این مسابقه 3 نفر برنده داشت که دو نفر براشون هدیه هاشون ثبت شدن فقط یک کتاب مونده🥲😯
ببینیم نصیب کی میشه🙂
من همون اول توی کانال نوشته بودم رفقایی که برنده میشن هزینه پست به عهده خودشون هست🥺
کتاب عزیزم 😍😍به دستم رسید 😍😍❤️❤️
ممنونم از ارسالتون 😍❤️
رضایت#مشتری
ان شاالله حاجت روا بشید 🥲
https://eitaa.com/Pack_martyrs
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این دنیا چیزی ارزش دل بستن نداشت
+جز حسین...🖤🔥
#امام_حسین
#شب_جمعه
#واریزی
🌱۳ عدد کتاب شهید نوید صفری
یکی از بزرگواران نذر کردند ان شاالله قراره پخش بشن
https://eitaa.com/Pack_martyrs
#واریزی
#فارس
🌱کتاب برای زینب
🌱کتاب یک روزبعدازحیرانی
🌱کتاب تاثیرشهیددانشگر
https://eitaa.com/Pack_martyrs
پیشاپیش ممنون از اعتمادتون 💚
📙 کتاب #عمار_حلب به قلم #محمدعلی_جعفری دوست و هم دانشگاهی شهید نگاشته شده است. ارتباط نزدیک نویسنده با شهید و قلم پخته و جذاب ایشان باعث شده تا #عمار_حلب یکی از بهترین زندگینامههای منتشر شده توسط #روایت_فتح باشد.
— — — — — — — — — — — —
امامزادگان عشق | کـتـاب
📙 کتاب #عمار_حلب به قلم #محمدعلی_جعفری دوست و هم دانشگاهی شهید نگاشته شده است. ارتباط نزدیک نویسنده
#درباره_کتــــــــاب:
«عمار حلب» را محمدعلی جعفری نوشته است. ظاهرا خودش هم با شهید آشنا و رفیق بوده است. موسسه روایت فتح از سری کتابهای مدافعان حرم، هفتمی را به شهید محمدحسین محمدخانی اختصاص داده است. روایتهایی زنده، جدید، مستند، خواندنی و عموما مربوط به همین سالهای نزدیک و متأخر. کتاب از این جهت ارزش خواندن و توصیه کردن دارد که خوب و صمیمی و راستکی نوشته شده است. دغدغه خود من همیشه این بوده که روایتهای ما از شهدا ، قابل دسترس باشد. جنبه ماورایی و آسمانی و اسطورهای دادن به شهدا اگرچه درست است _چه اینکه اینها حقیقتا با آسمان ارتباط گرفته بودند و سیمشان وصل بود_ اما معمولا خواننده با احساس فاصله عمیق و بعید خودش از شهدا، نمیتواند آن چنان که باید با این عزیزان ارتباط بگیرد و رفاقت برقرار کند و الگو بپذیرد. مخاطب وقتی کتاب شهدا را میخواند، چه خوب که وقتی کتاب را بست با خود نگوید که ای بابا من کجا و شهدا کجا؟ عمرا بشود مثل اینها شد! اما اگر احساس کرد که این راه رفتنی پیش پای او هم باز است و مسیری را که این شهید رفته او هم اگر بخواهد و همت کند، میتواند انتخاب کند و برود و برسد ، دهها بار مفیدتر خواهد بود.
کتاب شهید محمدحسین محمدخانی از همین قسم دوم است. باورپذیر است. خودمانی است. در دسترس است. الگو گرفتنی است. شهید این کتاب قدسی و دور از ما نیست. از قضا اشتباهاتی هم دارد. کتاب را که بخوانید، جاهایی از خنده رودهبر میشوید. از بس این پسر بامزه بوده. از بس خودش بوده!
همین محمدحسین خان، در دانشگاه آزاد یزد، آنقدر با رفقایش در تکاپو و فعالیت و درگیری بودهاند که دیگران به بسیج آنجا «لیان شامپو» میگفتهاند! بس که در کارشان جدی بودهاند و بر سر مسایلی که فکر میکردهاند درست است، میماندند و پافشاری میکردند کارشان میرسد به آنجا که روزی با اینکه ۳۰ نفر بودهاند کتک مفصلی از حدود دویست دانشجو میخورند و کم هم نمیآورند و از رو هم نمیروند… آن هم سر مسأله کشف حجاب در دانشگاه !
محمدحسین این کتاب، کشته مرده کله پاچه بوده. یه جورایی شکمو بوده. عشق ریش داشته و روی ریش بلند تعصب! گاهی پاشنه کفشش رو میخوابانده و در قید و بند ظاهرش نبوده. شوخیهای عجیب و سرکار گذاشتنهای باحالی داشته. حتی وقتی نصفه شب ساعت ۳ بامداد از مزار شهدا خلد برین برمیگشتند، وقتی به تور گشت نیروی انتظامی میخورند، آنجا هم دست از شوخی و سرکار گذاشتن ماموران بر نمیدارد و روانه پاسگاه میشود و تعهد میدهد و خلاص میشود! حتی در معرکه سوریه هم دایم بیسیماش را گم میکرده و بیسیم رفقا را برمیداشته و برنمیگردانده و حسابی برایشان دردسر درست میکرده! در جلسات فرماندهان حتی آنجا که “حاج قاسم” هم بوده بدون جوراب میرفته و حرص فرماندهاش را در میآورده و…
خلاصه محمدحسین این کتاب از جنس همین جوانهای دور و زمانه خودمان بوده. به شدت بانمک و دوست داشتنی.
اما همین شهید عزیز در کار و فعالیت و دوندگیاش برای اهل بیت علیهم السلام، آن همه کشش و جاذبه دارد که کلی آدم غیر درست و حسابی را مجذوب میکند و به راه می آورد. عاشق روضه و بلکه شیدا و دیوانه روضه اهل بیت بوده. سرش درد میکرده برای گریه گاه و بیگاه و سینه زنی برای ارباب حسین (علیه السلام). با این سن و سال نسبتا کم و با همه جوانیاش، به هیچ وجه از پا نمینشیند و صبح و شب مشغول است و دایما در همه جا از هیأت و بسیج و اردو و خانواده و انتخابات و جنگ سوریه و… دارد بدو بدو میکند.
فهم خوب دارد. اهل هنر است. لیدری بلد است. جنبه و حوصله و ظرفیت خوبی دارد و همه تیپها و سلیقهها را کنار هم برای کار برای انقلاب کنار هم جمع میکند و سرپرستی میکند. پیگیر علما است و آنها را به جمع بچهها میآورد. دیوانه شهدا و آواره مزار و گلزار شهدا است. در سوریه هم فرمانده لایق و پرکار و کم خواب و خستگی ناپذیر است. آنجا به قدری در دلها جا داشت که نیروهای عراقیاش ، روی بازوهایشان نام او را حک کردهاند. نام جهادی او “عمار عبدی” بوده! حتی بعد از شهادتش رزمندهای مسیحی در سوریه در خط مقدم گریه می کند و از روضه خوانیهای او میگوید… کم نظیر بوده این محمدحسین ما. کتابش را از دست ندهید خواهشا!
قیمت کتاب 80
وووو فقــط ســـه کـــتــاب دیــگه مونـــده قــمیــت جدیدش 170 هزار تومان هستــااا