eitaa logo
عیون .
535 دنبال‌کننده
209 عکس
23 ویدیو
1 فایل
چشم‌ها ، بیشتر از حَنجره‌‌ها می‌فهمند . - 17 𝘕𝘰𝘷𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳 2‌0‌2‌3‌ . - همه‌ی مکتوباتِ عُیون ، تراوشاتِ "دل" است . اینجا ، فقط من می‌نویسم و او می‌خواند . - زنده به آغوش‌های کوتاه .
مشاهده در ایتا
دانلود
[ اما زندگانی بود. "او" ]
Azhand & Jaari Mahe Man 320_(www.newsong.ir).mp3
8.33M
میم‌ الف ه‍ ؛ مآه‌.
عزیزِ ماندگارِ من؛ دست‌هایت شبیه به بوسه‌هایی‌ست‌ که در ایامِ کودکی، وقتی با گریه‌ای‌ عمیق به سراغِ مادر می‌آمدم و از زخمِ روی زانو شکایت داشتم، به جای مرحم بر تنم می‌کاشت و درد را فراموش می‌کردم.
همه چیز به گردنِ چشم‌های مقصرِ توست؛ ربودی مرا از خویش.
خوشحالم که ایرانی‌ام.
InShot_20230414_150855336.mp3
2.64M
چشمانِ او 00:50 ؛
نامۀ شمارۀ دَه؛ | مکتوب شده در تاریخِ ۲۳ بهمن ماهِ سالِ دلتنگی . پدربزرگ طبقِ عادتِ دائمی‌اش روی دومین پلۀ دمِ ایوان پارچۀ سفید رنگش را پهن کرد و رادیوی قدیمی و محبوبِ پدرش را هم شبیه به کسی که از جان عزیزتر باشد، کنار خود نشاند و به آوای خوشِ شجریان گوش سپرد که از عمقِ جان « یارم به یک لا پیرُهن » می‌خواند و دل می‌بُرد. فرصت را غنیمت شمردم و دو فنجان چای لب‌سوز ریختم و با لبخندِ ملیحِ همیشگی گوشۀ راستِ پلۀ دوم نشستم و چای را تعارف کردم. لبخندِ کوچکی کنجِ لبش جا خوش کرد و بعد از دمی سکوت کردن، رسید آنچه می‌خواستم و گفت: می‌بینی بابا جان؟ شجریان از یارِ رعنا نغمه سر میده. حرف را در دهان مزه مزه کردم و کمی بعد پرسیدم: عمیق بود عشقتون ؟ بلند بلند خندید و کِش‌دار گفت : اووَه، چجورم‌ بابا جان! اون روزا پای عشق که وسط میومد دل و جون و ایمونتو‌ با هم می‌سوزوند، الان ولی.. کمیابه این سوختن و ساختن‌ها. شجریان می‌خواند و من شعلۀ دل را برافروخته‌تر می‌کردم که پدربزرگ فنجان چای را برداشت و آرام زمزمه کرد: مراقب دلت باش بابا. بهش بفهمون یا گیر نکنه اینور و اونور یا اگه تله به دام افتاد عمیق بیفته و فکرِ رفتن از تله، بپره از سر. او جرعه جرعه چای می‌نوشید و من ذره ذره فکر می‌کردم که چه عمقی در این آتش نهفته که دل، هوای کویِ تو از سرش نخواهد پرید.
چقدر شعبان دوست داشتنیِ.
در خلق حسین‌‌بن‌علی بی‌همتاست، این تافته را خدا جدا بافته است🤍.