eitaa logo
نور الثقلین
26 دنبال‌کننده
460 عکس
25 ویدیو
6 فایل
ارتباط با من @H_Vahidifar
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت موسی مبرقع فرزند بلاواسطه امام جواد علیه السلام و برخی از اهل بیت ایشان در خیابان آذر قم از مهمترین امامزادگان جلیل شهر قم هستند.
✍️شرح مختصری از زندگینامه ی عبد صالح خدا شیخ علی نصیری وليكجالى عبد صالح خدا شیخ علی نصیری پیرمرد شمالی ، که سال های زیادی خانه و کاشانه ی خود را رها کرده بود و به حرم امام رئوف پناهنده شده بود. در مشهد تنها بود و خانواده ای نداشت. بیست سال قبل ، اقوامش به مشهد آمدند تا وی را به شمال و نزد خود ببرند ، اما وی گفته بود : دور شدن از حرم و بارگاه اقا برایم سخت است. اقوامش برگشتند و شیخ علی نصیری در مشهد ، داخل یک اتاق در حسینیه ابوالفضلی ها که نزدیک حرم است ، زندگی کرد و شد کبوتر جَلد حرم امام رضا🕊 صبح و شب حرم بود؛ معمولا در گوهرشاد ، با لباس های ژنده اما تمیز ، تسبیح بلندی دستش بود. یا مشغول ذکر، یا سجده های طولانی و گفتگو با حضرت امام رضا (علیه السلام ) بود... شیخ علی نصیری، این زاهد بی‌ریا و عاشق آستان قدسی حضرت رضا(علیه‌السلام) در تنهایی و سکوت، عمر خویش را وقف نماز، مناجات و خلوت با معبود کرده بود، هر روز با اشتیاقی وصف‌ناشدنی چندین بار به حرم مطهر رضوی مشرف می‌شد و شب و روزش با عطر دعا و زمزمه عشق درآمیخته بود. همیشه دعایش در حرم مطهر رضوی به زبان مازنی این بود: "خدا شما زوّار را زیاد کند." ضمیر نورانی و روشنی داشت ، نگاه منور و نافذش توجهات را به خود جلب می کرد... می گفت : برای رزق هم که شده نماز شبتون ترک نشه ! حاجت میخوای از امام رضا(ع) نماز زیارت حضرت تو حرم یادت نره ! حقوق بازنشستگی میگرفت ، اما بخاطر ظاهر و سن بالا ، عده ای کمکش می کردند. اما.... هر چه میگرفت ، بین نیازمندان تقسیم میکرد. حتی حقوق بازنشستگی خودش را به نیازمندان میداد! بی آزار بود ، کار خود میکرد و سربار خلقی نبود و بار یاران به صبوری میکشید... ساده میرفت و ساده می آمد. جز لباس تنش هیچ چیزی از مال دنیا نداشت و اعتنایی هم نداشت... ۸۹سال سن داشت اما خیلی هشیار و با اخلاق بود؛ خاطره ای از یکی از مرتبطین با شیخ علی نصیری : یکبار به شیخ علی نصیری گفتم ، نصیحتی بفرمایید ، گفتند : نه بگو ، نه بشنو ، عمل کن! سال بعد ، دوباره ایشان را گفتم و به ایشان گفتم ، نصیحتی بفرمایید ، گفتند : همانی که سال پیش گفتم! خاطره حجت الاسلام فریمانه از اخلاق و تذکر شیخ علی نصیری به وی در مورد نحوه برخورد صحیح با کودکان در زمان نماز : یک روز که با پسرم سید محمد حیدر مسجد بودیم و من امام جماعت بودم. پسرم ۶ سالشه ، امد جلو کنار من ایستاد، این پیرمرد باصفا صدایش را بلند کرد و گفت: اشکالی نداره بزارید جلو باشه بچه تکلیف نداره باز تکرار میکرد، نمی خواست حتی یذره استرس داشته باشیم.واقعا تو این سن و سال که گاهی می بینیم بعضی ریش سفیدا با بچه ها برخورد مناسبی ندارند خیلی به دلم نشست... قبل از نماز صدایش را بلند می‌کرد و میگفت: نماز خوان ها موبایلاتونو خاموش کنید ، بی صدا کنید... خودش خیلی مقید بود به نماز اول وقت و موقع اذان ، سعی می کرد خیلی زود خودش را به نزدیکترین مسجد برساند و نماز اول وقتش ترک نشود... وقتی ایشان در مسجد بود ، کسی اذان نمی گفت و خودش بلند میشد با همان قد خمیده ، اذان می گفت... سرانجام ایشان جمعه 9 رجب (21 دی 1403)، بعد از سال ها دور امام رضا(ع) گشتن ، به محضر خود حضرت مشرف شدند و پر کشیدند... اما نمی دانم چه معامله ای با امام کرده بود که پیکرش بدون اینکه دنباله ای داشته باشد یا خانواده ای برایش گریه کنند، با شکوهی معنوی ، روی دوش خادمان حرم برای دفن وارد رواق حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد... ، اما دقایقی نگذشت که تصمیم عوض شد! او را به رواق دارالحجه بردند! روبروی ضریح مطهرحضرت و نزدیک قبر شیخ حسنعلی نخودکی، با تشریفات به خاک سپردند. خادمی مسئول دفن شد، خادم دیگر تربت سیدالشهدا و گل ضریح علی ابن موسی الرضا بر صورتش نهاد و... گویی که امام رئوف، خود آغوشی برای آرامش این عاشق دلسوخته گشوده است. در دارالحجه دفن شد، جایی که ثروتمندان با پرداخت بیش از یک یا دو میلیارد تومان قبر می خرند... فرمود : تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
اهمیت استغفار خصوصاً در ماه استغفار