eitaa logo
شماره "۱"
145 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
114 ویدیو
4 فایل
برای آنان که روزی میان صفحات کتابی جا ماندند، همان کسانی که این دنیا برایشان کافی نیست. باد حرف‌هات رو به من می‌رسونه🌬: https://daigo.ir/secret/21657559098
مشاهده در ایتا
دانلود
بر روی دیواره‌های قصر خون بود. زمینش پر از جنازه، و آینه‌هایش صدای درد و التماس‌ها را انعکاس می‌داد. پرده‌ها در آتش می‌سوختند و جیغ مادران نگران فرزند به ماه خونین در آسمان می‌رسید. آنجا قتل عامی رخ داده بود.
*من پادشاه را کشتم، وارثش را نابینا کردم، همسرش را دیوانه کردم تا بر تخت پادشاهی تکیه بزنم. تو که دیگر چیزی نیستی. _پس من هم قاتل پادشاه، نابینا کننده شاهزاده و دیوانه‌گر ملکه را می‌کشم تا بر تختش تکیه بزنم.
در سرزمین ما، ماه که کامل می‌شود، گرگینه ها حمله‌ور می‌شوند و قتل‌عام می‌کنند، سپس به سوی ماه زوزه می‌کشند، آنقدر که ماه از خون مقتولین آنها سرخ شود. سپس جنگجوی ماه سرخ به زمین می‌آید و جشن خون را شروع می‌کند.
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●
اینم فعالیت. وجدانم راحت شد، حالا نوبت شماست چالش بفرستید وجدانتون راحت بش_
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
منم مثل گاس از فراموش شدن می‌ترسم، شاید برای همین شروع کردم به نوشتن چون می تونه کمک کنه فراموش نشم
اما وقتی دیروز متوجه شدم حتی نوشتن هم باعث نشد یکی منو یادش بمونه قلبم واقعا جرحیه دار شد
اینکه فراموش شدم با اینکه چیزایی براشون نوشته بودم باعث شد از خودم به خاطر این فکر احمقانه که تا ابد تو یادشون می مونم، بدم بیاد
نوشتن قرار بود راهی باشه تا دیگران و آیندگان بفهمن من روزی وجود داشتم و زندگی کردم، اما اگه یکبار فراموش شدم پس چه تضمینی هست باز هم فراموش نشم؟
چه تضمینی هست کسانی که دوسشون دارم منو از یاد ببرن و بعد از مرگم با فراموش شونم کاملا محو بشم؟
اینکه حتی نوشتن هم راه نجات نبود باعث میشه عذاب بکشم. پس قراره چی راه نجات باشه؟ نوشتن با هدفم باعث می‌شد امید برای ادامه داشته باشم. حالا که فهمیدم هدف از بین میره دیگه امیدی هم ندارم.