تموم شد
به خاطر وقفهای که بینش افتاد شرمنده به امید خدا اگه بتونم یه دونه جدید رو طوفانی شروع میکنم🔥
شماره "۱"
صدای بوق بیمارستان داخل گوشامه. همه رو بیرون کردن و در آخرین لحظاتم فقط تد کنارمه، دستم رو گرفته روی
خیلی برام جالبه بیشتر واکنش ها به خاطر پایان غم انگیزشه حالا تعجب یا ناراحتی و این در صورتیه که من از اولش گفته بودم شخصیتم قراره بمیره و فقط یه ماه فرصت داره.
صرفا برام جالبه که حتی وقتی یه چیز رو می دونیم هم انکار میکنیم و امید داریم که اونجوری نشه🙂
امروز کتابای جدید رسید حدس بزنید یکیشون چی بوددد؟؟؟
من پس ازتووو یعنی میخواستم جیغ بکشممم هم من هم دوستام اصن یه لحظه خیلییی خفن خفن بوددد
هدایت شده از اردوگاه دورگه ها شعبه سوگورو؛
ویدار
زن
آدم
موجود زنده
ایرانی
منظورت چیههه😭😭😭