شماره "۱"
عشق مرا خفه میکند، ترجیح میدهم در حال خود بمیرم تا با درد معتاد گونهی عشق جان دهم... حداقل بگذاری
نمیدونم ولی من دوست دارم حسش کنم.
میدونم قراره چه جوری باشه و میتونه نابودم کنه ولی میخوام به این باور داشته باشم که عشق قشنگه.
میخوام به خودم تلقین کنم که عشق خوبه.
معشوق کسی بودن لذت بخشه.
که میتونه مثل کتابای جین آستین قشنگ باشه.
ولی اگه یه روزی اتفاقی افتاد که باعث شد فراموش کنم بهم یادآوری کنین. چون تو خودم گم میشم و احتمالا نیاز دارم اینا رو بشنوم.
داس مرگ باعث میشه ذوق کنم و کس یا چیزی که من رو ذوق زده میکنن میرن کنار جایگاه اولین ها یعنی بهترینها.
داس لوسیفر از داس فارادی هم گنگش بالاتره.
دلم برای گریسون نمیدونم چی چی هم واقعا سوخت.
خلاصه که تا اینجا طوفانی پیش میره.
ابرتندر هم حالا که نوشته هاش رو میخونم داره کم کم ازش خوشم میاد...
ولی خیلی خوب میشد اگه هوش مصنوعی تو قضیه مشاوره برای کار و تحصیل و اینا استفاده میشد. مثل کاری که تو داس مرگ میکنه.
ولی فقط تا اینجا هنوزم میگم هوش مصنوعی باید دستیار و کمک کننده انسان باشه نه اینه قدرتی بهش داده بشه تا جایگزین انسان بشه.
نه هیچکس ابرتندر بی نظیر نیست، بد نیست. نمیدونم چجوری بگم من واقعا نظر خوبی راجع به هوش مصنوعی ها ندارم زیاد و ابر تندر با اینکه همه چیز رو درست کرده اما به خیلی چیزها هم آسیب زده...
حالا شاید نظرم عوض شه نمیدونم والا
هدایت شده از انجمن محافظت از فرازمینی های کتابخور
کتاب های بکمن به معنای واقعی میتونن من رو تبدیل به شاد ترین انسان روی زمین بکنن.
هدایت شده از My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
راستی! مورد توجه عنکبوت دوستان و عنکبوت متنفران! مثل آدرین و مدیا و نایریکا و سولی و سیلنا و ایگدراسیل و این بچه ها که خیلی با این موجود مراوده، حالا بد یا خوب، داشتن!
هدایت شده از My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
امروز دیدم بغل دستیم داره به پشت سریم با ترس و لرز و به طرز نا مفهومی میگه اون عنکب،ب،بوت کنارتو میگ،گ،گیری؟
حالا خود پشت سریش هم هی با پریشانی میگفت:کجاعه کجاعه😦😨(خودشم میترسید)
هدایت شده از My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
من مثل قهرمانا اون وسط در حالی که هنوز عنکبوته رو ندیده بودم(یک انسان با شنل در حالی که دست به کمر ایستاده و باد پشت سرش شنلش رو به پرواز در میاره و پرتو های خورشید از پشتش بالا میاد رو تصور کنین): چیزی نیست که بابا نترسین🦸♀(مدیونین فکر کنین احساس جالبی داشتم و یه جورایی در پس زمینه ی ذهنم به یاد شما هم بودم)
هدایت شده از My library 📚 | 🌕 کافه کتاب
حالا اگه از قوه ی تخیلتون استفاده کردین بذارین عکس هم بفرستم(سعی کنین همون تصور ذهنی خودتونو نگه دارین، عکس خیلی گویای وضعیت نیست. صرفا نمادینه)