انگار نه انگار همین دوهفته پیش بود که من پر بودم از حس گمشدگی. احساس میکردم دلم گندیده، قلبم سیاه و چروک شده. پیر شده و خالیه از هر نشاط و اشتیاقی. ولی امروز صبح که از خواب بیدار شدم ، احساس میکردم تازه متولد شدم. احساس میکردم پوست اندازی کردم ، دل سیاهمو فروختم یهدونه نو شو خریدم. احساس میکردم دوباره قراره زندگی کنم. انگار رفته بودم مرخصی دوباره برگشته بودم سرکار. دیدی چقدر نشاط داری روز اول ؟ دیدی چقدر خوشحالی؟ انگار دلتنگ بودی و منتظر. حس امروزم به زندگی همین بود. میخوام بگم این خاصیته نزدیک خدا بودنه. امام حسینم که رفیق فابریک خداست، دیگه عیش تکمیله. کنار امام حسین بودن یعنی تو بغل خدا بودن. ۱۰ شبمون کنار دوستای خدا گذشت. کنار آدمایی که نفساشون ، اشکاشون ، ناله هاشون رو آوردن برای چیزای درست خرج کنن. خدایا از این ریکاوریا ، از این حسای خوب که باعث میشه ما برگردیم به زندگی ، راهمونو پیدا کنیم ، به تو نزدیکتر بشیم ، بیشتر جلوی راهمون بزار. خدایا انسمون رو با امام حسین انقدر زیاد کن که اصلا ما دائما تو بغلت باشیم.
_نوارکاسِت
تو امان بده که به روضۀ تو بگیرد این نفسم حسین ! #رزق
Khalaji haram new(1).mp3
9.06M
حالا که دهۀ اول تموم شد و الحمدالله محرم امسالم دیدیم ، باید دست به دعا بشیم واسۀ امضای سفر اربعینمون..
#رزق
هدایت شده از کاشابربودم.
حس میکنم خیلی روی ما حساب شده.
ما تاریخ سازیم ، ما آدمایی هستیم که خیلی میدونیم ، خیلی حالیمونه نسبت به بقیه مردم دنیا. حتی از بدو تولد انس داشتیم با چیزایی که تو دم و دستگاه خدا خیلی ارزشمندن. پس این یعنی رسالتهای بزرگی روی دوشمونه. کاش از پسشون بربیایم..
یهطوری دیگه علناً استارتآپها و شرکتهای معروف دارن کشف حجاب میکنن که حس میکنم تنها جایی که با چادر بتونم برای کار برم پایگاه بسیجه.
همسایههای گرامی نذرتون قبول ولی کاش یکم خلاقیت به خرج میدادید و بهجای حلیم چیزای خوشمزهتری نذر میکردین. شاید یکی مثل من حلیم دوست نداشته باشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام اثر :
چگونه در وسط دسته غیر مستقیم مخ بزنیم.
هدایت شده از محبالحیدر
وقتی یکی میگه واسه مادرم دعا کنید یاد مادر خودم میوفتم، راستش مادر منم اینروزا درد میکشن؛ دعاشون کنید.
انقدر شل اومدیم که هرکی میاد میگه خب
بزار یه قرآنم من آتیش بزنم بعد برم به کارم برسم:/