eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.8هزار دنبال‌کننده
50.2هزار عکس
14.7هزار ویدیو
201 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨هزینه تقریبی گذرنامه اربعین اعلام شد رئیس پلیس گذرنامه: 🔹قیمت گذرنامه اربعین تقریبا ۲۰ تا ۳۰ درصد مبلغ گذرنامه بین‌المللی خواهد بود. 🔹ثبت‌نام گذرنامه اربعین از ابتدای ماه محرم آغاز خواهد شد. 🔹پس از اعلام فراخوان مردم می‌توانند از طریق دفاتر پلیس +۱۰ و سامانه پلیس من ثبت‌نام خود را انجام دهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎥دستگیری ۶نفر از متهمان توزیع مشروبات الکلی مرگبار در کرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎥|دستگیری دختر نیمه‌عریان در تهران! 🔹خانمی که با لباس زننده و تقریباً برهنه در خیابانهای تهران حاضر شده و با ضبط فیلمی از خود، کلیپ این نحو حضور را در فضای مجازی منتشر کرده بود دستگیر شد.
💢 قرار بود با هشتگ تهران را فتح کنند! ✍️
✍️ 💠 از اینکه با کلماتش رهایم کرد، قلب نگاهم شکست و این قطره اشک نه از وحشت جسد سعد و نه از درد پهلو که از احساس غریب دلتنگی او بود و نشد پنهانش کنم که بی‌اراده اعتراف کردم :«من جایی رو ندارم!» نفهمید دلم می‌خواهد پیشش بمانم که خیره نگاهم کرد و ناباورانه پرسید :«خونواده‌تون چی؟» محرومیت از محبت پدر و مادر و برادر روی شیشه احساسم ناخن می‌کشید و خجالت می‌کشیدم بگویم به هوای همین همسر از همه خانواده‌ام بریدم که پشت پرده اشک پنهان شدم و او نگفته حرفم را شنید و پناهم داد :«تا هر وقت خواستید اینجا بمونید!» 💠 انگار از نگاهم نغمه احساسم را شنیده بود، با چشمانش روی زمین دنبال جوابی می‌گشت و اینهمه در دلش جا نمی‌شد که قطره‌ای از لب‌هایش چکید :«فعلاً خودم مراقبتونم، بعدش هر طور شما بخواید.» و همین مدت فرصت فراخی به دلم داده بود تا هر آنچه از سعد زخم خورده بودم از مصطفی و مادرش مرهم بگیرم که در خنکای خانه آرام‌شان دردهای دلم کمتر می‌شد و قلبم به حمایت مصطفی گرم‌تر. 💠 در هم‌صحبتی با مادرش لهجه هر روز بهتر می‌شد و او به رخم نمی‌کشید به هوای حضور من و به دستور مصطفی، چقدر اوضاع زندگی‌اش به هم ریخته که دیگر هیچکدام از اقوام‌شان حق ورود به این خانه را نداشتند و هر کدام را به بهانه‌ای رد می‌کرد مبادا کسی از حضور این دختر ایرانی باخبر شود. مصطفی روزها در مغازه پارچه فروشی و شب‌ها به همراه سیدحسن و دیگر جوانان شیعه و در محافظت از حرم (علیهاالسلام) بود و معمولاً وقتی به خانه می‌رسید، ما خوابیده بودیم و فرصت دیدارمان تنها هنگام صبح بود. 💠 لحظاتی که من با چشمانی خواب از اتاق برای بیرون می‌رفتم و چشمان مصطفی خمار از خستگی به رویم سلام می‌کرد و لحن گرم کلامش برایم عادی نمی‌شد که هر سحر دست دلم می‌لرزید و خواب از سرم می‌پرید. مادرش به هوای زانو درد معمولاً از خانه بیرون نمی‌رفت و هر هفته دست به کار می‌شد تا با پارچه جدیدی برایم پیراهنی چین‌دار و بلند بدوزد و هر بار با خنده دست مصطفی را رو می‌کرد :«دیشب این پارچه رو از مغازه اورد که برات لباس بدوزم، میگه چون خودت از خونه بیرون نمیری، یه وقت احساس غریبی نکنی! ولی چون خجالت می‌کشید گفت بهت نگم اون اورده!» 💠 رنگ‌های انتخابی‌اش همه یاسی و سرخابی و صورتی با گل‌های ریز سفید بود و هر سحری که می‌دید پارچه پیشکشی‌اش را پوشیده‌ام کمتر نگاهم می‌کرد و از سرخی گوش و گونه‌هایش می‌چکید. پس از حدود سه ماه دیگر درد پهلویم فروکش کرده و در آخرین عکسی که گرفتیم خبری از شکستگی نبود و می‌دانستم باید زحمتم را کم کنم که یک روز پس از نماز صبح، کنج اتاق نشیمن به انتظار پایان نمازش چمباته زدم. 💠 سحر سردی بود و من بیشتر از حس سرد رفتن از این خانه یخ کرده بودم که روی پیراهن بلندم، ژاکتی سفید پوشیده و از پشت، قامت بلندش را می‌پاییدم تا نمازش تمام شد و ظاهراً حضورم را حس کرده بود که بلافاصله به سمتم چرخید و پرسید :«چیزی شده خواهرم؟» انقدر با گوشه شالم بازی کرده بودم که زیر انگشتانم فِر خورده و نمی‌دانستم از کجا بگویم که خودش پیشنهاد داد :«چیزی لازم دارید امروز براتون بگیرم؟» 💠 صدای تلاوت مادرش از اتاق کناری به جانم آرامش می‌داد و نگاه او دوباره دلم را به هم ریخته بود که بغضم را فرو خوردم و یک جمله گفتم :«من پول ندارم بلیط بگیرم.» سرم پایین بود و ندیدم قلب چشمانش به تپش افتاده و کودکانه ادعا کردم :«البته برسم ، پس میدم!» که سکوت محضش سرم را بالا آورد و دیدم سر به زیر با سرانگشتانش بازی می‌کند. هنوز خیسی آب وضو به ریشه موهایش روی پیشانی مانده و حرفی برای گفتن نمانده بود که از جا بلند شد. دلم بی‌تاب پاسخش پَرپَر می‌زد و او در سکوت، را پیچید و بی‌هیچ حرفی از اتاق بیرون رفت. اینهمه اضطراب در قلبم جا نمی‌شد که پشت سرش دویدم و از پنجره دیدم دست به کمر دور حوض حیاط می‌چرخد و ترسیدم مرا ببیند که دستپاچه عقب کشیدم. پشتم به دیوار اتاق مانده و آرزو می‌کردم برگردد و بگوید باید بمانم که در را به رویم گشود. انگار دنبال چشمانم می‌گشت که در همان پاشنه در، نگاه‌مان به هم گره خورد و بی‌آنکه حرفی بزند از نقش نگاهش دلم لرزید. از چوب‌لباسی کنار در کاپشنش را پایین کشید و در همین چند لحظه حساب همه چیز را کرده بود که شمرده پاسخ داد :«عصر آماده باشید، میام دنبال‌تون بریم فرودگاه . برا شب بلیط می‌گیرم.»...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 درماندگی مجری ضد ایرانی اینترنشنال: با این دیپلماسی فعال و مؤثر ایران واقعا باید چه کرد؟! چه شد که غرب (در مورد منافقین) به سمت جمهوری اسلامی چرخش کرد؟ 🔶️ "سیماثابت"، مجری اینترنشنال با قطع سخنان کارشناس برنامه که می‌خواست جنایات گروهک تروریستی مجاهدین را بازگو کند، گفت: الان سازمان مجاهدین نیست که از خودش دفاع کند!! 💢 برنامه‌ای که قرار بود رپرتاژ گسترده برای منافقین باشد اما در نهایت ضمن اعتراف به اختلافات و گسست شدید بین اپوزیسیون، با آبروریزی و البته درماندگی مجری به پایان رسید!
🔺️سرنوشت متفاوت این ۵ نفر! شهادت در جبهه حبس ابد طرد و خانه نشینی قتل با ضربات چاقو رهبری نظام شهید ، عباس امیرانتظام، مهندس بازرگان، داریوش فروهر، رهبر معظم انقلاب 👇 https://eitaa.com/rahehpasandideh
🌹یکم الی هفتم تیرماه، هفته قوه‌ قضائیه گرامی باد.🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منطق و استدلال محکم شهید چمران در مقابل خواست کورکورانه حسن روحانی برای انحلال ارتش خوبان همه رفتند...
✍پادشاهی را وزیر عاقلی بود از وزارت دست برداشت پادشاه از دیگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟ گفتند از وزارت دست برداشته و به عبادت خدا مشغول است پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟ گفت از پنج سبب: 1⃣اول: آنکه تو نشسته می بودی و من به حضور تو ایستاده می ماندم اکنون بندگی خدایی می کنم که مرا در وقت نماز حکم به نشستن می کند 2⃣دوم: آنکه طعام می خوردی و من نگاه می کردم اکنون رزاقی پیدا کرده ام که او نمی خورد و مرا می خوراند 3⃣سوم: آنکه تو خواب می کردی و من پاسبانی می کردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمی خوابد و مرا پاسبانی می کند 4⃣چهارم: آنکه می ترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید 5⃣پنجم: آنکه می ترسیدم اگر گناهی از من سر زند عفو نکنی ❇️اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد می کنم و او می بخشاید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📡 درصورت ممکن برای☝️نفر ارسال نمایید. ✅کانال روابط عمومی پلیس          ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ 🆔@PR_Police
هم اکنون حضور نماینده ولی فقيه و ریاست سازمان عقیدتی سیاسی انتظامی کشور حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی و سخنرانی در جمع کارکنان فرماندهی انتظامی استان گلستان https://eitaa.com/PR_Police
حجاب در نگاه استاد مطهری تولیدی ع.س کرمان
حجت الاسلام ادیانی نماینده ولی فقیه در فراجا : خداوند خدمت در نیروی انتظامی را خدمتی با ارزش قرار داده است.
حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی در جمع کارکنان انتظامی ،یگان ویژه و مرزبانی استان گلستان با قرائت آیه شریفه ۸۲ سوره طه گفتند((وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ))و البتّه من ، هر كس را كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته انجام دهد، به هدايت برسد، قطعا مي بخشم . ایشان ماه ذی الحجه را ماه بندگی و تقرب دانستند و گفتند ماه ذی الحجه ماه دعا است، ماه راز و نیاز با خدا است و یک قدری بیشتر نه فقط روز عرفه، نه فقط دهه اول اصلاً این ماه، ماه رابطه، ماه خودسازی است . وی عبادات و دعا را رشته اتصال انسان با مبدأ هستی و قدرت لایزال الهی دانستند و خاطر نشان کردند،روز عرفه از اعیاد عظیمه و بزرگ است، هر چند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگانش را به عبادت و طاعت فراخوانده و سفره های جود و احسان خود را برای آنها گسترده و شیطان در این روز تحقیر و رانده شده و خشمناک است. رئیس سازمان عقیدتی سیاسی فراجا با بیان اینکه دشمن به دنبال تطهیر خاندان منحوس پهلوی است، گفت: متأسفانه ماهیت خاندان پهلوی آن‌چنان که باید و شاید تبیین نشده و دشمنان با موج‌سواری این خاندان را تطهیر می‌کنند. ایشان گفتند کمترین وظیفه کارکنان و مدیران انتظامی در قبال مردم به عنوان ولی نعمتان انقلاب، خدمت صادقانه و بی‌منت است وبرای خدمت صادقانه و بی منت به مردم مدیران و کارکنان انتظامی باید ویژگی هایی مانند اخلاق مداری، تکریم ارباب رجوع، دلسوز بودن، کار برای رضای خدا انجام دادن را سرلوحه کار خود قرار دهند. حجت الاسلام والمسلمین ادیانی افزودند دشمن جنگ جهانی علیه ایران در بحث مهسا امینی درست کردند ولی انتظامی داغ بزرگی بر دل دشمنان گذاشت و اجازه فتنه‌گری به فتنه‌گر و دشمنان نداد. ایشان مردم را رکن رکین انقلاب دانستند و افزودند دشمن می خواهد مردم سر صندوق های رای نیایند ولی شما قوای انتظامی باعمل صالح خود می توانید مردم را به پای صندق انتخابات بیاورید وی بزرگترین عمل صالح را امنیت دانستند و خاطر نشان کردند شما لحظه به لحظه دارید عمل شایسته انجام می دهید از این رو حضرت آقا فرمود شما به معنای واقعی کلمه مجاهدان فی سبیل الله و از ارکان مهم امنیت هستید. ایشان در بخشی دیگر از سخنان خود گفتند اگر قوای انتظامی درست به وظایف خود عمل کند به اندازه ده دستگاه و وزارت خانه می تواند برای نظام آبرو جمع کند
💢چقدر قشنگ میگه حاج احمد 🔹گفت: آقای امینی جایگاه من توی سپاه چیه؟ سئوال عجیب و غریبی بود! ولی می‌دانستم بدون حکمت نیست گفتم: شما فرمانده‌ی نیروی هوایی سپاه هستین سردار.به صندلی‌اش اشاره کرد گفت: آقای امینی، شما ممکنه هیچ وقت به این موقعیتی که من الان دارم، نرسی؛ ولی من که رسیدم، به شما می‌گم که این جا خبری نیست! آن وقت‌ها محل خدمت من، لشکر هشت نجف اشرف بود.با نیروهای سرباز زیاد سر و کار داشتم. سردار گفت: اگر توی پادگانت، دو تا سرباز رو نمازخون و قرآن خون کردی ، این برات می‌مونه؛ از این پست‌ها و درجه‌ها چیزی در نمیاد! 😉پس رفیق این پست و مقام و صندلی که روش نشستی اگر وفا داشت الان نفر قبلی نشسته بود حواست باشه ...