این دست خودم نیست که دنبال تو هستم ،
تقصیر دلِ بیپدرِ خانه خراب است .
خستهام مانند قالیبافچی ای که سریع ،
عاشق یک دختر از طیف جلیلی میشود .
جلیلی رای تو ، زاکانی اما رای من شد ،
ولش کن تو بیا تا پیش هم قالی ببافیم .
عید قربانست و ناچارم که جان قربان کنم
گر ز بهر عید ؛ قربانی ز من خواهد نگار .
بعد ندبه ، کله پاچه ، بعد ِآن صندوق رأی ،
تا خود ِظهر و نماز ِجمعه کلا با همیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ بگو دوسم داری بدون اینکه بیان کنی ♥️ :
خواستم جان را به قربانش کنم خندید و گفت
لااقل رأیی بده ، من نیز جبران میکنم .
خندهات شیرین ، لبانت قند و چشمت چون شراب
باز میپرسی چرا سرمست و شیدای منی ؟
محبوبم ،
زاکانیوار برات میجنگم ؛
جلیلیوار برای آیندهمون برنامه دارم ؛
قالیبافگونه بحران های زندگیمونُ مدیریت میکنم ؛
و به اندازه پزشکیان برات داغونم 💘😔 .