خب... ایکاروس پسر دایدالوس، همونی که لابیرنت(هزارتو) رو ساخت بود.
یه روزی تسئوس پادشاه آتن و دشمن مینوس از هزارتو فرار میکنه
به خاطر همین توی برج نمیدونم کجا زندانیشون میکنه، دایدالوس هم برای فرار از اونجا برای خودش و پسرش از موم بال میسازه
دایدالوس به ایکاروس میگه مبادا به خاطر جاه طلبی و غرور زیاد بالا یا زیاد پایین پرواز کنی، کع نور خورشید یا آب دریا باعث شه سقوط کنی
حرارت خورشید هم باعث میشه بالهای مومی اون آب بشن و سقوط کنه،
دلیدالوس هم که پسرش میمیره میشینه گریه میکنه.
تماممم