به معنای واقعی فعالیتی ندارم (عکس ندارم...) پس بیاید یکم از نگاهم به زندگی براتون بگم.
اما شده هممون به جایی برسیم که بگیم خب که چی؟ چرا؟ چرا زندگی میکنیم چرت وجود داریم چرا ادامه میدیم؟ به چی دل خوش کردیم؟
توی شهر خرس یه پیتر به رامونا میگه:《ما به چی این هاکی چسبیدیم؟ وقتی از بین تمام لحظات سخت و غمناکش بهمون یه شادی کوچولو میده و ما مثل با ارزشترین چیز ازش استفاده میکنیم.》