eitaa logo
[• نــــــــؤرإ ↯ •]
120 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
66 فایل
🌸بسم الله الرحمن الرحيم..... 🌸 ❄️ما آمده ايم تا... بیاموزیم ؛ اگر گامی برای ظهور برنداشته ايم...؛ لااقل، برای آمدنش، راه بندان نیز.... نکنیم... استان اصفهان شهرستان آران و بیدگل
مشاهده در ایتا
دانلود
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ آسمان می خواند امشب قدسيان دف می زنند حوريان کل می کشند و خاکيان کف می زنند شير عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟ تيغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟ آسمانی بی کرانی، عاشق دريا شدی آمدی آيينه‌ی «انسيه‌ الحوراء» شدی امشب ای زيباترين! ای دلبر کوثر بيا ! شب شبِ عشق است، ای داماد پيغمبر بيا «ليله القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است او «سلام فيه حتي مطلع الفجر» تو است از ازل در پرده بود آيينه دارش می شوی در عبور از کوچه باغ عشق، يارش می شوی قدّ و بالای علی از چشم زهرا ديدنی است وای! وقتی می رسد دريا به دريا ديدنی است ماه در امواج برکه ديدنی تر می شود قدر زهرا با علی فهميدنی تر می شود مانده احمد تا کدامين وجه رب را بنگرد روی حيدر را ببيند يا به زهرا بنگرد ای بلال امشب اذانی را که می خواهی بگو «اشهد ان عليا حجت الله»ي بگو عقد زهرا و علی در آسمانها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است خوب می دانست حيدر بی زره هم حيدر است تا مدینه روح را با حاجیان پر می دهيم دل به مهر کوثر و دستان حيدر می دهيم ✍ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @BasiranhazratMasoumeh
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ آن شب که بین هاله ای از نور بودم بین پروبال ملک مستور بودم وقتی مرا بردند از پیش پیمبر تا خانه مرد دلیر بدر حیدر گفتم علی جان گرچه ناموس خدایم اما برای تو کنیزی می نمایم من آمدم در خانه ات سوسو کنم من با عشق زیر پات را جارو کنم من گفتم علی جان کارهای خانه با من گردیدن دور تو چون پروانه با من گفتى تو كه باشى دلم گرم است زهرا با تو تنور خانه ام گرم است زهرا آوردمت در خانه ام ريحانه باشى بانوى من خانوم اين كاشانه باشى گفتى بيا تا جان به پاى تو بريزم گفتى براى اولين دفعه "عزيزم" آن شب ميان قلب زهرا خانه كردى يادم نرفته موى من را شانه كردى گفتى اگر چه خواجه لولاك هستم زهراى من بر ساحت تو خاك هستم از كوثر چشمت عزيزم باده نوشم زهرا كه دارم پس زره را ميفروشم گفتى كه ميبالم به پيوند تو زهرا جان على قربان لبخند تو زهرا گفتى ترا احمد امانت داده بر من بيرون نيا از خانه ات حتى اگر من... با دست بسته رفتم و زانويم افتاد يا ريسمان كينه بر بازويم افتاد زهرا نيا بيرون كه اين كابوس سخت است آرى زمين افتادن ناموس سخت است از جاى اينكه هر دو دستم را ببندند ايكاش بين كوچه چشمم را ببندند بلكه نبينم زير دست و پا ميافتي در كوچه تا پاميشوى از جا ميافتى حيدر بميرد خار بر رويت نگيرد ميخ در خانه به پهلويت نگيرد حيدر بميرد با مغيره در نيفتى بر روى خاك كوچه ها با سر نيفتى حيدر بميرد نشنود نيلى شدى تو يا در گذر آزرده از سيلى شدى تو آن شب به او گفتم علی یار تو هستم هرچه که پیش آید طرفدار تو هستم گفتم تحمل کردن مسمار با من افتادن بین درودیوار با من گفتم که پژمردن میان کوچه با من حتى زمین خوردن میان کوچه با من خانه نشینی مدینه با تو باشد هر شب پرستاری سینه با تو باشد گفتم علی جان سایه ی بالاسرم باش کوچه که رفتم خواهشا دوروبرم باش هر دم کنارم باش بار من نیفتد در بین کوچه گوشواره من نیفتد ... ✍ ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @BasiranhazratMasoumeh
🔆 امام محمدباقر علیه السلام یک لحظه هم از غیب، نگاه تو جدا نیست این دانش بی حد مگر از سوی خدا نیست در محضر تو پاسخ هر عالم و عارف جز آیه ی《سُبحانَکَ لا عِلمَ لَنا...》نیست هر تیر نگاهت به هدف می خورد آری در ترکش چشمان تو یک تیر خطا نیست از لطف احادیث و تفاسیر بلندت در دین خدا تا به ابد شبهه روا نیست تا اینکه سلامی برساند به تو از عشق جابر همه ی عمر دلش در نگرانی ست یک عمر گذشته ست ولی خاطر پاکت یک لحظه جدا از سفر کرب و بلا نیست هنگام اذان است و چه رؤیای قشنگی درصحن تو اینقدر شلوغ است که جا نیست ✍ علی (ع) ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @BasiranhazratMasoumeh
◾️▪️--------🥀--------▪️◾️ 🏴🕯حضرت مسلم ابن عقیل اینجا دگر از بیعت و یاری خبری نیست دیگر خبر از لشگر چندصد نفری نیست وقتی که بیایی ز سفیرت اثری نیست از او زره و خود و عبا و سپری نیست کوفه ست و همین عاقبت بیعت شان هست یک ساعته غارت بکنند عادت شان هست گفتم بنویسم که حسین گوش به زنگ باش گفتم که بگویم به تو آماده ی جنگ باشد در وقت جدل بر حذر از حلقه ی تنگ باش خوردی به زمین منتظر بارش سنگ باش اما نشد آقا... نشد آقا... نشد آقا... شرمنده ام آقای گلم - یوسف زهرا اینجا همگان شهره به جنگاوری هستند اینجا همه مست اند پی خیره سری هستند اینجا همه آماده ی لوده گری هستند اینجا همه دنبال سر و روسری هستند سر از تو و از ایل و تبار و پسرانت و روسری هم روسری دخترکانت هم ناله ی درد و غم و آه و شررش کن آماده ی هر سختی راه سفرش کن مانند حمیده بغلش کن خبرش کن سخت است برای تو ولی مختصرش کن از زندگی اش دخترکت سیر شود اقا در کوفه رقیه ات بخدا پیر شود آقا ای یابن علی کوفه که نیست محشر کبری ست دعوا سر این است که نگویم " علی آقاست " دلشوره ام از این نبود آخر دنیاست دلشوره ام از نام "علی اکبر" لیلاست این قاعده ی کوفی بی دردو ملال است خون ریختن از هرکه "علی" هست حلال است دلواپسم و این دلم از غصه کباب است هرکس که به کوفه برسد خانه خراب است سیراب بیا کوفه حسین قحطی آب است دلواپسی ام محض علی طفل رباب است اینجا عطشی هست که ره چاره ندارد تو تاب عطش داری و شیرخواره ندارد ترسم بود از این که شوی باز گرفتار ترسم بود از حیله ی سردسته ی کفار ترسم بود از حرمله ی تیرو کمان دار دلواپسم از عاقبت چشم علمدار هرچند که در معرکه ها راه گریزی ست یادت نرود حرمله هم آدم تیزی ست از خیره سری شهرت و آوازه گرفتند کعب نی و گرز و سپر و نیزه گرفتند تیر و تبر و دشنه بی اندازه گرفتند ماندم زچه رو نعل تر و تازه گرفتند انگار قرار است تورا زیر سم اسب ... ای وای بمیرم - امان از دل زینب... با خستگی راه قوای بدنی هست ؟؟ با سوز عطش قدرت شمشیر زنی هست ؟؟ ما بین اثاثیه ات آقا کفنی هست ؟؟ حتی کفنی نه بگو که پیرهنی هست ؟؟ هم پیرهن و هم کفنت می برند اینجا با تکه حصیری کفنت می کنند اینجا ✍ علیرضا ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @BasiranhazratMasoumeh
🍃🍂🥀🍃🍂🥀🍃🍂🥀🍃🍂 🌴بسم رب المهدی...🌴 🍃آقا قسـم بہ جان شما خوب میشــوم باور کن آخرش بـہ خــدا خـوب میشوم😔 👈حتـے اگـر گنـاه خلایق کشم بـہ دوش با یک نگــاه لطف شما خوب میشوم🙌 💔این روزهـا ز دست دل خویش شاکیم قدرے تحملم بنما خوب میشوم✋ 🕊جمعے کبوتر حرم فاطمے شدند من هم شبیـہ آن شہدا خوب میشوم🍃 ❤️گرچـہ دلم زدورے تان پر جراحت است در چشمـہ سار ذکر و دعا خوب میشوم🙏 ✋من بدترین غلام حقیر ولایتم اے بهترین امام، بیا، خوب میشوم🌹 👈با این همـہ بدے بـہ ظہور شما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب میشوم👉 تعجیل در فرج یوسف‌زهرا، صلوات🌹 ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @BasiranhazratMasoumeh
🔸🔹⚜☀️⚜🔹🔸 به نگاه تو، خدای تو، اشارت می‌کرد عشق را، سوی دو چشم تو، هدایت می‌کرد ماه اگر ذکر به لب، گِرد زمین می‌چرخید صورت ماهِ تو را، داشت زیارت می‌کرد دهمین بار، هوالحق متجلی شده بود  چارمین بار، علی بود، امامت می‌کرد درد را نسخه‌ی خال تو، شفا می‌بخشید عاشقان را پرِ شال تو، شفاعت می‌کرد «و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو می‌خواندی و آه! آه! از آن شهر، که بی‌قبله، عبادت می‌کرد  بی نشان از تو، نشانی که به لب‌های تو بود «طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد» متوکل، به تماشای شرابت آورد به دل مست تو، از بس که حسادت می‌کرد و نفهمید که مستی اثری بود، که داشت با نگاه تو، به هر ذره سرایت می‌کرد «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر» وقتی از پنجره‌‌ی شوق، صدایت می‌کرد  کوه، هر صبح، به صبر تو، سلامی می‌‌داد ماه، هر شب، به رُخت، عرض ارادت می‌کرد ری، پُر از عطر تو شد، عبدالعظیم حسنی از تو و «جامعه‌»ات، تا که روایت می‌‌کرد مهدی‌ات، حضرت هادی! سفرش طول کشید کاش می‌آمد و با عشق، قیامت می‌کرد کاش می‌آمد و با صوت تو، با لحن علی خط به خط، جامعه را، باز تلاوت می‌کرد ✍ (ع) ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @BasiranhazratMasoumeh
🔸🔹⚜☀️⚜🔹🔸 من آمدم به جهان که دل ببخشم و جان نه من، که خالق او، شده ست عاشق او و شد خدای جهان همان که روز الست قرار و عهد که بست نوشت بر دلمان به پرده بود نهان، حقیقتی ازلی که شد به کعبه عیان تو ای خدای زمین! تو ای خدای زمان! گرفتم از تو نشان محمدا! تو بگو که در حرا چه گذشت؟ بخوان دوباره بخوان گرفته ام دل از این، رهانده ام دل از آن سپرده ام به اذان قسیم جنت و نار، اگر که دست علی ست هم این خوش است و هم آن خوشا به حال دلم که شاعرش شده است که باز کرده زبان به شرق رفتنِ شمس، از او شنیدم و بس که بازگشته زمان چقدر دستِ نهان، که در دهان یتیم نهاده لقمه ی نان بیا محب علی! به روی خسته دلی تبسمی بنشان . «» نشان فاطمه است همان که گشته کمان چه کرده با دل من « فَمن یَمُت یَرَنی» خوش است رفتن جان به شعر، ذره منم، که آفتاب شده ست از این ببین، شدم آن یکی شبیه علی، غریب مانده، خدا! مرا به او برسان ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @BasiranhazratMasoumeh