ایتا - شماره "۱"

که این همه خاطره‌ی خوش نمی‌ساختیم و وابسته نمی‌شدیم

90 مشاهده16:01

که بخوایم آخرش خداحافظی کنیم، چون من میدونم هیچ‌چیز بعد یه خداحافظی مثل قبلش نمیشه

93 مشاهده16:01

شاید اگه تنها می‌موندم مجبور نمی‌شدم دوباره تنها بشم

106 مشاهده16:02

نمیدونم چرا دارم اینا رو میگم و اینجوری حرف می‌زنم ولی حس بدی دارم،
حس یه خلق، یه سکوت، یه دلتنگی بزرگ

26 مشاهده16:02

دیگه خیالپردازی جواب نمیده، 
دیگه فانتزی کمک نمی‌کنه، کتاب حال خوب نمی‌کنه فیلم حواس پرت نمی‌کنه

30 مشاهده16:03

همه چی رفته توی هم و روزا به سرعت و سریع می‌گذرن، بدون هیچ کار خاصی

30 مشاهده16:03

همش استرس کارای نصفه نیمه

31 مشاهده16:04

میدونم این حس تکراریه و قراره مثل همیشه از بین بره‌، اما نمی‌تونم نوشتن رو بس کنم، پیام فرستادن تو کانال رو بس کنم، دستم از تایپ دست نمی‌کشه

27 مشاهده16:05

وحشتناکه اما دیگه نوشتن فایده‌ای نداره،

31 مشاهده16:05

دیدید وقتی میوفتید رو دور غم، همش غم‌هاتون یادتون میاد و ادامه می‌دید؟ الان اون جوریم.

40 مشاهده16:05

ولی،
 با لشکر غم می‌جنگم،)

1 مشاهده16:06

هدایت شده از پادزهر ‌ ‌

2:07
2:20
خاطرات:)

1 مشاهده16:06

مطالب بعدی