eitaa logo
دانلود
ما همان نسل جدیدیم که ثابت کردیم 🌹 درره عشق جگر دارتر از صد مردیم... 💠سالروز شهادت 🌷شهید مدافع حرم 🌷شهید مدافع حرم 🌷شهید مدافع حرم 🌷شهید مدافع حرم 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدان مدافع حرم بهزاد سیفی، جلیل خادمی.، صالح حسن زاده 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
🌹 حدیث صبحگاهی
هدایت شده از کانال توبه
1_6807331192.mp3
37.22M
💚💙💖❤️💜💛 🍃💜دعای پرفیض ندبه 🍃❤️استاد فرهمند 🍃💚التماس دعای فرج💚🍃 @Tobeh_Channel 💚💙💖❤️💜💛
💠   🌤 🌷 ای کاش کسی برای آقا تب داشت 🌺 یادی ز انام منتظر بر لب داشت 🌷 قربان غریبی‌ات شوم مهدی جان 🌺 ای کاش که صاحب‌الزمان، زینب داشت      ✨اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج🤲 ✨اللَّهُمَّ‌اجْعَلْنٰا مِنْ‌أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ🤲 ✅انتشار مطالب بدون ذکر منبع با ذکر حداقل یک صلوات جهت سلامتی و فرج امام زمان علیه السلام جایز است✅ 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
شهـــدا دلمـــان رابه شمـــا گِره زده ایم... دستگیرمان باشید دراین دنیاے وانفسا تکیه گاهمان باشید غریب و تنها دراوج بی کسی های زمانه دلمان را به ســـوی شما حواله میکنیم. پذیرای دل شکسته مان باشـید. شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات📿‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ ‌‌🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 تربیت صحیح با آن چهره ی مظلومانه و متواضعانه اش عجیب تو دل آدم جا باز می کرد آن روز مرا تا نزدیک پل «هفت دهانه» برد و از آن جا هم راه را دقیق نشانم داد و من به خلاف میلم ازش جدا شدم یادم هست آن قدر شیفته اش شده بودم که تو اولین فرصت رفتم سراغ گردان عبدالله، به هزار این در و آن در زدن، کارها را ردیف کردم که محل خدمتم همان جا بشود. ابوالحسن برونسی آخر بهار بود سال هزار و سیصد و شصت و سه. درست همان روزی که امتحان های خرداد ماه تمام شد پدرم از جبهه زنگ زد،مادرم رفت خانه ی همسایه و باهاش صحبت کرد. وقتی برگشت با خنده گفت:«حسن آقا بلندشو وسایلت رو جمع و جور کن که فردا می آن دنبالت.» «دنبال من؟ برای چی؟» برای همون چیزی که دوست داشتی. یکھو یاد قولی افتادم که پدرم داده بود علاقه ی زیادی داشت مرا ببردجبهه، با خوشحالی گفتم:«جبهه؟!» «بله پسرم فردا آقای حسینی ۱ میآن، بابات گفت رخت و لباسهات رو ببندی و آماده باشی.» پاورقی ۱ - سید کاظم حسینی که قبلتر از آن، یک پایش را هدیه کرده بود به اسلام و اکنون هم مشغول خدمت می باشد. ادامه دارد.... 🟣خاک های نرم کوشک🟣 تربیت صحیح ناراحتی ام از همین جا شروع شد. آن وقتها ،یازده، دوازده سال بیشتر نداشتم دوست داشتم جبهه هم اگر می خواهم بروم همراه عمویم بروم همین را هم به مادرم گفتم،گفت: «قرار شد دیگه بهانه گیری نکنی.» احساس دلتنگی بدجوری آمد سراغم،خانه ی عمو همان نزدیکی بود شب که آمدخبر بگیرد، زدم زیر گریه و جریان را براش تعریف کردم آخرش گفتم :«من دوست دارم یا با بابام برم جبهه یا با خودت» دستی به سرم کشید و گفت:«من الان نمیتونم برم جبهه» ساکت شد. من همین طور گریه می کردم باز به حرف آمد و گفت: «حالا نمی خو اد این قدر گریه کنی دیگه، فردا صبح خودم می آم این جا که به آقای حسینی بگم تو رو نبره.» به این هم قانع نشدم گفتم :«ولی من به جبهه هم می خوام برم.» خندید و گفت:«خیلی خب حالا یه کاری می کنم» خداحافظی کرد و رفت، صبح زود دوباره آمد، وقتی آقای حسینی پیداش شدخودش رفت سراغش، باهاش صحبت کرد و جریان را به اش گفت، آقای حسینی طبع شوخی داشت یکراست آمد سروقت من، تو چشمهام نگاه کرد. بلند و با خنده گفت:«نمی خوای بیای جبهه؟!» نگاهم را از نگاهش گرفتم آهسته گفتم: «نه» یکهو گفت: «به!» دست گذاشت بالای شانه ام ادامه داد:«به همین سادگی؟ مرد حسابی بابات پدر ما رو در می آره اون منتظره که امروز تو رو ببینه زود برو لباس بپوش بیا.» ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 تربیت صحیح اصرار عموم فایده ای نداشت.حتی مادرم مداخله کردکه اگر بشود بعداً بروم، ولی آقای حسینی پا تو یک کفش کرده بود که مرا ببرد.آخر هم حریفش نشدیم گفت:«اگه می خوای بیای جبهه ،باید مرد بشی و دیگه این حرف های بچه گانه رو کنار بگذاری؛زودحاضر شو که بریم.» آن موقع ساک نداشتم.لباسها و بند و بساط دیگر را تو یک بقچه ی سفیدبستم با مادر وبقیه خداحافظی کردم.نشستم ترک موتور،آقای حسینی گازش را گرفت و یکراست رفت فرودگاه، وقتی دیدم با موتورش دارد می آید،پیش خودم فکر کردم حتماً می خواهد موتور را هم ببردجبهه، ولی تو فرودگاه موتور را سپرد به یکی از نگهبان های آن جا و گفت:«من الان بر می گردم.» گوشه ی پیراهنش را کشیدم و گفتم:«مگه شمانمی خوای بیای؟!» گفت:«نه، من تو را می سپرم به یکی از بچه ها که إنشاء الله با اون بری» وقتی دیدهول کردم زودگفت:«از دوست های باباته،تو رو می بره پیش حاج آقا.» مرا سپرد دست او ،چند تا سفارش قرص و محکم به اش کرد و خودش برگشت. باهاش رفتم تو محوطه ی فرودگاه، چند تا هواپیما آن جا بود پله های یکیشان باز شده بود و چند تا نظامی داشتند سوار می شدند.ما هم رفتیم آن جا، یک سرهنگ خلبان پای پله ها ایستاده بود. هر کی را که می خواست سوار شود، دقیق بازرسی می کرد، نوبت من شد، اولش گفت: «کارت شناسایی.» رفیق پدرم پشت سرم بود برگشتم به اش نگاه کردم گفت:«کارت شناسایی که حتماً نداری، شناسنامه بده.» بقچه ام را نشانش دادم و به ناراحتی گفتم:« من غیر از این هیچی ندارم!» سرهنگ گفت:«با این حساب شما باید برگردی و بری خونه ات.» رفیق بابام دستپاچه گفت:«این پدرش تو جبهه است، آقای برونسی...» ادامه دارد.... 🟣خاک های نرم کوشک🟣 تربیت صحیح شروع کرد به توضیح دادن قضیه، ولی هرچه بیشتر گفت، سرهنگ خلبان کمتر موافقت کرد. آخرش هم نگذاشت بروم، من هم نه بردم و نه آوردم، بنا کردم به گریه، آن هم چه گریه ای! به سرهنگ گفتم:«چرا اذیت می کنی،بگذاربرم دیگه.» ناله وزاری هم فایده ای نداشت او کوتاه آمدنی نبود، آخرش بقچه را دادم به رفیق بابام ،با آه و ناله گفتم:«به بابام بگو اینا نگذاشتن من بیام،بگو بیاد همه شونو دعوا کنه!» دستی به سرم کشید،مهربان و با محبت گفت:«ناراحت نباش حسن جان، من به محضی که رسیدم اهواز ،به حاج آقا می گم زنگ بزنه این جا،إن شاءالله با هواپیمای بعدی حتماً می آی» همان سرهنگ خلبان مرا برد اتاق خودش، هنوز شدید گریه می کردم و اشک می ریختم مثل باران از ابر بهاری، دو تا سرهنگ دیگر هم تو اتاق بودند، کمی که آرامتر شدم یکیشان رو کرد به من و با خنده گفت: «اسمت چیه سرباز کوچولو.» این قدر ناراحت بودم که دوست نداشتم جوابش را بدهم، وقتی دیدم همین طور دارد نگام می کند به خلاف میلم آهسته گفتم «حسن» پرسید «تو با این قد و هیکل کوچولو، جبهه می خوای بری چکارکنی؟» با ناراحتی جواب دادم:«: جبهه میرن چکار می کنن؟ میرن که بجنگن دیگه.» دستمالم را از جیبم در آوردم.اشکها را از صورتم پاک کردم چند بار دیگر هم به آن سرهنگ خلبان با اصرار گفتم: «بگذار من برم.» قبول نکرد که نکرد. دو ساعتی همان جا ،هی دلم شور زد و هی انتظار کشیدم صدای زنگ تلفن مرا به خود آورد همان سرهنگ خلبان گوشی رابرداشت «الو بفرمایید... سلام عليكم.... . بله بله.... اسم شريف... حاج آقا برونسی...» ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
حضرت محمد (ص) می فرمایند: فاطمه پاره تن من است. هرکه او را بیازارد، مرا آزرده خاطرکرده و هر که او را شاد کند، مرا نیز خوشحال نموده است. 🏴ایام فاطمیه تسلیت و تعزیت باد🏴
. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇       👇👇👇کانال عمومی👇👇👇                   (تقویم همسران) (اولین و کاملترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ شنبه 👈 26 آبان/ عقرب 1403 👈14 جمادی الاول 1446👈16 نوامبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر: ✅مسافرت. ✅مشارکت و امور شراکتی. ✅طلب علم و حاجات و نیازها. ✅دیدار با بزرگان و علماء و حکما. ✅داد و ستد و تجارت. ✅و خرید کردن خوب است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید. 💠 به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام و ادعیه همراه بپیوندید. مناسبترین قیمت و مطمئن.👇 @Herz_adiye_hamrah 🚘مسافرت: مسافرت خوب است. 👶زایمان خوب و نوزاد دارای کمالات شود. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید اجناس و ما یحتاج. ✳️معامله املاک و مستغلات. ✳️مبادله سند و قولنامه. ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️آغاز تعلیم و تعلم. ✅آغاز به کتابت و نگارش کتاب و... ✳️و دیدار روسا نیک است. 🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. @taghvimehamsaran 💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث شادی می شود. 💉💉 حجامت: فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، سلامتی در پی دارد. 💑حکم مباشرت امشب و فردا: ممکن هست فرزند همیشه فقیر و حقیر و خوار دیگران گردد. 😴😴 تعبیر خواب: خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 15 سوره مبارکه "حجر" است. لقالوا انما سکرت ابصارنا بل نحن قوم... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که شخصی بی و حد حساب با خواب بیننده گفتگویی باطل کند ولی به جایی نرسد و کار خواب بیننده روبراه شود. ان شاءالله. و از این قبیل امور قیاس شود. کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶ 💅 ناخن گرفتن. شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود) 🙏🏻 استخاره: وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. @taghvimehamsaran 📚 منبع مطالب: تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان انتشارات حسنین قم تلفن. 09032516300 02537747297 09123532816 📛📛📛📛📛📛📛📛 ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است. 📛📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran تماس با ادمین ایتا👇کانال تقویم همسران در ایتا و سروش و تلگرام. 👇ادمین...👇 @tl_09123532816 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️ *قرار شبانه با مولای غریبمان💚* *بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد...* *دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد...* *💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠* *🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸* *⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜* *ترجمه:* *خدايا گرفتارى بزرگ شد، و پوشيده بر ملا گشت، و پرده كنار رفت، و اميد بريده گشت، و زمين تنگ‏ شد، و خيرات آسمان دريغ شد و پشتيبان تويى، و شكايت تنها به جانب تو است، در سختى و آسانی تنها بر تو اعتماد است، خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست آن صاحبان فرمانى كه اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به اين سبب مقامشان را به ما شناساندى، پس به حق ايشان به ما گشايش ده، گشايشى زود و نزديك‏ همچون چشم بر هم نهادن يا زودتر، اى محمّد و اى على، اى على و اى محمّد، مرا كفايت كنيد، كه تنها شما كفايت‏ کنندگان منيد، و ياریم دهيد كه تنها شما ياری كنندگان منيد، اى مولاى ما اى صاحب زمان، فريادرس، فريادرس، فريادرس، مرا درياب، مرا درياب، مرا درياب، اكنون، اكنون، اكنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب، اى مهربان‏ترين مهربانان به حق محمّد و خاندان پاك او.* *💠دعــای ســـلامتی* *امــام زمــــان(عج)💠* *⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜* *⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️* @Tobeh_Channel ❄️🌧️❄️🌧️❄️🌧️❄️
ما هـنوز شـهادتـے بـے درد میطلبیـم غـافل از آنـکه شهـادت را جز بـه اهـل درد نمیدهند 💠سالروز شهادت امروز۲۵آبان ماه مصادف با سالروزشهادت شهید مدافع حرم شهید مدافع حرم 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدان مدافع حرم خیرالله صمدی ومحمد جواد قربانی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
آن‌سفرڪرده ڪہ‌صدقافلہ‌دل،همرهِ‌اوست.. هرڪجاهست خدایابہ‌سلامت‌دارَش.. "حافظ‌شیرازے" 🏝طلوع هفته‌ای دیگر از کرانه‌های انتظار و تابش آفتاب محبتتان بر قلب‌های ما و در پناه زلال عنایتتان دویدن‌های ما و با تکیه بر دعای روز و شبتان تلاش‌های ما هفته‌ها می‌گذرند و آتش فراق شما ، روز به روز ، جگرسوزتر و خانه براندازتر می‌شود.. هفته‌ام بخیر است وقتی اولین سپیده‌دمانش با سلام بر پیشگاه مهربانتان آغاز شود ... وقتی در سایه‌ی نگاهتان ، پناه بگیرم وقتی در بارش زلال دعایتان باشم هفته‌ام بخیر است ... وقتی شما را دارم 🏝 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃