همین الان فهمیدم پی دی اف های تلگرام سه تا سین خوردنننن

یعنی دو نفرتون رفتید نگاه کردید، زود تند سریع اعلام حضور کنید و بگید دارید می خونید یا چی

📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3582 عاقا من نمیدونم جریان اینا چیه تلگرام هم ندارم بگوووو جریان چیههه #دایگو ~~~ سه جلد شهر خرس رو بچه ها خواستن، حجمش بالا بود تو ایتا نیومد منم یه کانال خصوصی تو تلگرام زدم فرستادم اونجا

https://t.me/+W1CC3UJntUtiN2M8 توی تلگرام بفرمایید اینجا، سه تا پی دی اف رو بردارید. فردریک منو ببخش تقصیر خودته انقدر خوبی😔 زود بردارید فردا پس فردا پاک می‌‌کنم...

ایناهوش

📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3580 موضوع؟ اممم یکیش کلا از این جهانای افسانه ایه که کلی موجود فانتزی دارن ، شاید مثل پرسی جکسون*مسلما قرار نیست مثل اون قشنگ باشه* کتاب کوتاهه رو برای دوستم نوشتم ، یعنی شخصیت اصلیش دوستمه.فقط اینکه اونجا یه پسر ۱۳ ساله‌س که تو یه شهرک آمریکایی زندگی می کنه🤣 و یه‌ذره وایب ترسناک داره. این جدیده هم * که از هفته پیش شروع کردم ، چون نوشتن اون قبلیا که گفتم نزدیک دو سال طول کشید🤣* فانتزی *شخصیت های اصلی شرور * + جنایی و ایناست. #mahya #دایگو ~~~ دانلود یکی از این دوستاااا مسلما در حد خودت عالی نوشتییی وااااای منم می خوام بخونممم😭😭

📪 پیام جدید و اینکه خانوادم مشکل ندارن_اصلا نمیدونن_ ، ولی حاضرم قسم بخورم بفهمن جدی نمیگیرن و فکر می کنن چیزای بچگانه سوسوله که سرسری نوشتم و جوگیر شدم می خوام چاپش کنم. نشر متخصصان ۲۰ میلیون میگیره اونقدر زیاد نیست ولی بازم زیاده 🤣 #mahya #دایگو ~~~~ نه اگه بفهمن برات مهمه جدی می گیرن واقعاااا؟ من... نمی‌دونستم این... خیلی زیاده کهههه

اون قضیه نمیتونم بنویسم و هدف ندارم و اینا بود؟ کنسله. بخوامم نمیتونم چاپ کنم، یا خدا من میرم براش:گریه کنم آخه چه خبرههه، همینه مملکت دو تا کتابخون و نویسنده نداره🥺

تو نمی‌دونم کجا اولین کتاب هر نویسنده رو رایگان چاپ می‌کنن که هیچ یه مقدارم پول بهشون میدن

📪 پیام جدید https://eitaa.com/Nummer_ett/3584 وای گریه کنم یا چیییی منم میخامممم بزا بفرستم برا یکی برام دان کنه بفرسته اگه شد میخونم میام حرف بزنیمممم #دایگو ~~~~ واااایییی واقعاااا؟ آخ جونننن، حتما خبر بدههه

راستی هیچکس تونستی جلدای بعدی رو بگیری بخونی؟

📪 پاسخ جدید به (پیام 💬) متاسفانه من اصلا نمیتونم نشون مامانم بدم. مامانم خیال میکنه داستانام گوگولی و...هستن حالا یارو برای اینکه پسرش ولیعهد شه و لکه ننگ جادو ضعیف دختر کوچیکشو پاک کنه میاد با سم دخترشو مسموم کنه ولی دختر بزرگش میفهمه و میگه بعد پسره هم سر این قضیه از مادرش متنفر میشه. حالا من اینو به مامانم بگم؟😂 (ولی پسره خیلی گناه داشت خیلی مهربون بود ولی از بچگی مریض بود آخرش مرد. بعد یه داداش ناتنی داشت اینا رابطشون خیلی قشنگه خیلی برادر خوبی براش بودراستی تهش خواهر کوچیکه هم جونشو فدای بزرگه میکنه😭😭😭) حالا شخصیت اصلی کیه؟ یه یارویی که برادر ناتنیه عاشقشه😂(البته مقام خودش بالاس) تهش دلم میخواد گند بزنم نصف شخصیتامو بکشم اینا هم به هم نرسن اما خیلی سرزندگیشون براشون بدبختی گذاشتم دلم نمیاد تهش بمیرن😂 #کرم_کتاب ~~~~ باید بیست بار بخونم بفهمم چی به چیه😆 ولی نه باو زجر شخصیت مخصوصا شخصیت اصلی و جذاب لازمه کاره.