eitaa logo
اطلاع رسانی پایگاه مقاومت بسیج امام حسین (ع)
224 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
142 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روابط عمومی حوزه شهید اینانلو مارلیک
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ پویش کتابخوانی خط امین با محوریت کتاب «مجید بربری» زندگینامه شهید مدافع حرم مجید قربان‌خانی 🎁پویش کتابخوانی خط امین 📢📢جهت شرکت در این مسابقه به درگاه اینترنتی www.ravibook.ir نموده و یا بارکد داخل تصویر را اسکن نمایید 📌جهت تهیه کتاب می توانید به آیدی @shahidanvelayat در پیام رسان ایتا پیام داده و یا با مراجعه به واحدهای فرهنگی پایگاهها،حوزه ها و نواحی مقاومت بسیج کتاب را تهیه نمایید. معاونت فرهنگی سپاه حضرت ولیعصر عج الله شهرستان ملارد
هدایت شده از محمد علی دوست پناهی
⭕️راهپیمایی نصر وجشن بزرگ پیروزی نصرالهی با حضور مردم نمازگزار و مومن شهرستان ملارد 🌹زمان : جمعه ۲۸دی ماه پس از نماز جمعه ⭕️مسیر راهپیمایی: مصلی نمازجمعه جمعه شهرستان ملارد به سمت میدان ارغوان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی شهرستان ملارد https://eitaa.com/ccoip_irmalard
هدایت شده از روابط عمومی حوزه شهید اینانلو مارلیک
⭕️راهپیمایی نصر وجشن بزرگ پیروزی نصرالهی با حضور مردم نمازگزار و مومن شهرستان ملارد 🌹زمان : جمعه ۲۸دی ماه پس از نماز جمعه ⭕️مسیر راهپیمایی: مصلی نمازجمعه جمعه شهرستان ملارد به سمت میدان ارغوان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی شهرستان ملارد https://eitaa.com/ccoip_irmalard
🌹🍃 🔘 داستان واقعی (!) یه بود تو مشهد. هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا (!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن.....!!! چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....! چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام.....! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“ رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر..... رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!! شهید چمران: چرا؟! رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه..... شهید چمران: اشتباه فکر می کنی.....! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!🌹🍃 رضا جا خورد!.... ..... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد! تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟ اذان شد. رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت. ..... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضارو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نما ز واقعی........🌹🍃 خاطرات شهید مصطفی چمران ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🔹 برگزاری حلقه صالحین پیشکسوتان و بزرگسالان در مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام با حضور فرمانده محترم پایگاه 🌸🌹🌸🌹 . ⬅️ یکشنبه 30 دی ماه 🇮🇷
📣📣📣📣 فراخوان شماره 22👇👇 ◀️ با سلام واحترام،به اطلاع بسیجیان محترم میرسانم،روز چهارشنبه 3 بهمن ماه ساعت 19 در پایگاه جهت شرکت در گشت عملیاتی حضور بهم رسانید. 🥷🥷 ⛔️ حضور ارکان شورای پایگاه ها و سایر بسیجیان فعال دراین برنامه ها الزامیست🙏🌸🌹
🔹 گارگاه عملیاتی و توجیهی پایگاه امام حسین علیه السلام با موضوع گشت عملیاتی و گردان🥷💪🇮🇷 ⬅️ چهارشنبه ٣ بهمن ماه حسینیه پایگاه 🇮🇷🌸🌹