سه آرزو برای دختر تازه متولد شده، نفرین پری بد ذات برای شانزده سالگی.
آرورا کنجکاوی می کند و چرخ نخریسی او را به خوابی فرو میبرد که شکسته نمی شود.
درون تالار دختر زیبایی خوابیده است، همه میدانند عشق حقیقی تنها نجات دهنده است.
پس با ابراز عشق زیبای خفته از خواب بر میخیزد و من این داستان را بهتو هدیه میکنم.
و شما را شو، آمو، یوپی، تورو و کیکی مینامم (اسم پنج تا شخصیت اصلی مانهوای wee)
دوست دارت
سیندرلا، همان دختر بیچاره که گیر نامادری بدذاتش افتاده بود.
همان داستنی که از مهمانی و پری مهربان شروع شد. از آرزوی سیندرلا و کالسکهای که در اصل کدو حلوایی بود.
شاهزاده عاشق شد بدون آنکه بداند تا دوازده شب سیندرلا سیندرلا نیست.
پس لنگه کفشی گم شد و قطعا پایان این داستان هم خوش بود.
پس این داستان خوش تقدیم بهتو.
و من شما را heart(به معنی قلب که خیلی دوسش دارم برای فاذر) مافین(یعنی کلوچه که اسم گربهایِ باست تو خاندان کین بود) و نوبل( کسی که جایزه نوبل رو اختراع کرد) مینامم.
دوست دارت
فروزن معروف به السا و آنا داستانی است درباره دو خواهر،
یکی از دل یخ بیرون آمده و از قدرتی که دارد دستپاچه است و دیگری با وجود عادی بودنش تمام و کمال پشت خواهرش است.
قصر یخی، آدم برفی زنده شده، کوتولههای سنگی، پسر یخ شکن و گوزنش.
دختری با موهای قهوه ای راهی سفری می شود تا خواهر سپید مویش را از دست خودش نجات دهد.
توطئه ها و عشق های حقیقی و نا حقیقی.
این داستان یک جادوی سرد است و من تقدیم جادوییترین کانال ایتا میکنمش.
و شما را سرو(برای سولی) و افرا(برای آدرین) مینامم چون شما مثل این دو تا درخت مورد علاقهم زیبا و همیشه استوارید.
دوست دارت.
داستان شنل قرمزی به خوبی به ما آموخت که به حرف گرگ ها گوش ندهیم
که مادربزرگ راست میگفت و گوش نکردن به حرفش اشتباه بزرگی بود.
اگرچه ممکن است هیزم شکنی به نجات بیاید اما گاهی ممکن است هم خود و هممادربزرگ از دست بروند.
داستانی آموزنده و شیرین که بارها و بارها بازنویسی شد و تغییر داده شد، من این را برایتو درنظر گرفتهام.
و شما شهابسنگ و سحابی مینامم(اسم دو تا از اجرام و پدیدههای نجومی)
دوست دارت
پریها و عشق یک پری به یک آدمیزاد.
شرور اختاپوسی زیر دریا ها و او صدایش را فدای پاهایش کرد.
نمیتواند سخن بگوید اما حالا راه میرود، پس شاهزاده چه کند که تنها صدای او را به یاد دارد؟
پری دریایی کوچولو داستان آریل که در اعماق دریا شروع میشود و روی زمین ادامه پیدا میکند.
من به مدیا، تقدیم میکنم.
و نام تو را جک میگذارم (اسمیه که خیلی ازش خوشم میاد)
دوست دارت
چارلی و کارخانه شکلاتسازی،
درون کارخانهای پر از شکلات چارلی و پدربزرگش با ویلی ونکا همراه میشوند تا از آنها لذت ببرند.
از استخر شکلاتی گرفته تا آبنبات های آدامسی، انواع شکلات و مطمئنا این آرزوی هر بچهای است که در محاصره این همه شکلات قرار بگیرد.
این داستان شکلاتی را برایتو انتخاب کردم.
و تو را ناستانکا مینامم(تو کتاب شب های روشن، چون همآهنگ اسمته)
دوست دارت