eitaa logo
Paradox 𓂀
130 دنبال‌کننده
260 عکس
12 ویدیو
1 فایل
What doesn't kill you, simply makes you, stranger!🃏 Welcome to my Mad World!♟️ Turn to page 394🪶 گفتاری؟ سخنی؟ @NX_Karimi https://daigo.ir/secret/2744527239 https://harfeto.timefriend.net/17362866009649
مشاهده در ایتا
دانلود
یه تقدیمی با وایب پایتخت نداشته باشیم 🤍 ؟ این پیام رو فور کنین توی چنل قشنگتون و لینکتون رو برام اینجا بذارید ، منم : - میگم وایب کدوم شخصیت رو میدین . - یکی از دیالوگ های اون شخص رو بهتون بگم . - یه سکانس تقدیمتون بکنم . و بعد منتظر تقدیمی‌تون از جانب ما باشید 🦢 '
هدایت شده از -𝑻𝒉𝒆 𝒆𝒏𝒅
سلام! من میخوام برای اولین بار و شایدم اخرین بار ، تقدیمی بدم. قضیه از این قراره که این تقدیمی رو میفرستی کانالت و من میگم اگه یه موجود افسانه ای (و یا شایدم تاریخی) بودی ، چه موجودی میشدی. و در اخر بگم چه شخصیتی از چه کتابی میشیدی و کمی توضیح درموردش بدم . در نهایت هم بگم اگه چنل شما یک کتاب بود توی چه ژانری قرار میگرفت. امیدوارم ایگنور نشم🙏🏻 برای تگ @knight99
سرانجام بلند شد، به طرف کتاب‌های چیده‌ شده‌اش روی تخته چوبی رفت، بینوایان، بلندی‌های بادگیر، قلعه حیوانت، مکبث، نبرد من و... همه و همه چُنان سربازان جانباز، هنوز چیزی برای فدا کردن داشتند... به اطرف نگاه کرد، هیچ چیزی جز جمعیتِ نورهایِ پُر سَر و صدایِ ماشین‌ها که می‌دویدند به چیزی برسند که او در طلبش روزها دوید، نمی‌دید... آرام آرام، فرد به فردِ هر کدام از کتاب‌هایش را برداشت و آن‌ها را تکان داد و در جعبه‌ی خمیده‌ای گذاشت، جعبه‌ای که همه‌ی زندگی‌اش را در بر می‌گرفت، همه‌ را در جعبه گذاشت، امروز هم کسی خریدارِ گوشه‌ای از زندگی‌اش نبود... جعبه‌ را روی دوچرخه‌یِ جادویی‌اش سوار کرد، همان که از نوجوانی‌اش با او علفزارها و کشت‌زارها را می‌پیمود... زمان، مکان، جهان؛ دیگر همه معانی خود را برای او از دست داده بودند... نفسی کشید... سوار بر دوچرخه‌ی خود باز هم به را افتاد...
anathema_flying 128.mp3
14.44M
Strange How life makes sense in time now... 3:35
the-score-fire-320.mp3
9.4M
Sparks in my brain, Am I insane? Trying to light the flame, Fire; Let it rain, Through the pain...
sting_-_shape_of_my_heart_128.mp3
4.79M
I'm not a man of too many faces, The mask I wear is one, That's not the shape of my heart...
+چرا وقتی نیستی درِ کتاب فروشی رو نمی‌بندی؟ _اوه دخترم، آنها که کتاب نمیخوانند، کتاب نمی‌دزدند؛ و آنها که کتاب می‌خوانند، دزدی نمی‌کنند...
مگر چمدانت چقدر بود که تمام زندگی‌ام را با خود بردی؟!
+ولی تو خیلی زیبایی... _...تَرکِ اون دیوارا رو میبینی دخترم؟؟ من مثل اون دیوارام، هیچ زیبایی چشم گیری ندارم، درهم شکسته؛ اما هنوز سرپا...
MohammadReza Shajarian - Yaram (320).mp3
14.02M
یارم به یک لا پیراهن، خوابیده زیر نسترن؛ ترسم که بویِ نسترن، مست‌ است و هشیارش کند...
4_5879989096432014112.mp3
3.93M
ای آفتاب، آهسته‌‌‌ نِه پا در حریمِ یارِ من؛ ترسم صدایِ پایِ تو، خواب است و بیدارش کند...
Alireza Ghorbani - Tasian.mp3.mp3
8.5M
ﺧﺪا رو ﭼﻪ دﻳﺪی، ﺷﺎﻳﺪ ﭘﺮ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ؛ ﺷﺎﻳﺪ ﺧﻨﺪه‌ﻫﺎﻣﻮﻧﻮ از ﺳﺮ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ، ﻧﮕﻮ ﭼﻰ‌گذشت و ﻧﮕﻮ ﭼﻰ‌ﻛﺸﻴﺪﻳﻢ، ﺷﺎﻳﺪ ﺷﺐ ﺗﻤﻮم ﺷﺪ، ﺧﺪا رو ﭼﻪ دﻳﺪی؛ ﺧﺪا رو ﭼﻪ دﻳﺪی ﺷﺎﻳﺪ ﺟﻮن ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺷﺎﻳﺪ دﺳﺘﺘﻮ زﻳﺮ ﺑﺎرون ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺗﻮ ﺷﺎﻳﺪ دوﺑﺎره ﺑﻪ دادم رﺳﻴﺪی، ﺷﺎﻳﺪ ﺧﻨﺪه ﺑﺮﮔﺸﺖ، ﺧﺪا رو ﭼﻪ دﻳﺪی...