📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/4062
برگامم
جهیدممممم🤣🤣
چه پایانه خوبیی😂
#Callous
#دایگو
~~~
عالی بودد😂
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/4053
به خودت امیدوار باش من هنوز تو قضیه(من در آینده بیکار هست_) گیر کردم😂😩#Callous
#دایگو
~~~
بیکاری که خیلی خوبههه تازه پیشرفته کنش برو تو کتابخونه کتاب بخون بیکار باش😁
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/Nummer_ett/4062
وای ایگدراسیل خیلی خوب بود.😂😂😂
#کرم_کتاب
~~~
😆👍
شماره "۱"
دزد دریایی فقط این یارو
ایگی اینو دیده جوگیر شده
خدایی هم خیلییی جذابه ولی واقعا عوضیه
📪 پیام جدید
عاقا الوَعده وفا
اومدم بنویسم چالشو هرچند ایدهام به نظرم خوبه امیدوارم بتونم درست بنویسمش و خرابش نکنم... و اینکه داستانو از زبون خودش روایت میکنم... احتمالا...
شیر آب رو باز میکنم و سرمو میبرم زیرش... اجازه میدم آب خنک لای موهام بدوه. سرمو بالا میارم و چند بار تکون میدم؛ آب به اطراف میپاشه و آیینه ی شکسته ی رو به روم خیس میشه. دستامو میبرم زیر آب و میشورم. بعد بهشون نگاه میکنم، کاملا تمیز.. دستامو بالا میارم و کمی بو میکنم، و بعد دوباره دستامو میبرم زیر آب تا بشورم. تعدادش از دستم در رفته که هر بار چند ساعت رو صرف شستن دستام میکنم. دوباره بو میکنم و دوباره میشورم، و دوباره و دوباره و دوباره. اون همیشه میگفت دستام بوی مزخرفی میده؛ و من میدونستم حق با اونه.. دستام همیشه بوی خون میده
۱
#فویو
#دایگو
📪 پیام جدید
وقتی از شستن دستام خسته میشم به اتاقم میروم... لباسم را عوض میکنم... همان لباس سفید همیشگی را میپوشم و از خانه بیرون میروم... شب تاریک تر از همیشه به نظر میرسه. و من به تاریکی فکر میکنم. نمیدونم دوسش دارم یا ازش متنفرم.. رنگ سیاه... رنگ عجیبیه... به سمت قبرستان مونت بریج میروم و مثل همیشه قدم هام سنگین میشه... به قبرستان که میرسم به سمت قبر کوچکی میروم که عروسکی کنارشه...
-لیزا... بابا اومده...
لبخند میزنم طوری که انگار لیزا رو به روم ایستاده... کنار قبر زانو میزنم... یک شاخه گل شقایق روی قبر میزارم و زیر لب قربون صدقه ی موهای سیاهش میروم...
-امروز آسمون مثل چشمات آبی بود... هرچند به پای چشم هات نمیرسید...
بع جای موهای ابریشمی دخترکم، سنگ قبر سردش را نوازش میکنم...
۲
#فویو
#دایگو