مو پریشان میکنی لب گاز میگیری کمی ،
ترش و شیرین و ملَس اصلاً انار ِدرهمی .
شیمی و مولکول و مول اینها همه بازیچه اند ،
فیلسوفان هم به دنبال خم ِموی تواند .
دوستت دارم و این عشق چه وقت نشناساست ،
آذر و دیماه و خرداد ؟ گیر ِچشمان توام .
هزاران بار دزدیدم نگاهم را ولی حالا ،
به چشمانت هزاران دوستت دارم بدهکارم .