میخواستم به شانههایِ سنگین شدهاش دستی بکشم که غبارِ غم را بتکانم؛ دستِ مرا گرفت و گفت: آب در هاون میکوبی عزیزِ من؟ تکاندنِ آب از دریا؟ یا خاک از کویر؟ از تکاندنِ شانههایِ غم زدهاش دست کشیدم و کنارش دراز کشیدم و گفتم: عشق را از دلباختگی میتکانم. محال را از محال.
به اخبارِ جان خراشِ غزه عادت کردیم ؟
گوشهای عادت کردهمان، دستهای کم توانی که حداقل کارشان نوشتنهای پی در پی شده، چشمهایی که میبینند این ظلم و حرامزادگی و وحشیگری را، مفت نمیارزد اگر برای مظلوم خاموش باشند و دم نزنند. به اخبارِ غزه عادت کردهایم، اما هنوز غزه در زیر بمبارانِ کسانیست که پستتر از حیوانند و صد شرف به حیوانِ درندۀ این زمین. غمی عظیم و ماتمی بیسابقه، ما را محکم بغل گرفته و صدایی در گوشم میپیچد: زن نبودند؟ نباید زندگی میکردند؟ یا حقِ آزادی نداشتند؟
"أمان"
[ أمن ] : اطمینان، آرامشِ درون، امنیت.
بارها نوشتم و هلاجی کردم، در پیِ امنیتِ خانههای بدونِ سقف و آوارهای عظیم و خاموشیِ اصواتِ ناهنجار و مهیب و لرزشِ دستانِ خاکی بودم. عروسکانِ وصله پینه شده را از روی زمین برداشتم و در آغوش گرفتم. اشکهای بلورین را پاک کردم و غبارِ خستگیهایشان را آرام تکاندم و تکرار کردم: ما، امنیت را زندگی میکنیم و صاحبانِ آوارها و چشمهای منتظرِ اشک آلود، رویایش را.
نامۀ شمارۀ سیزده؛ | مکتوب شده
در تاریخِ ۶ فروردین ماهِ سالِ دلتنگی .
سلام عزیزِ دور از تن. امیدوارم که این ایام را به خوش اقبالی بگذرانید و پیشاپیش عذر مرا بابتِ تلخکامیها پذیرا باشید که دل را قرار نیست و جان به اشتیاقِ دیدار باقیست و ستایشِ چشمها قابل انکار نیست و این تن.. به رگبارِ گلولۀ هجرانِ تبدار آغشتهست. نسخۀ «تَحنانِ» دائمی را کدامین طبیب میپیچد و کدام دواخانهای میداند؟ از بختِ بدِ ما که چارهها همیشه دودِ هوا میشوند و حنینِ آوازخوان هم که هیچگاه قصدِ سفر ندارد که پشتِ سرش آب بریزیم. حرفهایم بویِ ناخوشِ تکرار را به خود گرفته و در این میان مداوایی برای رفعِ این مکررات نیست که نیست و تنها علاج و دوای کمیابی که دیر به دیر میچِشم و لب به خندهای عمیق باز میکنم و چشمهایم برقِ اشتیاق را نمایان میکنند، آغوشیست که به دعوتت میهمانش میشوم. آغوشت در این نزدیکیها هوای میزبانی از منِ پر امید را ندارد ؟
از لحاظ روحی دلم میخواست یه دانشآموزِ کلاس اولیِ کوچولو بودم که فقط به این فکر بود که پیکِ نوروزیـش رو تا آخرِ تعطیلات تموم کنه.