دیروز مشتری ازم دوتا نیم ست ملحفه خرید شد ۹۵۰تومن و با گوشی کارت به کارت کرد و بهم نشون داد بعد رفتنش استعلام گرفتم نیومده بود به حساب تا شب هرچی موجودی گرفتم نیومده بود امروز همون اول صبح اومد و خودش گفت که شب متوجه شده تراکنش انجام نشده و مجدد پول رو به حساب زد. @OfficialPersianTwitter

یه ماه دیگه تو مهمونیا 😁 @OfficialPersianTwitter

ان شالله شبهای قدر هم یه افطاری کربلا مهمون آقا باشیم @OfficialPersianTwitter

یکی از آشناها از بابام پرسیده نصف زمینم رو برنج کاشتم اون نصف دیگه ش رو چیکار کنم !؟ بابامم گفته خورشت بکار :)))) 😐 @OfficialPersianTwitter

📲 معاون اجرایی پزشکیان: رییس جمهور گفته قانون حجاب را اجرا نمی‌کنم... @OfficialPersianTwitter

یه آقای نسبتا فقیر اومد داروخونه گفت این جای زخم رو صورتم خیلی زشته، چیزی دارید جاشو ببره ؟! یه کرم اوردم گفتم اینو فقط دارم ولی ۶۰۰ تومنه!گفت نهه نمیتونم یه ورق مسکن بده با یه پماد درد داروهاشو حساب کردرفت بعد چند دیقه دیدم کرمه نیستش و بله اشتباهی گذاشته بودم تو کیسه ی اون مرده، بعد یه ربع دیدم برگشت کرمه رو‌گذاشت جلوم. گفت اینو اشتباهی اضافه برام گذاشته بودین تو کیسه!گفتم بابا حالا قسمت این بوده که استفاده میکردی من اشتباه کردم ببر من حساب میکنم!گفت نههه میرم پولامو جمع میکنم میام میخرمش اگه داشتین اون موقع💔 @OfficialPersianTwitter

آقا این “۱۰ روز طلایی عید” چی بود موقع کنکور میگفتن؟ یه جوری برخورد میکردن انگار تو این ۱۰ روز، روز به جای ۲۴ ساعت ۴۸ ساعته! یادم افتاد حالم بد شد، خواب آروم نداشته باشی کاظم قلمچی! Negin 😄 @OfficialPersianTwitter

این‌ها سوسن و سیروس‌اند، نمک‌‌پاش و فلفل‌پاش‌اند. برای خواهرم گرفته بودم، گفت نمی‌خواهم، به خانه‌‌ام نمی‌آیند. من هم برای خودم برداشتم‌اشان. حرمت سبیل‌های سیروس را هم نگه نداشت. Pochino @OfficialPersianTwitter

‏زیبایی‌های زاگرس »Half moon« @OfficialPersianTwitter

بچه دررفتگی لگن داشت کلی آه و ناله کرد و با کلی خیر هم هماهنگ کردیم برای خرج عمل و … حالا که اومده گچ باز کنیم؛ مامانش رو دیدیم که رفته راینوپلاستی کرده! البته که دلش خواسته البته که ما هم اصلا فقط خدمت رایگان ساخته شدیم! ولی حداقل پول بیمارستان رو میدادی که ما نخوایم پیش خیر ریش گرو بذاریم »сергеон« @OfficialPersianTwitter

خدا کنه اون پدر و مادری نشیم که وقتی میان خونه حال همه گرفته میشه، بچه‌ها ساکت میشن و از ترس اروم بازی میکنن. وقتی میایم تو هال بچه‌مون بلند نشه بره تو اتاقش. خدا کنه پدر و مادری بشیم که بچه‌مون که بزرگ و مستقل شد، دوست داشته باشه بیاد پیشمون و باهامون رابطه داشته باشه »دیکتاتور حانیه« @OfficialPersianTwitter

گفت بابایی تکون نخور دارم عکستو می‌کشم، تلاشمو کردم ولی احساس می‌کنم یه ذره تکون خوردم. @OfficialPersianTwitter