eitaa logo
✳️حکایات فرزانگان✳️
973 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
544 ویدیو
13 فایل
حکایات جالب ،پنداموز و شیرین از ائمه اطهار علیهم السلام ، بزرگان و فرزانگان @pharzanegan شالیزار سبز @shalizar_sabz ویراستی @azims برای ارتباط و ارسال پستهای مناسب این کانال ،از لینک زیر استفاده کنید. https://eitaa.com/a_sanavandi
مشاهده در ایتا
دانلود
از شیخ‌ بهایی‌ پرسیدند: خیلی‌ سخت‌ می‌گذرد! چه باید‌ کرد؟ شیخ‌ گفت: خودت‌ می‌گویی‌ سخت‌ می‌گذرد، سخت‌ که نمی‌ماند. پس‌ خدا را شکر که می‌گذرد‌ و نمی‌ماند. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠به کانال حکایات فرزانگان (نخودکی) بپیوندید👇👇👇 حکایات فــــــــــــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
🍁کسی از شما سؤالی ميپرسد ، سريعا جواب ندهيد ، سه ثانيه مكث کرده ، سپس جواب دهيد. 🍁يا در ماشين نشسته ايد و خیلی هم عجله داريد ، قبل از روشن كردن ماشين ، بر روی صندلی ماشین به آرامی ، سه ثانيه مكث كنيد بعد ماشينتان را روشن كنيد. 🍁اين مكث های سه ثانيه باعث افزایش قدرت و صبر شما شده و در نتیجه باعث تمرکز بیشتر و جلوگیری از خطاهای شما مي شود. 🍁در اين كار ممارست به خرج دهيد تا اينكه ملكه ذهن شما شده و در حافظه تان ثبت گردد. 🍁مهم ترين فايده مكث سه ثانيه جلوگیری از بروز خشم و عصبانيت می باشد و به شما ترمزی مي دهد كه بتوانید خود را كنترل كنيد. 🇯‌🇴‌🇮‌🇳👇 @PHarzanegan @SobheZiba @Sticher_PH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلطان آسمان حکایات فـــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
* صلوات * سفیان ثوری حکایت می کند، در مکه مشغول طواف بودم، ناگاه مردی را دیدم که قدم از قدم برنمی داشت، مگر این که صلواتی می فرستاد. به آن شخص خطاب کردم: چرا تسبیح و تهلیل نمی کنی و اتصالًا صلوات می فرستی؟ آیا تو را در این خصوص حکایتی هست؟ گفت: تو کیستی خدا تو را بیامرزد؟ گفتم: من سفیان ثوری هستم. جواب داد: به جهت این که تو در اهل زمان خود غریبی، حکایت خود را به تو نقل می کنم. سالی من در معیت پدرم سفر مکه نمودیم. در یکی از منازل پدرم مریض شد و با همان مرض از دنیا رفت. صورتش سیاه شد و چشمانش کبود و شکمش آماس کرد. من گریه کردم و به خود گفتم که پدرم در غربت فوت کرد آن هم به این وضعیت، ناچار رویش را با لباسی پوشانیدم و همان ساعت خواب بر من غلبه کرد. در خواب شخصی را دیدم بی اندازه زیبا و خوش صورت بود و لباس های فاخر در برداشت. شخص مزبور نزد پدرم آمد و دستش را به صورت پدرم کشید؛ ناگهان صورتش سفیدتر از شیر شد و دستش را به شکم پدرم مسح کرد، به حال اوّلی برگشت و اراده نمود که برود. برخاستم و دامن عبای او را گرفتم و عرض کردم: ای سرورم! تو را قسم می دهم به خدایی که در همچو وقتی تو را بر سر بالین پدرم رسانید، تو کیستی؟ فرمود: مگر مرا نمی شناسی؟ من محمد رسول خدایم. پدر تو معصیت بسیار می نمود، الّا آن که به من بسیار صلوات می فرستاد. همین که این حالت به پدرت روی داد، مرا استغاثه نمود و من پناه می دهم به کسی که مرا صلوات زیاد بفرستد. پس من از خواب بیدار شدم، دیدم رنگ پدرم سفید شده و بدنش به حال اوّلی برگشته. این است از که از آن زمان به بعد من شب و روز به صلوات مداومت دارم. منبع📚:داستان ها و حکایت های حج حکایات فـــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
025.mp3
1.37M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای قرآن کریم امروز: صفحه 25 🎙استاد شهریار پرهیزکار ━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای تلاوت صفحات قبل قرآن کریم اینجا را کلیک کنید. ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای شنیدن تلاوت این صفحه از قرآن همراه با ترجمه فارسی اینجا را کلیک کنید. ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ لطفا برای درج نظر خودتان اینجا را کلیک کنید.📝 صبـــــح زیبـــــا 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌼 ⃟⃟ ━┓ eitaa.com/joinchat/3582132467C4a49277d69 ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━Sobheziba━━┛
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست 🌸🌸🌸🌸 ما به فلک بوده ایم یار ملک بوده ایم باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست 🌸🌸🌸🌸 خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست 🌸🌸🌸🌸 مولوی حکایات فـــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
ای ضامن غریبان یاثامن الائمه پناه بی پناهان یاثامن الائمه چشم امید سویت گرد وغبار کویت دوای دردمندان یاثامن الائمه حکایات فـــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
سلام و عرض ادب .با توجه به اینکه روز زیارتی آقا امام رضا علیه السلام است، انشالله ساعت ۱۴:۱۵ به نیابت همه اعضای محترم کانال، از صحن آزادی حرم مطهر،صلوات خاصه امام رضا علیه السلام ،بصورت پخش زنده اجراء خواهد شد ، دوستان تمایل داشتند راس ساعت آنلاین باشند. برای درج دیدگاه خودتان اینجا را کلیک کنید.
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ حکایت زیبای یک دانشجو بود، دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی…. از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم… قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره) هم دیدار داشته باشن... از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه… 💠ووقتی رسیدیم پیش آقای بهجت، بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن… من چندبار خواستم سلام بگم… 💠منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن… اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن… درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن… 💠یه لحظه تو دلم گفتم: حمید، میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه… تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!! تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!! 💠خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم… تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم وایسادم 💠از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن، اما به هرحال قبول کردن… 💠اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن حمید... حمید… حاج آقا باشماست 💠نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر… من رسیدم خدمتشون که آهسته در گوشم گفتن: ❣️👈یک ماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی حکایات فـــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛