ام البنین نگران ، مادرانه حسین رو نگاه میکنه و دوباره با خودش زمزمه میکنه زندگیم فدای یک تار موی پسر دختر پیامبر ...
خوب پدر است ، نگران است بعد از عاشورا چه بر سر دختران و خواهرش زینب می آید.
و اما مسلم نگران از ورود حسین (ع)به کربلا در کوفه غریب و تنها به شهادت رسید
باز محرمت رسید از راه ...
بوی ماتمت میاد آقا 🥺
از حسینیه سلام میدم ...
به زوارت تو کربلا🕊️
الان زیر قبه ات چه حاله ...
جای ما تو صحن تون خالیه !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شده آسمان خیمه ی غم ...🍂
#محرم