eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.8هزار دنبال‌کننده
50.1هزار عکس
14.7هزار ویدیو
201 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨کشف 800 کیلوگرم تریاک در سیستان و بلوچستان 🔻 فرمانده انتظامي استان از انهدام دو باند قاچاق مسلح مواد مخدر با کشف 800 کیلو گرم مواد افیونی از نوع تریاک در عملیات مقتدرانه پلیس در جنوب استان خبر داد.
🚨 شناسایی و حذف صفحه اینستاگرامی ضدانقلاب 🔹 مأمورین سازمان اطلاعات انتظامی غرب استان تهران با اقدامات فنی و اطلاعاتی صفحه ای اینستاگرامی که اقدام به تشویش اذهان عمومی، انتشار فراخوان اغتشاشات و... نموده بود را شناسایی و پس از پاکسازی، حذف نمودند 🔹 گرداننده این صفحه نیز دستگیر و برای سیر مراحل قانونی به قوه قضاییه معرفی گردید.
پندانه امروز را تقدیم مخاطبان می کنم قدیمی‌ها می‌گفتند: اولین چیزی که یک نابینا با باز کردن چشمانش می‌شکند عصای راه رفتن اوست. وقتی نقش ناجی زندگی کسی رو دارید اولین کسی هستید که زمان قوی‌شدنش ترک می‌شوید. چون وقتی شما را ببیند، ضعف قدیمی‌اش را به یاد می‌آورد. تلخ، اما واقعی...
✍اینها روکه می نویسم بده نیروها تهیه کنند بعد بیان برای اعزام به ! ۱⇦توکل ۲⇦توسل ۳⇦غیرت ۴⇦تهذیب نفس ۵⇦فرمایشات آقا ❇️ واز همہ مهمتر... اخلاص! شهید_محمد_بلباسی ✅کانال روابط عمومی پلیس          ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/PR_Police
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بی‌تابی خانواده شهید مدافع امنیت سرهنگ میلاد آزاد داور در جیرفت-کرمان😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشییع شهید مدافع امنیت در جیرفت 🔹پیکر مطهر مدافع امنیت شهید «میلاد آزاد داور» با حضور پرشور مردم در جیرفت تشییع شد.
💢اولین تصویر از شهید سینا آراسته که روز گذشته در درگیری با قاچاقچیان در استان کهگیلویه و بویر احمد به شهادت رسید .
شهید سینا آراسته
✍️ 💠 گوشی را روی زمین پرت کرد و فقط می‌کردم خاموش کرده باشد تا دیگر مصطفی ناله‌هایم را نشنود. نمی‌دانستم باز صورتم را شناختند یا همین صدای مصطفی برای مدرک جرم‌مان کافی بود که بی‌امان سرم عربده می‌کشید و بین هر عربده با لگد یا دسته اسلحه به سر و شانه من و این پیرزن می‌کوبید. 💠 دندان‌هایم را روی هم فشار می‌دادم، لب‌هایم را قفل هم کرده بودم تا دیگر ناله‌ام از گلو بالا نیاید و بیش از این عذاب نکشد، ولی لگد آخر را طوری به قفسه سینه‌ام کوبید که دلم از حال رفت، از ضرب لگدش کمرم در دیوار خرد شد و ناله‌ام در همان سینه شکست. با نگاه بی‌حالم دنبال مادر مصطفی می‌گشتم و دیدم یکی بازویش را گرفته و دنبال خودش می‌کشد. پیرزن دیگر ناله‌ای هم برایش نمانده بود که با نفس ضعیفی فقط را صدا می‌زد. 💠 کنج این خانه در گردابی از درد دست و پا می‌زدم که با دستان کثیفش ساعدم را کشید و بی‌رحمانه از جا بلندم کرد. بدنم طوری سِر شده بود که فقط دنبالش کشیده می‌شدم و خدا را به همه (علیهم-السلام) قسم می‌دادم پای مصطفی و ابوالفضل را به این مسلخ نکشاند. 💠 از فشار انگشتان درشتش دستم بی‌حس شده بود، دعا می‌کردم زودتر خلاصم کند و پیش از آنکه ابوالفضل به خانه برسد، از اینجا بروند تا دیگر حنجر برادرم زیر خنجرشان نیفتد. خیال می‌کردم می‌خواهند ما را از خانه بیرون ببرند و نمی‌دانستم برای زجرکش کردن زنان وحشی‌گری را به نهایت رسانده‌اند که از راه‌پله باریک خانه ما را مثل جنازه‌ای بالا می‌کشیدند. 💠 مادر مصطفی مقابلم روی پله زمین خورد و همچنان او را می‌کشیدند که با صورت و تمام بدنش روی هر پله کوبیده می‌شد و به گمانم دیگر جانی به تنش نبود که نفسی هم نمی‌زد. ردّ از گوشه دهانم تا روی شال سپیدم جاری بود، هنوز عطر دستان مصطفی روی صورتم مانده بود و نمی‌توانستم تصور کنم از دیدن جنازه‌ام چه زجری می‌کشد که این قطره اشک نه از درد و ترس که به همسرم از گوشه چشمم چکید. 💠 به بام خانه رسیده بودیم و تازه از آنجا دیدم محشر شده است. دود انفجار انتحاریِ دقایقی پیش هنوز در آسمان بالا می‌رفت و صدای تیراندازی و جیغ زنان از خانه‌های اطراف شنیده می‌شد. چشمم روی آشوب کوچه‌های اطراف می‌چرخید و می‌دیدم حرم (علیهاالسلام) بین دود و آتش گرفتار شده که فریاد حیوان گوشم را کر کرد. 💠 مادر مصطفی را تا لب بام برده بود، پیرزن تمام تنش می‌لرزید و او نعره می‌کشید تا بگوید مردان این خانه کجا هستند و می‌شنیدم او به جای جواب، را می‌خواند که قلبم از هم پاره شد. می‌دانستم نباید لب از لب باز کنم تا نفهمند و تنها با ضجه‌هایم التماس می‌کردم او را رها کنند. 💠 مقابل پایشان به زمین افتاده بودم، با هر دو دستم به تن سنگ زمین چنگ انداخته و طوری جیغ می‌زدم که گلویم خراش افتاد و طعم را در دهانم حس می‌کردم. از شدت گریه پلک‌هایم در هم فرو رفته بود و با همین چشمان کورم دیدم دو نفرشان شانه‌های مادر مصطفی را گرفتند و از لبه بام پرتش کردند که دیگر اختیار زبانم از دستم رفت و با همان نایی که به گلویم نمانده بوده، رو به گنبد ضجه زدم :«!» 💠 با دستانم خودم را روی زمین تا لب بام کشاندم، به دیوار چنگ انداختم تا کف کوچه را ببینم و پیش از آنکه پیکر غرق به خون مادر مصطفی را ببینم چند نفری طوری از پشت شانه‌ام را کشیدند که حس کردم کتفم از جا کنده شد. با همین یک کلمه، ایرانی و بودنم را با هم فهمیده بودند و نمی‌دانستند با این غنیمت قیمتی چه کنند که دورم له له می‌زدند. 💠 بین پاها و پوتین‌هایشان در خودم مچاله شده و همچنان (علیهاالسلام) را با ناله صدا می‌زدم، دلم می‌خواست زودتر جانم را بگیرند و آن‌ها تازه طعمه ابوجعده را پیدا کرده بودند که دوباره عکسی را در موبایل به هم نشان می‌دادند و یکی خرناس کشید :«ابوجعده چقدر براش میده؟» و دیگری اعتراض کرد :«برا چی بدیمش دست ابوجعده؟ می‌دونی میشه باهاش چندتا مبادله کرد؟» و او برای تحویل من به ابوجعده کیسه دوخته بود که اعتراض رفیقش را به تمسخر گرفت :«بابام اسیره یا برادرم که فکر مبادله باشم؟ خودش می‌دونه با اون ۴۸ تا ایرانی چجوری آدماشو مبادله کنه!» 💠 به سمت صورتم خم شد، چانه‌ام خیسِ اشک و خون شده بود و از ترس و غصه می‌لرزید که نیشخندی نشانم داد و تحقیرم کرد :«فکر نمی‌کردم جاسوس زن داشته باشه!»...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢ابلاغ پیام تسلیت سردار رادان به خانواده شهید آراسته 🔸فرمانده انتظامی کهگیلویه و بویراحمد با حضور در منزل شهید سینا آراسته با خانواده وی دیدار و پیام فرمانده نیروی انتظامی کشور را به آن‌ها ابلاغ کرد.
حجت الاسلام ادیانی نماینده ولی فقیه در فراجا : انتخابات امنیت ساز و مایه آبروی کشور است.
27.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🌹شهید مدافع امنیت سرهنگ شهید "میلادآزاد آور"🌹 🔹تولد: ۱۳۶۴/۶/۲۸ 🔸شهادت: ۱۴۰۲/۵/۱۱ 🔹درگیری با قاچاقچیان
💢نشانه های آخرالزمان 🔴 بعد از کشف حجاب منتظر بلاهای عظیم باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹رهبر معظم انقلاب(مد ظله العالی): شهادت برترین نماد انقلاب است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 همین یه دقیقه رو نشون مردم بدید تا بفهمن سلبریتی‌ها چه انسان‌های کثیفی هستند 🔹 حتما تا آخر ببینید و بازنشر کنید تا مردم آگاه بشن
📸 در ملكوت اعلی جز شهید كسی زنده نیست و حیات دیگران، اگر هم باشد، به طفیل شهداست و با شفاعت آنها. ✅سید شهیدان اهل قلم🌷    ═══✼🍃🇮🇷🍃✼══ یاد سروهای بلندقامت ایران اسلامی 🌴شهید میلاد آزاد آور🌷 🌴شهید سینا آراسته🌷 همیشه جاودان🤲 ❇️الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ #پلیس_خدمتگزار #شهید_میلاد_آزادآور #شهید_سینا_آراسته #شهدای_مظلوم_فراجا #تولید_ع_س_فارس_شهرستان_جهرم
  🔰شهید حاج حسین روح الامین را شاید بتوان با مجموعۀ خصوصیت های فکری، اخلاقی و سهم بالایی که در موفقیت های نظام در کردستان داشت، سیّد الشهدای کردستان نامید. او از اوّلین سربازان مخلص امام و انقلاب بود که وارد کردستان شد. در کمتر نبرد سرنوشت ساز و دشواری بود که نام، تدبیر، توان و شجاعتش سر زبان ها نباشد 🔰زندگی نامه شهید حاج سید حسین روح­ الامین به سال 1335 در اصفهان و خانواده­ای مذهبی متولد گردید. دوران کودکی و مدرسه را تحت سرپرستی پدر و مادر خود گذراند. در سن 12 سالگی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر تحصیل را تا سیکل قدیم ادامه داد و سپس به شغل آزاد مشغول شد. بعد از طی دوران خدمت سربازی با برادر شهیدش امیر مشترکاً به کار صنعتی مشغول شدند. در سال 1357 که انقلاب اسلامی با تظاهرات علنی مردم به اوج خود رسیده بود در تمامی صحنه­ ها حضوری فعال داشت. بعد از حادثه 5 رمضان سال 1357 توسط رژیم ستم­شاهی دستگیر و پس از گذشت چند روز آزاد گردید و مجدداً به فعالیت خود ادامه داد. در زمانیکه امام بزرگوار رحمه الله علیه به ایران هجرت نمودند از جمله افرادی بود که حفاظت محل سخنرانی امام در بهشت زهرا به عهده آنان بود. در اوج تظاهرات و درگیریهای تهران توسط مزدوران رژیم شاه از ناحیة پا مجروح گردید و به اصفهان بازگشت نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت خود در جهاد و بسیج ادامه داد و با شروع درگیریهای کردستان به ان منطقه اعزام شد. در یکی از عملیاتها از ناحیه فک، لب و دندان مجروح شد و پس از بهبودی مجدداً به کردستان مراجعت نمود و در پاکسازی روستاها از لوث وجود ضد انقلاب نقش مهمی را ایفا نمود. در سال 1361 افتخار شرکت در عملیات فتح ­المبین را به دست آورد سپس در عملیات بیت­ المقدس- والفجر مقدماتی- خیبر و بدر شرکت کرد و در عملیات بدر از ناحیه دست مجروح گردید. در کردستان نیز در عملیات های بسیاری حضور فعال داشت. او در عملیات والفجر 8 و پس از آزادی فاو سریعاً خود را به منطقة کردستان رساند و در عملیات والفجر 9 به عنوان مسؤل عملیات سپاه کردستان شرکت کرد. سرانجام در تاریخ 7/12/64 به وسیله ترکش بعثیون که بر قلب او اصابت کرد به فیض شهادت و به دیدار معبود خود که سالها انتظارش را می­کشید پرواز نمود..
🚨سرهنگ کارگاه سعید دالوند ، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ ، جزییات شناسایی سارقین زورگیر که چند روز گذشته اقدام به سرقت گردنبند آقای علیرام نورایی کرده بودند را تشریح کرد . 🔷سرهنگ سعید دالوند در توضیح نحوه شناسایی سارقین عنوان داشت: 🔷روز چهارشنبه ۱۱ مردادماه ، ماموران کلانتری ۱۰۱ تجریش در محدوده خیابان نیاوران به سرنشینان یک دستگاه موتورسیکلت مشکوک شده و پیش از هرگونه اقدام این افراد جهت فرار از موقعیت ، آنها را دستگیر و به کلانتری منتقل کردند . 🔷افراد دستگیر شده ، جهت انجام تحقیقات تخصصی در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته ؛ در بررسی بانک اطلاعات مجرمین سابقه دار مشخص شد که این دو بنام های آرش و اشکان از سارقین زورگیر و سابقه دار پلیس آگاهی تهران بزرگ هستند که در زمان دستگیری اقدام به ارائه هویت های مجعول برای خود کرده بودند . 🔷با شناسایی آرش و اشکان به عنوان سارقین سابقه دار در موضوع سرقت های زورگیری و گردنبندقاپی ، تحقیقات فنی - پلیسی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در کمتر از چند ساعت و با جمع بندی قرائن و دلایل پلیسی مجبور به اعتراف به سرقت در مناطق شمال تهران شدند . با توجه به اعترافات بدست آمده از متهمین ، روز پنجشنبه مورخه ۱۲ مردادماه ۱۴۰۲ ، علیرام نورایی بهمراه همسرش جهت شناسایی متهمین به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ دعوت شده و بلافاصله پس از مواجه حضوری با متهمین ، هر دو متهم را به صورت دقیق و کامل شناسایی کردند . 🔷در حال حاضر متهمین در اختيار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داشته و تحقیقات از آنها جهت شناسایی سایر جرایم ارتکابی و همچنین سایر شکات و مالباختگان در دستور کار کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .