به سید مجتبی میگفتن:
اینا کی هستند مياری هيئت
بهشون مسئوليت میدی؟!
میگفت: کسی که تو راه نیست
اگه بیاد توی مجلس اهل بیت(؏) و
یه گوشه بشینه و شما بهش بها ندی
میره و دیگه هم بر نمیگرده امّا وقتی
تحویلش بگیری، جذب همین راه میشه ..
• شهید سیدمجتبی علمدار
بسمـ رب المهدی 🤍
یہسلامبدیمبہ
آقامونصاحبالزمان🌿"!
روبہقبلہ:
السَّلامُعلیڪَیابقیَّةَاللّٰہ
یااباصالحَالمَهدےیاخلیفةَالرَّحمن
ویاشریڪَالقرآن
ایُّهاالاِمامَالاِنسُوالجّانّسیِّدے
ومَولاےالاَمانالاَمان . . . (:🌱"
-سیدمرتضیآوینی:
زمانهعجیبیاست!
برخیمردمان،امامگذشتهراعاشقند،
نهامامحاضررا...
میدانیچرا؟؟؟
امامگذشتهراهرگونهکهبخواهند؛
تفسیرمیکنند!!!
اماامامحاضررابایدفرمانبرند!!!
وکوفیاناینگونهعاشورارارقمزدند...
#تلنگرانه
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
شهید محمود کاوه:
همیشه به نیروها و رزمندهها میگفت؛
قبل از خواب زمزمه کنیم:
خدایا گناهانی را که مرا از
امام حسین محروم میکند، ببخش...!
#رسمشهادت
°• اُنیبْ •°🇵🇸
-
هرکه مجنون حسین است خوشا بر حالش!
چون که لیلای دلش،لیلی لیلای خداست!
°• اُنیبْ •°🇵🇸
-
آلودهتر ز من نَبُوَد بــر دَرَت ولی
آقاتر از آنی که بِرانی مرا حسـین
هدایت شده از مُـحِـبُـنـا
درحال حاضر ب حمایته عمیقِ شما در راستای بالا بردنِ امار چنل نیازمندیم🥲🤍
هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنا مِنْكَ بِعِدَةٍ فَنَحْظىٰ. . ؟
آیا روز ما به
تو با وعدهای
در میپیوندد تا بهرهمند گردیم. . .!
#دعاے_ندبھ
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نجفتاکربلا..💔"
پیادهمیزنیبہراھ..
دیگهدمدمایاربعینه...
خیلیادلشوندارهشورمیزنهمیرن؟!
ببیناگهنرفتیهمنرفتی..
رقیههمنرفت،رقیههمتوخرابههاجاموند:))💔🥀
آقایامامحسین ..
شماتنهاکسیبودیدکهبدونریختنطرحرفاقت، شُدیدشفیقترین،بهترین،
بامعرفتترینومهربونترین رفیقِ ما🫀:)!
هدایت شده از °• اُنیبْ •°🇵🇸
-847634686_1275492427.mp3
11.42M
°• اُنیبْ •°🇵🇸
این جمعه هم گذشت و نیامدی..
ای جان عالم به فدایت؛یا حجتالله❤️🩹
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
4_6001143277674302974.mp3
6.28M
_بغلم کن نازم کن؛بابای مهربونم..🍂💔
"کربلایی سید امیر حسینی"
❗️با حال مناسب جوش بدید...
#روضه
#مداحی
#خانم_سهساله
#رقیه_سادات
#شهادت_خانمسهساله
مشت مشت خاک بر سر ما؛
که یک عمره روضه شما رو میشنویم و هنوز زنده ایم... 🖤
#خانومسهساله³¹⁵
دخترااااا امشب بلند بلند گریه کنید
وقتی حضرت زینب (س) با همراهان به مدینه بازگشتند زن های مدینه برای عرض تسلیت، به حضور زینب (س) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آن ها بیان می کرد و آن ها گریه می کردند، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (س) افتاد و فرمود: «اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود.» زن ها وقتی این سخن را شنیدند، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (س) بسیار گریستند.[1]
هنگامی که زن غساله، بدن رقیه (س) را غسل می داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
حضرت زینب (س) فرمود: چه می خواهی؟
غساله گفت: این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟
حضرت زینب (س) در پاسخ فرمود: ای زن! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمنان است.[2]
1.ناسخ التواریخ، ص ۵۰۷
2.الوقایع والحوادث، ج ۵، ص ۸۱
#عمهجانم🥀