شایدم من خنگم نکته رو نگرفتم🤔

دالدرک به خاطر برگشتش می خواست به بچه های کانالش شیرینی بده اینکه هر چی می خوان براشون بنویسه...

اهااا😆😆 خب عالیه شیرینی میدوست😂

😁

خیلی خیلی متاسفم و عذرمی‌خوام که این یک‌ماه، شما رو تنها گذاشتم... استرس نتایج کنکور، و از‌ اون‌طرف، شنیدن حرف‌ها، شایعات و خبرها درخصوص تراز و رتبه خیلی خیلی من رو ناراحت و آشفته ساخته بود، درطول دو‌هفته اخیر هم من بیشترین میزان استرس و آشفتگی رو داشتم به‌طوریکه به‌سردرد، سوزش‌چشم، بی‌خوابی استرسی و ناراحتی‌های گوارشی بعضا شدید مبتلا شدم... وقتی شنیدم هیچکدوم از اولویت‌هام رو نیاوردم، خب... خیلی ناراحت و بی‌قرار شدم، به‌شدت... و درست درلحظه‌ای که آماده پذیرفتن سرنوشت شومم‌ بودم... دینگ! پیامکی از سوی خداوند پذیرفته شدن من رو در دانشگاه‌ اولویتم‌ تبریک گفت!🫀✨ باورم نمی‌شد! انقد خوشحال شدم که سرازپا‌ نمی‌شناختم و از شدت شادی مریض شدم و دل‌درد و بی‌خوابی و سردرد گرفتم😂💔 و الان، پس از بهبودی نسبی، درخدمت تک‌تک شما دوستان بی‌نظیرم هستم🫀 ای‌ستاره‌های آسمون! می‌خوام بهتون شیرینی قبولی بدم! پس هرچیزی که دوست دارید، تاکید می‌کنم هرچیزی که دل‌تنگتان می‌خواهد، داخل ناشناس از من درخواست کنید✨ هرنوشته‌ای که‌ بخواید براتون می‌نویسم، چه‌داستانی و ادبی باشه، چه‌مربوط به آموزش بازی‌ها، ایده برای بازی و آموزش D&D باشه، براتون تمام و کمال می‌نویسم🫀✨ و صدالبته که فعالیت‌های تصویری و موسیقایی هم از قلم نخواهم انداخت! هرچیزی که می‌خواهید من تمام تلاشم رو می‌کنم که براتون انجام بدم🫀 فقط... چیزه... سعی کنید درخواست‌های منشوری نکنید باشه؟😅 تک‌تک‌تون رو دوست دارم🫀 وای که چقد دلم برای نویسندگی تنگ شده بود...

ایناها، برای جمعه ست

اهان اینو دیده بودم وای خدا حافظه من😂

خب خوش برگشتییییی✨✨

متن نمی خواید؟

اون یارو بود گربه میشد و اینا اونو بفرس

داستانم که نوشتم؟ اونو تایپ نکردم و اینکه می خوام الان یه چیز بفرستم...

اره اممم خب دیگه ایده ای نداروم