💢 قناعت پیشگی از کودکی
👤 سردار شهید حاج حسین اسکندرلو
🔸 از همان کودکی بسیار قناعت پیشه بود و هیچ گاه خواسته ای از ما نداشت. یادم می آید یک روز چون پولی برای خرید لباس نو نداشتیم، یک دست لباس دست دوم آوردم و دادم به او تا بپوشد. آخر دیدم لباس هایی که می پوشد، خیلی کهنه شده [است]. وقتی لباس ها را به او دادم، هیچ اعتراضی نکرد، در حالی که بچه های هم سن و سال او آن وقت ها هر از مدتی کفش و لباس عوض می کردند. اون روز بعد از اینکه حسین لباس ها را پوشید، از من تشکر هم کرد. در مورد خورد و خوراک هم این طور بود، همیشه قانع و بدون اعتراض.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۶۵.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
📎 #قناعت
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 مراعات حال مادر
👤 سردار شهید علی صیاد شیرازی
🔸 سه ساله بود که فهمیدم یک سروگردن از بقیه هم سن وسالاش بیشتر می فهمد. بزرگ تر هم که شد، مثل یک جوان برخورد می کرد. به برادر و خواهراش می گفت: می روید حمام، خودتون لباس هاتون رو بشویید؛ عزیز وقت نداره. یا می گفت: کفش هاتون رو خودتون واکس بزنید؛ لباس هاتون رو خودتون اتو کنید؛ عزیز همین قدر که برای ما غذا درست می کنه، بسه.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۶۵.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #شهید_صیاد_شیرازی
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 حرف پدر بود، باید گوش می کردم
👤 سردار شهید محمود کاوه
🔸 اولین روز مدرسه بود؛ بابام به من گفت: از امروز، وقتی مدرسه تعطیل شد و بچه ها رفتند، تو باید نیمکت هارو مرتب کنی؛ بعد هم کلاس رو جارو بزنی؛ بعد هم چَم وخَم کار را یادم داد و گفت: هیچ عذری قبول نمی کنم ها. به نسبت سن وسالم کار سنگینی بود. حتی گاهی از پَسِ کار برنمی آمدم، اما حرف پدر بود، باید گوش می کردم.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۶۲.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #پدر
📎 #شهید_محمود_کاوه
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 باوضو باشید...
همسر شهید مطهری می گفت:
۲۶ سال با مرتضی زندگی کردم ، در این مدت نیم ساعت هم بی وضو نبود، و همیشه تاکید می کرد که با وضو باشید...
👤 خاطره ای از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری
📚 کتاب جلوه های معلمی استاد مطهری
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 گوش به حرف مادر
👤 سردار شهید علی صیاد شیرازی
🔸 نه سالش بیشتر نبود. آن موقع گرگان بودیم. یکی از روزهای گرم تابستان بود. هوا گرم گرم و عرق ریزان شده بود. علی تازه از مکتب خانه برگشته بود. خستگی و تشنگی از سر و وضعش می بارید. بهش گفتم: مادر جون! برادرت از صبح از خونه بیرون رفته و هنوز هم برنگشته، برو ببین کجاست. این بچه اصلاً نگفت خسته هستم یا بخواهد بهانه بیاورد. با همان حال خستگی اش دوباره دمپایی اش را پا کرد و برگشت بیرون دنبال برادرش.
راوی؛ مادرشهید.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۶۰.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 احترام به همه
👤 سردار شهید عبدالمهدی مغفوری
🔸 حاج مهدی برای همه احترام قائل بود خصوصاً پدر و مادرش. هر وقت به خانه پدری ایشان می رفتیم، دست پدر و مادر را می بوسید. هیچ گاه ندیدم ایشان کنار سفره ای که پدر و مادرشان نشسته اند، دستش را زودتر از آن ها به سفره برده باشد.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۵۶.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 ادب مقابل پدر
👤 سردار شهید عبدالله میثمی
🔸 اوایل ازدواجمان یک روز رفته بودیم منزل پدر و مادر آقا عبدالله. ساعتی از شب گذشته بود که من به علت خستگی رفتم تا استراحت کنم. لحظاتی بعد ایشان آمد و کنار من نشست و از من عذرخواهی کرد. وقتی علت عذرخواهی شان را پرسیدم، گفت: تا زمانی که حاج آقا (پدرشان) بیدارند و نشسته اند، من نمی توانم استراحت کنم و بخوابم؛ این بی ادبی است که ایشان نشسته باشند و من خوابیده باشم.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۵۷.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 اهمیت دادن به مادر
👤 مادر شهید پرویز انگالی
🔸 بین ما در محله مان مرسوم است که شب قبل از عروسی، داماد را حنا می بندند. من هم مثل همه مادرها آرزو داشتم خودم پای فرزندم را حنا ببندم، ولی او اجازه نداد. بهش گفتم: بگذار تا مراسم حنابندان را برایت بگیرم، اما او وسایلش را جمع وجور کرده بود تا برود جبهه. می گفت: من باید بروم؛ نمی توانم بمانم. خودم هم تعجب کردم؛ چون او همیشه به حرف های من گوش می داد. خلاصه سوار موتور همسایه مان شد و رفت. همان کسی که او را برده بود، می گفت: شهید پرویز در بین راه گریه اش گرفت. می گفت باید برگردم و حرف مادرم را گوش کنم، نکند دلش شکسته باشد. چند ساعت نشد که دیدم پسرم برگشت. به من گفت: مادر هر چی تو بگی؛ برو حنا خیس کن؛ همسایه ها و قوم و خویش هم خبر کن.
راوی؛ مادرشهید.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۶۱.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
📎 #شهید_پرویز_انگالی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 حجاب تو؛ سنگر تو
سردار شهید رحیم آنجفی:
🔷 حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را میبینی و دشمن تو را نمیبیند.
📚 حجاب در نگاه بزرگان، ص۱۹.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #ماه_صفر
📎 #اربعین
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 اثر چادر
شهید عبدالله محمودی:
🔷 تو ای خواهر دینیام، چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است از خون سرخ من کوبندهتر است.
📚 حجاب در نگاه بزرگان، ص۲۰.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #نکته_نگاشت
📎 #حجاب
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 حجاب زینبگونه
شهید محمدعلی فرزانه:
🔷 خواهرم، زینبگونه حجابت را که کوبندهتر از خون من است حفظ کن.
📚 حجاب در نگاه بزرگان، ص۱۹.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #حجاب
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 کوبندهتر از خونِ شهید
شهید ابوالفضل سنگ تراشان:
🔷 تو ای خواهرم! حجاب تو کوبندهتر از خون سرخ من است.
📚 حجاب در نگاه بزرگان، ص۱۹.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #شهدا
📎 #حجاب
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 وظیفه اصلی
🔷 تویِ ساختمانِ سپاه چند برادرِ پاسدار دیدم. حاجعلی هم داشت براشون حرف میزد. میگفت: بچهها! وظیفه ما فقط جبههرفتن نیست، وظیفه اصلیِ ما امر به معروف و نهی از منکر کردنه. وقتی میایم مرخصی نباید بنشینیم تویِ خونه و وضعِ شهر اینجوری باشه؛ بیاید بریم توی شهر و امر به معروف کنیم... از اون روز به بعد بچهها وقتی میآمدند مرخصی، توی سطحِ شهر امر به معروف و نهی از منکر میکردند...
👤 از زندگی سردار شهید علی قوچانی
📚 کتاب سیره دریادلان ۲.
🔶 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #مثل_شهدا
📎 #خانواده_و_سبک_زندگی
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh