eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.3هزار دنبال‌کننده
48.2هزار عکس
14.3هزار ویدیو
196 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷 👌👌 🔅یکی از یاران پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم به آن حضرت عرض کرد: «من همیشه در و داد و ستد، دچار و زیان می‌شوم، و حیله خریدار یا ، مانند جادو مرا مغبون می‌کند.» 💥پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «در آن معامله که از گول خوردن در آن می‌ترسی، با کسی که معامله می‌کنی تا سه روز را شرط کن که اگر ضرر کردی بتوانی مال خود را پس بگیری؛ و هنگام معامله صابر و بردبار باش.» 👈بدان که تأمّل و از خداست و عجله و شتاب‌زدگی از شیطان است. تو می‌توانی از سگ این پند را بیاموزی، هر کاری که برای تو پیش آمد، آن را استشمام کن (در جوانب خوب و بد آن اندیشه و تفکّر کن و بدون مقدمه وارد نشو.) همان‌طور که اگر لقمه نانی جلوی سگ بیندازی فوراً آن را نمی‌خورد بلکه اوّل آن را بو می‌کند، وقتی تشخیص داد که مناسب است، می‌خورد؛ تو با این عقل و خرد، از سگ کمتر نیستی، پس قبل از کار فکر و تأمّل کن. 📚(روایت‌ها و حکایت‌ها، ص 195 -داستان‌های مثنوی، ج 2، ص 125) 📡 لطفادرصورت ممکن برای☝️نفر ارسال نمایید. ✅کانال روابط عمومی پلیس          ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ 🆔@PR_Police
❤️تمام راه رفته را برگرد لبخندهایت را در خاطرم جا گذاشتی... 💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات 🇮🇷روابط عمومی استان کرمان
🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔸🔷 👌👌 🔅یکی از یاران پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم به آن حضرت عرض کرد: «من همیشه در و داد و ستد، دچار و زیان می‌شوم، و حیله خریدار یا ، مانند جادو مرا مغبون می‌کند.» 💥پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «در آن معامله که از گول خوردن در آن می‌ترسی، با کسی که معامله می‌کنی تا سه روز را شرط کن که اگر ضرر کردی بتوانی مال خود را پس بگیری؛ و هنگام معامله صابر و بردبار باش.» 👈بدان که تأمّل و از خداست و عجله و شتاب‌زدگی از شیطان است. تو می‌توانی از سگ این پند را بیاموزی، هر کاری که برای تو پیش آمد، آن را استشمام کن (در جوانب خوب و بد آن اندیشه و تفکّر کن و بدون مقدمه وارد نشو.) همان‌طور که اگر لقمه نانی جلوی سگ بیندازی فوراً آن را نمی‌خورد بلکه اوّل آن را بو می‌کند، وقتی تشخیص داد که مناسب است، می‌خورد؛ تو با این عقل و خرد، از سگ کمتر نیستی، پس قبل از کار فکر و تأمّل کن. 📚(روایت‌ها و حکایت‌ها، ص 195 -داستان‌های مثنوی، ج 2، ص 125) 📡 لطفادرصورت ممکن برای☝️نفر ارسال نمایید. ✅کانال روابط عمومی پلیس          ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ 🆔@PR_Police
امام خمینی : انسان جوان من نمی گویم که تفریح نداشته باشد من عرض نمیکنم همه اش مشغول باشد من عرض میکنم که اوقاتش تقسیم باشد و قسم مهمش برای تحصیل.
34.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ۹ دروغ بزرگی که روی اعصاب مردم رفت 🔹در حالی که رهبر انقلاب تاکید کردند باید با دروغ‌گویی در فضای مجازی برخورد کرد و نباید اجازه داد برخی با دروغ‌های‌شان روی اعصاب مردم راه بروند، چند مورد از بزرگترین دروغ های فضای مجازی در سال‌های اخیر را بررسی کردیم. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
💢 بله دوستان! اعتراضات گسترده در فرانسه اسمش «شورش» است و خانواده‌ها باید مراقب فرزندانشان باشند تا امنیتشان به خطر نیفتد! 🔹 همین‌ها از رئيس‌جمهور تا پادوهای رسانه‌ای، برای ایران نسخه آشوب می‌پیچیدند و انواع روش‌های ایجاد ناامنی را آموزش می‌دادند! بله دوستان! زمین گرد است! 🔹
🇮🇷 📝 آقای غنی نژاد مدعی شده بود که با حقوق معلمی قبل از انقلاب میشد رفت فرانسه، یاد طرفداری عده ای که دفاع از هویدا می‌کنند و سندش هم قیمت خودکار است می افتم!؟ در این سند اومده که ٩٠ %حقوق معلم در زمان شاه بعضا، صرف کرایه خانه می‌شده!؟ ❌ نداشتن بعضی فکتها خیلی از مواقع افراد و دچار تحلیل ها ی اشتباه میکنه!
. 📜بخشی از وصیت‌نامۀ حاج‌قاسم خطاب به مردم: از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیّ فقیه؛ خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید! حاج‌قاسم، این کلامت سنجۀ ایمان ماست این حکیم آقای ما و یوسف کنعان ماست در رکابش جان برافشانیم تا صبح ظهور خامنه‌ای مرجع ما و عزیز جان ماست 🌹❤️🇮🇷🌹❤️🇮🇷🌹❤️🇮🇷 هدیه به روح ملکوتی و بلند شهید حاج‌قاسم سلیمانی صلوات🌹 🌷❤️🇮🇷سلاااام.ایام بکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پخش برای اولین‌ بار! 🔺اگر بهشتی آن‌جا بود، خیال ما راحت بود… 🔺چگونه نظام پس از شهادت قدرتمندانه به مسیر خود ادامه داد… 🔺روایت شنیدنی رهبر معظم انقلاب از حادثه‌ای تلخ اما امیدبخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خداوند نخواهد گذشت!! ‼️تا الان شنیده‌اید که رهبر معظم انقلاب بگویند خدا از فلانی نخواهد گذشت؟!؟ 🔹️ پس مسئله خیلی مهمه که آقا اینجوری صحبت می‌کنند...
🇮🇷 📝 | ‌کاهش قیمت در برخی شهرها ‌تا ۳۰ درصد 🍃🌹🍃 🔻وزیر راه و شهرسازی: 🔸در بعضی شهرها ۲۰ تا ۳۰ درصد قیمت مسکن کاهش پیدا کرده اما این راضی‌کننده نیست. 🔹بعضی‌ها رعایت نمی‌کنند و متاسفانه همه ساکت بودند اما دیگر ساکت نمی‌نشینیم و با افرادی که هر قیمتی خواستند تعیین می‌کنند برخورد می‌کنیم. 🔺تاکنون چند مشاور املاک بزرگ پلمب شدند و تعیین قیمت املاک و اجاره را قانونی خواهیم کرد. 🍃
۳ میلیارد دلار دیگه آزاد شد 🚨 چه مسخره بازیه 😐
سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است...
💢 ‏هشتگ جمعه های متفاوت! ✍️
کودکان فرانسوی دیگر بدون رضایت والدین نمی‌توانند عضو شبکه‌های اجتماعی شوند 🔹بر اساس مصوبهٔ جدید مجلس فرانسه، استفاده کودکانِ زیر 15 سال از شبکه‌های اجتماعی صرفا با اجازه والدین آن‌ها انجام خواهد شد و والدین امکان خواهند داشت حساب‌های کاربری کودکان را از دسترس خارج کنند.
🍷💄سردمداران اصلاح‌طلبی: مشروبات الکلی و همجنس‌بازی باید آزاد شوند. 🔥نظر سید محمد خاتمی چیست؟!
✍️ 💠 نگاهش روی صورتم می‌گشت و باید تکلیف این زن روشن می‌شد که باز از پاسخ سوالم طفره رفت :«تو اینو از کجا می‌شناختی؟» دیگر رنگ شیطنت از صورتش رفته بود، به انتظار پاسخی چشمش به دهانم مانده و تمام خاطرات خانه بسمه و ابوجعده روی سرم خراب شده بود که صدایم شکست :«شبی که سعد می‌خواست بره ، برا اینکه فرار نکنم منو فرستاد خونه اینا!» 💠 بی‌غیرتی سعد دلش را از جا کَند، می‌ترسید در آن خانه بلایی سرم آمده باشد که نگاهش از پا درآمد و من می‌خواستم خیالش را تخت کنم که (علیهاالسلام) را به شهادت گرفتم :«همون لحظه که وارد اون خونه شدم، این زن منو برد ، فکر می‌کرد وهابی‌ام. می‌خواستن با بهم زدن مجلس، تحریک‌شون کنن و همه رو بکشن!» که به یاد نگاه مهربان و نجیب مصطفی دلم لرزید و دوباره اشکم چکید :«ولی همین آقا و یه عده دیگه از مدافعای و حرم نذاشتن و منو نجات دادن!» 💠 می‌دید اسم مصطفی را با چه حسرتی زمزمه می‌کنم و هنوز خیالش پیِ خیانت سعد مانده و نام ترکیه برایش اسم رمز بود که بدون خطا به هدف زد :«می‌خواست به ملحق بشه که عملگی ترکیه و آمریکا رو بکنه؟» به نشانه تأیید پلکی زدم و ابوالفضل از همین حرف‌ها خطری حس کرده بود که دستم را گرفت، با قدرت بلندم کرد و خیره در نگاهم هشدار داد :«همونجور که تو اونو شناختی، اونا هم هر جا تو رو ببینن، میشناسن، باید برگردی !» 💠 از قاطعیت کلامش ترسیدم، تکه‌ای از جانم در اینجا جا مانده و او بی‌توجه به اضطراب چشمانم حکمش را صادر کرد :«خودم می‌رسونمت فرودگاه، با همین پرواز برمی‌گردی و میری خونه دایی تا من مأموریتم تموم شه و برگردم!» حرارت غمی کهنه زیر خاکستر صدایش پیدا بود که داغ مصطفی گوشه قلبم پنهان شد و پرسیدم :«چرا خونه خودمون نرم؟» 💠 بغضش را پشت لبخندی پنهان کرد و ناشیانه بهانه تراشید :«بریم بیرون، اینجا هواش خوب نیست، رنگت پریده!» و رنگ من از خبری که برایش اینهمه مقدمه‌چینی می‌کرد پریده بود که مستقیم نگاهش کردم و محکم پرسیدم :«چی شده داداش؟» سرش را چرخاند، می‌خواست از چشمانم فرار کند، دنبال کمکی می‌گشت و در این غربت کسی نبود که دوباره با نگاهش به چشمان پریشانم پناه آورد و آهسته خبر داد :«هفت ماه پیش کنار اتوبوس زائرای ایرانی تو بمبگذاری کردن، چند نفر شدن.» 💠 مقابل چشمانم نفس‌نفس می‌زد، کلماتش را می‌شمردم بلکه این جان به لب رسیده به تنم برگردد و کلام آخر او جانم را در جا گرفت :«مامان بابا تو اون اتوبوس بودن...» دیگر نشنیدم چه می‌گوید، هر دو دستم را روی سرم گرفتم و اختیار ساقم با خودم نبود که قامتم ازکمر شکست و روی زمین زانو زدم. باورم نمی‌شد پدر و مادرم از دستم رفته باشند که به گلویم التماس می‌کردم بلکه با ضجه‌ای راحتم کند و دیگر نفسی برای ضجه نمانده بود که به‌جای نفس، قلبم از گلو بالا می‌آمد. 💠 ابوالفضل خم شده بود تا از روی زمین بلندم کند و من مقابل پایش با انگشتان دستم به زمین چنگ می‌زدم، صورت مهربان پدر و مادرم در آینه چشمانم می‌درخشید و هنوز دست و پاهای بریده امروز مقابل چشمم بود و نمی‌دانستم بدن آن‌ها چند تکه شده که دیگر از اعماق جانم جیغ کشیدم. در آغوش ابوالفضل بال‌بال می‌زدم که فرصت جبران بی‌وفایی‌هایم از دستم رفته و دیدار پدر و مادرم به رفته بود. 💠 اینبار نه حرم حضرت سکینه (علیهاالسلام)، نه چهارراه ، نه بیمارستان که آتش تکفیری‌ها به دامن خودم افتاده و تا مغز استخوانم را می‌سوزاند و به جای پرواز به سمت تهران، در همان بیمارستان تا صبح زیر سِرُم رفتم. ابوالفضل با همکارانش تماس گرفت تا پیشم بماند و به مقرّشان برنگشت، فرصتی پیش آمده بود تا پس از چند ماه با هم برای پدر و مادر شهیدمان عزاداری کنیم و نمی‌خواست خونابه غم از گلویش بیرون بریزد که بین گریه به رویم می‌خندید و شیطنت می‌کرد :«من جواب رو چی بدم؟ نمیگه تو اومدی اینجا آموزش نیروهای یا پرستاری خواهرت؟» 💠 و من شرمنده پدر و مادرم بودم که دیگر زنده نبودند تا به دست و پایشان بیفتم بلکه مرا ببخشند و از این حسرت و دلتنگی فقط گریه می‌کردم. چشمانش را از صورتم می‌گرداند تا اشکش را نبینم و دلش می‌خواست فقط خنده‌هایش برای من باشد که دوباره سر به سرم گذاشت :«این بنده خدا راضی نبود تو بری ایران، بلیطت سوخت!» 💠 و همان دیشب از نقش نگاهم، احساسم را خوانده و حالا می‌خواست زیر پایم را بکشد که بی‌پرده پرسید :«فکر کنم خودتم راضی نیستی برگردی، درسته؟»...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این یکی از فیلم هایی است که صریحا علامه مصباح از بانکداری انتقاد میکند. من یقین دارم خیلی از انقلابی ها هم از این سخنان بی اطلاعند چه رسد مردم عادی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم آیت الله حائری شیرازی یکی دیگر علمای انقلابی اینگونه در مورد بانکداری سخن می گوید؛ او از بانک های سپاه هم نقد میکند. معیار انقلابی این عزیزان هستند؛ شما این دوتا فیلم به هرکسی نشون بدی عاشق انقلاب و علمای انقلابی میشه ولی امروز نگاه مردم به جریان انقلاب اینگونه است,
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقاد از مسئولین تقویت نظام است نه تضعیف؛ این سخنان باید صدا و سیما پخش کند تا مردم مطلع شوند ولی صدا و سیما چنین کاری نمیکند. یاعلی...