eitaa logo
P A R A C L E T
104 دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
58 فایل
🕊P A R A C L E T E🕊 🕊پاراکلیت نام آخرین فرستاده در انجیل 🕋مهدویت، سیرهء معصومین📚 آخرالزمان🌏 🕌ادیان و مذاهب سیاسی 📃 فرهنگی 🎨 اجتماعی👥 اقتصادی💰 افرایش سطح اطلاعات دینے🕋 و علمے🔬
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 شب حضرت قاسم بن الحسن (ع) 6⃣ شب ششم ⬛️ @paraclete
P A R A C L E T
🚩 شب حضرت قاسم بن الحسن (ع) 6⃣ شب ششم #مقتل #کربلا #قاسم #حسن #حسین ⬛️ @paraclete
🚩شب حضرت قاسم بن الحسن (ع) 6⃣روز ششم محرم 📋 پس از عون بن عبد اللّه بن جعفر، بر قاسم بن (ع) كه نوجوان و نابالغ بود، به ميدان آمد. هنگامى كه (ع) به او نگريست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گريستند كه هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پيكار خواست و عمويش (ع) ، از اجازه دادن، خوددارى كرد. جوان، پيوسته دست و پاى (ع) را می‏بوسيد و از او اجازه می‏خواست تا به او اجازه داد. او به ميدان آمد و در حالى كه اشك‏هايش بر گونه‏ هايش روان بود، چنين مى ‏خواند: 📝انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن هذَا حُسَیْنٌ کَالاسیرِ الْمُرْتَهَن بَیْنَ اُناسٍ لاسُقوا صوبَ الْمُزَن 🇮🇷اگر مرا نمى ‏شناسيد، من شاخه حَسَنم‏! نواده پيامبرِ برگزيده و امين اين، است، به سان اسيرى در بند ميان مردمى كه خدا كُند از آب باران ننوشند! سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه میمانْد. جنگيد و با وجود كمىِ سنّش، 35 مرد را كُشت. حُمَيد بن مسلم، گفته است: من در لشكر ابن سعد بودم و به آن جوان، مینگريستم. او پيراهنى و بالاپوش و كفش‏هايى داشت كه بندِ يك لنگه ‏اش پاره بود، و از ياد نبرده‏ام كه لنگه چپ آن بود. عمرو بن سعد ازْدى گفت: به خدا سوگند، بر او حمله می‏برم! به او گفتم: سبحان اللّه! و از آن، چه می‏خواهى؟! كشتن همين كسانى كه گرداگردِ آنها را گرفته ‏اند، براى تو بس است. گفت: به خدا سوگند، به او حمله خواهم بُرد! آن گاه، بر او حمله بُرد، و باز نگشت تا با شمشير، بر سرش زد و آن جوان، به صورت بر زمين‏ افتاد و فرياد برآورد: اى عمو جان! (ع) ، مانند باز شكارى، نگاهى به او انداخت و خود را به صفوف دشمن‏زد و مانند شيرى خشمگين، حمله كرد و عمرو را با شمشير زد.او دستش را جلوى‏ آن گرفت و از آرنج، قطع شد. فريادى كشيد و از امام (ع) ، كناره گرفت. سواران كوفه، براى نجات وى، يورش آوردند؛ امّا او در جلوى سينه اسب‏ها قرار گرفت و اسب‏ها، او را لگدمال كردند تا مُرد. غبار كه فرو نشست، (ع) بر بالاى سرِ جوان، ايستاده بود و او، پاهايش را از شدّت درد، به زمين مكشيد. (ع) فرمود: "به خدا سوگند، بر عمويت گران مى‏آيد كه او را بخوانى و پاسخت را ندهد يا پاسخت را بدهد و كمكى نتواند به تو بكند يا كمكت كند، امّا به تو سودى نبخشد. از رحمت خدا دور باشند كسانى كه تو را كُشتند! واى بر كُشنده تو!" سپس او را بُرد، و گويى میبينم كه پاهاى آن جوان، بر زمين كشيده میشود و (ع) سينه او را بر سينه خود، نهاده است. با خود گفتم: با او چه میكند؟ او را آورد و كنار شهيدان و كشتگان از خاندانش نهاد. آن گاه، سر به آسمان بلند كرد و گفت: "خدايا! همه آنها را به شمار آور و يک تن را هم جا مگذار و هرگز آنها را ميامرز! اى عموزادگان! شكيبايى كنيد. اى خاندان من! شكيبا باشيد كه ديگر پس از امروز، هيچ خوارى نخواهيد ديد!" 📚 مقتل الحسين عليه السلام؛ خوارزمی ج 2 ص 27  ⬛️ @paraclete
هدایت شده از سیدحمیدرضا برقعی
Shab06Moharram1394[08].mp3
8.57M
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست با نوای حاج میثم مطیعی @hamidreza_borghei
💚یا قاسم بن الحسن (ع) ... ❤️شباهت زیبای دو تابلوی نقاشی استاد حسن روح الامین از تصویر حضرت قاسم بن الحسن و شهید حاج هر دو در آغوش امام (ع) ... ⬛️ @paraclete
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️امام عاشقان عمو جان تویی ... قاسم تو مور و سلیمان تویی 💚من‌مجتبایم ، در دل لشکر ... الله اکبر ، الله اکبر ‌.‌‌.. ⬛️ @paraclete
هدایت شده از حقیقت شیعه
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چه کسی ریختن خون علیه‎السلام را واجب اعلام کرد؟ ‌ 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حقیقت شيعه 🆔 @hagigatshia14
🚩 شب حضرت (ع) 7⃣ روز هفتم محرم 📋چون حضرت امام (ع) قتلگاه جوانان و يارانش را نگريست، براى جنگ با دشمن با نفس نفيس خود عزيمت فرمود و ندا در داد: آيا مدافعى هست كه از حرم رسول اللَّه دفاع كند؟ آيا خداشناسى هست كه در حقّ ما هراس خدا را در پيش گيرد؟ آيا فريادرسى هست كه به اميد رحمت خدا به فرياد ما برسد؟ آيا ياورى هست كه به اميد آنچه در نزد خداست ما را يارى رساند؟ در اين وقت ناله زنان بلند شد و امام به باب خيمه آمد و فرمود: خواهرم (س) ، بچه كوچک‏ مرا بياور تا با وى وداع کنم، امام او را گرفت تا ببوسد، حرمله بن كاهل‏ تيرى انداخت كه آن گلوگاه كودک را سوراخ كرد، امام به فرمود: او را بگير. بعد خون صغير را با دو كف دست بگرفت تا پر شدند و آن خون را به سوى آسمان پاشيد و فرمود: :چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى ‏آيد. ..." 📚لهوف،علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم،1380،ص149-151. ⬛️ @paraclete
هدایت شده از EhsanStudio
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‎به خیمه قحط آب است ‎همه دل‌ها کباب است ‎علی اصغر به دامان رباب است ‎عطش بالا گرفته ‎دل سقا گرفته ‎که لب‌ها تشنه‌ی یک جرعه آب است 🏴 @EhsanStudio
هدایت شده از EhsanStudio
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا رضیع الصغیر ـ ألا یا قوم إن لم ترحمومی فارحمو هذا برید این جمله را ناگاه تیر نا بهنگامی.. ـ 🏴 @EhsanStudio
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا