بنظرم اصلا عادلانه نیست من از حالت بیخبر باشم و تو از ریز جزئیات کارای من مطلع .
May 11
اونجا که سیمین بهبهانی میگه :
من اگر مرد بودم
دست زني را مي گرفتم
پا به پايش فصل ها را قدم ميزدم
و برايش از عشق و دلدادگي مي گفتم
تا لااقل يك دختر در دنيا
از هيچ چيز نترسد!^^
بابام یک حرف خیلی قشنگی بهم زد گفت پسر ...
عشق، آینه نیست که طرفت خندید تو هم بخندی، اخم کرد تو هم سگرمه هاتو بکشی تویِ هم..
رابطه آینه نیست که خوب بود خوبی کنی،
اگه بد بود تو بدتر بشی..
عشق یعنی ایثار،
یعنی فداکاری،
عاشق که بشی باید یاد بگیری
یه جایی اگه اون کوتاه اومد،
یه جایی هم تو بایستی کوتاه بیای..
دو تا من با هم نمیشن ما!
یه وقتایی لازمه اگه اون من بود،
تو بشی نیم من، جای دوری نمیره!
آره بابا حق با تو بود مرسی :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی
غرش شیرهای بچه های حیدری 🇮🇷🇵🇸
غمخوار من! به خانه ي غم ها خوش آمدي با من به «جمع» مردم تنها خوش آمدي بين جماعتي که مرا سنگ مي زنند
مي بينمت... براي تماشا خوش آمدي
راه نجاتم از شب گيسوي دوست نيست
اي من به آخرين شب دنيا خوش آمدي پايان ماجراي دل و عشق، روشن است
اي قايق شکسته به دريا خوش آمدي
با برف پيري ام سخني غير از اين نبود
منت گذاشتي به سر ما خوش آمدي
اي عشق اي عزيزترين ميهمان عمر
دير آمدي به ديدنم اما خوش آمدي
آقای فاضل نظری .
و حضور در صحنه ای از تاریخ که بعد ها قطعا مورد پرسش آیندگان قرار میگیرد فریضه الهی است.
قرار مورخان تمدن ساز ایران اسلامی فردا مصلی بزرگ تهران .
الحمدالله رب العالمین .
توفیق اقامه نماز جماعت به امامت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
نصیب من هم شد .
روحنگاشت
جنگ اراده ها
روزگاری مردم کوفه مولایمان علی را در نخیله که رزمگاهی برای حرکت به سمت دشمن بود، تنها گذاشتند و حضرت با تعداد اندکی از اصحاب خود از جنگ منصرف شده و به کوفه برگشتند و تاریخ این بی وفایی کوفیان را برای چندمین بار ثبت کرد...
اما اکنون هم نام او اراده اقامه نماز کرده و خیل عظیم عاشقانش از اقصی نقاط کشور روانه رزمگاه عبادی سیاسی تهران شدند تا با حضور خود، آمادگی خود را برای رویارویی در جنگ اراده ها به رخ عالمیان بکشند...
#شهریار
به تاریخ جمعه ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۳
اونجا که نزار قبانی میگه:
عشق یعنی؛ بین او و دیگران از چند جهت باید فرق بگذاری:
«حدیثاً و شعوراً و اهتماماً»
اول: نوع کلامت با او فرق کند نسبت به کلامت با دیگران.
دوم: احساست به او منحصر به فرد باشد.
و سوم: و مهمترینشان، «توجه».