌های مختلف ورزش و هنر محکوم شناخته و وضعیت اعلان قرمز برای دستگیری او به پلیس بین‌الملل (اینترپل) اعلام شد. 🔹درباره این فرد ذکر این نکته هم ضروری است که براساس مستندی که از سرشبکه‌های قمار روی آنتن تلویزیون رفت، میلاد حاتمی به وضوع اعتراف کرد که امین فردین بابت داغ کردن موضوعات درباره برخی از چهره‌ها و افشاگری‌هایش از شبکه قمار خارج از کشور به طور مستقیم درآمد دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴برادر مالک متروپل کشته شد ▪️به نقل از یک منبع آگاه در بیمارستان نفت آبادان برادر عبدالباقی که توسط افراد ناشناس مورد حمله مسلحانه قرار گرفت دقایقی قبل فوت کرد. ▪️تحقیقات برای شناسایی و دستگیری افراد مسلح آغاز شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش سرود سلام فرمانده از تلویزیون اسرائیل😉 وقتی دشمن سبب خیر گردد ماکه نمیتونستیم تو اسرائیل اجرا کنیم ولی خودشون سلام فرمانده راپخش میکنن😍
4_5780672599096821816.mp3
7.37M
♨️صوت برنامه ی امیددانا درباره ی حجت الاسلام و المسلمین سیدمجتبی خامنه ای
📌 نظر آیت الله خویی درباره انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی (ره) 🔺آیت‌الله خسروشاهی می‌گوید: «در ابتدای انقلاب به نجف اشرف مشرف شدیم. به خاطر اینكه مرحوم حجت‌الاسلام وثوق تهرانی (باجناق حقیر) شاگرد مرحوم آیت‌الله العظمی خویی بود به صرف ناهار خدمت ایشان دعوت شدیم.بنده خواستم از بركات انقلاب اسلامی و پلیدی‌های رژیم پهلوی آنچه می‌دانم معروض دارم. ایشان فرمودند: در بعضی از اخبار آمده است كه شخصی قبل از قیام حضرت مهدی(عج) قیام كرده و راه را برای آن حضرت آماده می سازد و من فكر می‌كنم آن شخص همین آقای خمینی باشد./مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🔺زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۵.۷ ریشتر حوالی بندرخمیر در استان هرمزگان را لرزاند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚✨💚 هستند نمایندهٔ دستــانِ خــدا💚 هم کعبہ و هم قبلہ و هم قبله‌نما💚 در روز مبـاهلــه تماشایے شد 💚 حقّانیتِ پنــج تــن آل ‌عبــاﷺ...💚 💚✨💚 🕋 #٢٤ذى_الحجه🗓 📿 💚 💚
🛑 زندگی نامه نادر شاه افشار 🔺پسر شمشیر ، سردار نا آرام *قسمت بیست و هفتم* نادر پس از عقد پیمان با عثمانی و بازگرداندن شهرهای اشغالی ایران به سمت اصفهان در حرکت بود که به وی خبر دادند که سردار محمد بلوچ به طرفداری از شاه تهماسب دوم و سلسله صفویه دست به شورش زده و با پشتیبانی استانداران شوشتر و بندرعباس و کرمان و بلوچستان و عشایر بختیاری و قشقائی ، لشگری چهل هزار نفره ای آراسته و عنقریب قرار است که به اصفهان تاخته و پایتخت را از سلطه استاندارش خارج و مجددا شاه تهماسب دوم را که اینک در مشهد تحت نظر بود را به تخت سلطنت ایران بنشاند نادر ، مستقیما از بغداد با راهپیمائی سریع ، ابتدا خود را به شوشتر که استاندار آن با سردار محمد خان بلوچ بر علیه نادر متحد شده بود رسانید ، سرعت عمل و آمدن نادر به شوشتر چنان برق آسا و غیر منتظره بود که مدافعان شهر و حاکم هوادار آن بدون هر گونه عکس العملی تسلیم نادر و سپاهیانش شده و دل به قضاء و قدر سپردند ، بدستور نادر تمامی سرداران و حاکم شوشتر در میدان بزرگ شهر به دژخیم سپرده شده و اعدام شدند نادر بلافاصله لشگر سی هزار نفره خود را به دو قسمت تقسیم کرد و ده هزار نفر از آنان را به سرپرستی سردار تهماسب خان جلایر به سوی سردار محمد خان بلوچ بسوی اعزام کرد و خود نیز در راس بیست هزار نفر با فاصله چند ساعت راه ، بدنبال سردار جلایر به سوی سردار محمد خان بلوچ شتافت سپاه ده هزار نفره تهماسب خان جلایر در محلی بنام دو گنبدان به محمد خان بلوچ رسید ، محمد خان بلوچ که دریافت تعداد نیروهایش چهار برابر نیروهای تهماسب خان است با خیالی آسوده با تمام نیرو به تهماسب خان تاخت ، جنگ سختی درگرفت و سردار جلایر ضربات سختی را تحمل می کرد ولی بدستور نادر که سپرده بود تا رسیدن او پایداری کند بشدت و با سختی زیاد مقاومت می کرد در گرماگرم نبرد که نیروهای سردار جلایر در حال از هم پاشیدن بود سپاه بیست هزار نفره نادر با آوای بوق و کرنا به میدان جنگ رسیدند و نادر طبق معمول با تبرزین و فریادهای رعد آسا ، پیشاپیش لشگریانش به قلب سپاهیان غافلگیر شده محمد خان بلوچ تاخت محمد خان بلوج ، سردارِ یکه سوار و محبوب نادر ، که سالیان دراز همراه ، و دوشادوش او در یک جبهه جنگیده بود ، تا این لحظه تصور می کرد نادر هنوز از بغداد به ایران بازنگشته ، لذا با دیدن نادر و تبرزینش پی برد که چنانچه در این جنگ شکست بخورد با شدیدترین مجازات ها روبرو خواهد بود لذا به نیروهایش دستور داد با تمام قوا حمله کنند و کار نادر را یکسره کنند سپاه محمد خان بلوچ به مرور از حالت حمله به دفاع پرداخته و در نهایت ، آثار شکست در سپاه وی پدید آمد و بناچار اندک اندک دست به عقب نشینی زده و در نهایت از میدان نادر گریخت و پس از اینکه شهرهای شیراز و جهرم و لار و شوشتر از پذیرفتن وی خودداری کردند به ناچار با باقیمانده سپاه خود به جزیزه قیس (جزیزه کیش فعلی) عقب نشست ، نادر سردار جلایر را به تعقیب وی گماشت و خود به اصفهان بازگشت ، نادر دستور داد که به هر طریقی محمد خان بلوچ را زنده به نزدش بیاورند سردار جلایر در نهایت توانست باقیمانده نیروهای محمد خان را در جزیره کیش ، تار و مار و او را زنده دستگیر و به نزد نادر بیاورد ، به نادر خبر دادند محمد خان با التماس می گوید مرا بکشید چون توان دیدن روی نادر را ندارم ، نادر دستور داد بر چشمان وی میل بکشند (او را کور کنند) و سپس او را به نزدش بیاورند ، دستور نادر اجراء و هنگامی که محمد خان را به نزد نادر می آوردند در یک فرصت مناسب خنجر نگهبان همراه خود را کشیده و با فرو کردن آن در قلبش ، خود را از خجالت و شرم روبرو شدن با نادر خلاص کرد ، نادر از شنیدن مرگ سردار محبوبش بسیار متاثر شد و دستور داد او را با احترام بخاک بسپارند و به خانواده وی نیز مبلغ قابل توجهی برای گذران یک زندگی آبرومند پرداخت نمایند نادر پس از ورود به اصفهان توسط عبداله پاشا و عبدالکریم افندی نمایندگان دولت عثمانی ، دریافت امپراطوری عثمانی که طبق پیمان نامه بغداد متعهد شده بود شهرهای ایروان (ارمنستان) و تفلیس (گرجستان) و باکو (دولت آذربایجان) را تخلیه و به نماینده دولت ایران تحویل نماید از واگذاری شهرهای یاد شده خودداری کرده و اعلام نموده چون در این هشت سالی که شهرهای موصوف را در اشغال داشته و سازندگی هایی داشته بایستی دولت ایران تماما خسارات وارده را پرداخت تا آنها بازگردند ، ضمن اینکه دولت عثمانی اضافه کرده بود با وجود دریافت خسارت ، در دو سال بعد از آن به اشغال شهرهای ایران خاتمه خواهد داد ، نادر با فریاد بر سر عبداله پاشا نماینده عثمانیان گفت *بخداوند بزرگ و یگانه یک روز هم مهلت نخواهم داد ، یا هم اکنون شهرهای قفقاز (منطقه قفقاز در قدیم و در حال حاضر مشتمل بر چهار کشور آذربایجان ، گرجستان ، ارمنستان و چچن و اینگوش فعلی است) را تخلیه می کنید و ی
نگر گرفتند در این حال ، برف سنگینی تمامی منطقه قفقاز را سفید پوش کرد و سرمای شدیدی نیز بر منطقه حاکم شد ولی بر اراده نادر برای تصرف دژ مستحکم گنجه هیچ خللی وارد نمی شد و سپاه ایران بهمراه نادر ، در سرمای استخوان سوز منطقه با حمل توپخانه و دیگر تجهیزات سبک و سنگین از دامنه های یخ زده کوهها به پیس می رفت تا در نهایت به گنجه رسید و بدستور نادر دژ بسیار مستحکم گنجه را به محاصره خود در آوردند ، توپخانه ایران شروع به غرش می کرد و بدستور نادر فقط یک نقطه را می کوبید پایان قسمت بیست و هفتم
ا تبرزین من این لکه ننگ ده ساله را از دامن ملت ایران پاک خواهد کرد* نادر فرمان بسیج عمومی داد و در اندک مدتی با هشتاد هزار نیرو بسوی قفقاز براه افتاد ، بدون یک روز استراحت تمام بزرگان و مردم از خود می پرسیدند ، چه نیرو و توانی در وجود این مرد نهفته است که یکدم او را آسوده نمی گذارد و پیوسته در حال جنب و جوش و تکاپوست ، مگر این مرد خسته نمی شود ، مگر از استراحت و آسایش لذت نمی برد ، که در سراسر زندگی اش یک لحظه آرام و قرار ندارد و با اشتیاق به تجلی گاه مرگ می رود نادر اما در میان گرد و غبار و خاک های آغشته به لخته های خون سربازانش بدنبال غرور و سربلندی گمشده ایران می گشت ، او از غرور سرکوب شده دهساله اخیر ملت ایران رنج می برد و به همین انگیزه خوشگذرانی را بر خود حرام کرده بود تا شکوه و عظمت ایران را دوباره زنده کند هنگام خروج سپاه نادر از اصفهان به سمت قفقاز ، شاهزاده گولیتسین نماینده امپراطوری روسیه خود را به نادر رسانید و با تقدیم نامه سراسر احترام آمیز ملکه کاترین بهمراه نادر به سمت قفقاز حرکت کرد روس ها پاسخ اولتیماتوم نادر را توسط شاهزاده گولیتسین به این مضمون داده بودند با کمال میل شهرهای ایران را که تحت اشغال آنهاست را تخلیه خواهند کرد ، شاهزاده گولیتسین همچنین به نادر پیشنهاد کرد تا در جنگ با ترک ها از حمایت امپراطوری روسیه برخوردار شود نادر با ترجمه سخنان شاهزاده روس خندید و گفت *شاهزاده عزیز ، این را بدان که شیر در جنگ با شغال ، نیازی به کمک خرس ندارد* و سپس اضافه نمود ، ملت ایران هیچ خاطره خوبی از روس ها ندارد و فراموش نمی کند که در پی تقاضای کمک شاه تهماسب دوم ، بجای کمک به ایران با ترک ها بر سر تقسیم شهرهای ایران توافق کردند ، گولیتسین گفت ، مسلما هر کشوری برای منافع خود پیمان می بندد ، آنروز سود ما در توافق با ترک ها بود ولی امروز سود ما در گروی اتحاد با شماست ، نادر گفت ما و ترک ها مسلمان هستیم و جنگ میان ما جنگ دو برادر و دو خانواده است و فرد دیگری حق دخالت در نزاع دو برادر را ندارد ، شاهزاده خاموش ماند و چبزی نگفت نادر بهمراه سپاهیان ایران با سرعت تمام خود را به اردبیل رسانید و پس از عبور از رود ارس به حاکم عثمانی شیروان نامه نوشت که سریعا شهر را تخلیه و الا با سر و کارش با شمشیر یلان ایران خواهد بود ، حاکم شیروان به پیک نادر گفت به فرمانده ات بگو ، *ما شیروان را با شمشیر لزگی تصرف کردیم و با شمشیر لزگی هم از آن محافظت می کنیم* طولی نکشید که شیروان به تصرف نادر درآمد و حاکم شهر با باقیمانده سپاهیانش به کوههای اطراف پناهنده و فراری شد در این هنگام شاهزاده گولیتسین مجددا به حضور نادر رسید ، شاهزاده روس با تعجب مشاهده کرد نادر بر روی تخته سنگی نشسته و آستین های خود را بالا زده و شمشیرش را روی زانو نهاده و مشغول خوردن نان و پیاز و سبزی بعنوان نهار بود ، نادر در همان حال به شاهزاده گفت به ملکه تان بگو هر چه زودتر دربند و بادکوبه را تخلیه نماید و پاسخ ما را نیز هر چه زودتر بدهید تا تکلیف خود را همین حالا که در منطقه هستیم بهتر بدانیم ، همانشب شاهزاده روس نامه ای به دربار روسیه فرستاد و اینطور نوشت *نادر را دیدم در حالی که لباسش بوی خون می داد و سخنانش بوی جنون ، او در حالیکه شمشیرش را در آغوش گرفته و نان و پیاز و سبزی میخورد ، از ما خواسته فورا شهرهای اشغال شده کشورش را تخلیه کنیم ، من اخطار می دهم این مرد دارای نیروی بی حساب است ، و چنان در میان سربازانش نفوذ دارد که اگر بگوید بمیرید ، فورا می میرند ، با این حال شکمش را با نان و پیاز سیر می کند و اصلا دربند آسایش و راحتی نیست ، حرفی هم بزند عمل می کند ، من پیشنهاد می کنم سخنان او را جدی بگیرید* دولت روس بیدرنگ با تمامی خواسته های نادر موافقت و تمامی شهرهای اشغال شده را تخلیه و به نمایندگان کشور ایران تحویل داد نادر پس از تصرف شیروان بسوی داغستان حرکت کرد ، در اینموقع به نادر خبر دادند لزگی ها به تحریک عثمانی ها به سرکردگی شخصی بنام سرخای سر به شورش برداشته و در مقابل سپاه ایران سربرافراشته اند ، نادر با شنیدن این خبر گفت *شنیده ام لزگی ها خیلی خوب می رقصند ، حال چنان با این شمشیر آنها را به رقص وا می دارم که هیچگاه فراموش نکنند* نادر دستور حمله داد هوا رفته رفته در آن منطقه صعب العبور ، سرد و سردتر می شد ، نادر میخواست قبل از بارش های سنگین برف که در آن منطقه امری عادی بود کار لزگی ها را یکسره کند به همین دلیل سپاه خود را از دو جناح از میان صخره های بلند و کمرکش کوهها و تنگه های باریک با سختی فراوان عبور داده و ناگهان از شرق و غرب مانند صاعقه بر لزگیها فرود آمد ، لزگی ها با دادن تلفات فراوان و تن دادن به اسارت ، با زحمت زیاد حلقه محاصره نادر را شکافته و در میان کوههای سر به فلک کشیده منطقه خود را شهر گنجه رسانده و همانجا س
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬حرکت عجیب حضرت آیت‌الله‌ صافی گلپایگانی(ره) بعد از انداختن رأی به صندوق