eitaa logo
پاسدار عشق
5.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
53 فایل
ـ[ ﷽ ]ـ •[دلبسته عشق ،بسته دنیا نیست زندگی ختم شهادت نشود زیبا نیست]• #پاسدار‌ان‌وَصیت‌ِحاجی :) @ahkam1375 آیدی ادمین تبادلات: @ahkam1375
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁برایم بگو ، قصه مظلومیت را و ترسیم کردن تابلو زیبای حماسه را تو از تبار غیرتی .... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
مرگ آگاهی شهید رضا پناهی شهادت رضا چیزی نبود که قابل کتمان باشد. از همان قبل تولدش از امام رضا فرزندی را خواسته بودم که در راه خدا فدا شود و خدا به عنایت امام رضا (ع) رضا را به من داده بود. برش اول: تازه دو روز از تولدش می گذشت. خانه مادرم بودم و داشتم شیرش می دادم. سرم را که بلند کردم،ناگهان روی دیوار تصویری را دیدم که خشکم زد. بدنم خیس عرق سرد شد؛ گویا در میانه برف ها منجمد شده بودم. می خواستم آنچه را دیده بودم به مادرم بگویم؛ اما زبانم نمی چرخید. نه آن روز، تا زمانی که رضا زنده بود، زبانم برای گفتنش نچرخید. در آن تصویر، صحنه درگیری را دیدم و رضا را در همین سن شهادت، که شهید می شود. برش دوم: چند روز قبل از شهادتش با هم رفتیم عکاسی ارتش. رضا شش قطعه عکس انداخت. پشت یکی را تاریخ زد ۱۲ بهمن ۱۳۶۱ و امضا کرد و داد دستم. گفت: من شهید می شوم. برش سوم: در آخرین مرخصی اش رفته بودیم تشییع یکی از دوستانش به نام شهید نادر شاکری نیا. رضا با نادر هم محلی و هم پایگاهی بود. هنگام تدفین، رضا چون می خواست لحظه تدفین را ببیند، رفت بالای درخت توت خشکیده ای در نزدیکی قبر و داشت گریه می کرد. در همان حالت به قبر خالی کنار نادر اشاره کرد و گفت: مادر جان! این قبر هم برای من است. حرفش را جدی نگرفتم. خیلی نگذشت که رضا شهید شد و به همان جای مشخص شده بازگشت. راوی: مادر شهید و برادر زعیم زاده کتاب عارف ۱۲ساله؛ مادرانه های شهید رضا پناهی، نویسنده: سید حسین موسوی، ناشر: شهید کاظمی، چاپ دوم-زمستان ۱۳۹۸؛ صفحه ۱۳ و ۵۳ و ۵۵ و ۶۱٫
🌷🕊🍃 ♦️ سرما نمی‌کند اثر در گرمی دلم ؛ یادتان آتشی‌ست که گرمم نموده است..! 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 سید مجید بنی فاطمه 🎧 می‌باره بارون... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ماجرای عجیب توسل شهید برونسی به حضرت زهرا(س) 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📆 تقویم روز 📌 پنجشنبه ☀️ ۲۹ دی ۱۴۰۱ هجری شمسی 🌙 ۲۶ جمادي الثاني ۱۴۴۴ هجری قمری 🎄 19 ژوئن 2023 میلادی ✨ مناسبت روز : . روز ملّی هوای پاک . روز غزّه 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🔸 https://btid.org/fa/photogallery 🌐 btid.org
یک روز همراه با همسر ویک روز بدون همسر شهیدش به زیارت شهدای گمنام جبل النور آمده 😔🥀🌷 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💢 | زمین مهریه حضرت زهراست 💟 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «يَا عَلِيُّ إِنَّ اَللَّهَ زَوَّجَكَ فَاطِمَةَ وَ جَعَلَ صَدَاقَهَا اَلْأَرْضَ فَمَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُبْغِضاً لَكَ مَشَى حَرَاماً» 🍃 یا علی! به درستی که خداوند، فاطمه را به ازدواج تو درآورد و زمین را مهریه او قرار داد؛ پس هر کسی که روی زمین راه برود در حالی که دشمن تو باشد و بغض تو را داشته باشد؛ این راه رفتن او حرام است. 📚 بحارالانوار، ج43، ص141. 📎 🔸 https://btid.org/fa/photogallery 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
🌷شهید محمد رضا بیضایی🌷 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
ارادت به حضرت معصومه در سیره شهید احمد مکیان خواسته یا ناخواسته بین احمد و حضرت معصومه (س) پیوندی برقرار بود. مراسم عقد ازدواجش هم در حرم حضرت معصومه (س) برقرار شد. هیئتی که می رفت مشکلات عقیدتی داشتند. روی فکر احمد هم تأثیرش را گذاشته بود. با آنکه هر شبهه ای که مطرح می کردند می آمد و جوابش را می گرفت، اما کم کم نسبت به رهبر انقلاب بی میل شده بود. وقتی که قرار بود مقام معظم رهبری قم بیایند، می خواستیم برویم مراسم استقبال، هر چه من و مادرش اصرار کردیم نیامد. خیلی ناراحت شدم. وقتی چشمم به گنبد حضرت معصومه (س) افتاد، گریه کردم و گفتم: «یا حضرت معصومه! من سلامت فکری و عقیدتی بچه ام را از شما می خواهم. کاری کنید که منحرف نشود». وقتی از مراسم برگشتیم. احمد خانه نبود. وقتی آمد خیلی شاد و سرحال بود. با دوستانش رفته بودند مراسم استقبال. به حدی نزدیک شده بوند که آقا به ایشان سلام کرده بود. بعد از آن مراسم بود که دیدگاهش نسبت به رهبری تغییر کرد و از حامیان سر سخت رهبری شدند. راوی: پدر و همسر شهید کتاب سند گمنامی ؛ زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم احمد مکیان، تهیه و تدوین: گروه تحقیقاتی احیاء، ناشر: دفتر نشر معارف، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۶ صفحه ۳۴-۳۳ و ۷۲٫ 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠ ✍️نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت هفتم: کوله پشتی پر از آتش و کانال خونرنگ 🔹در طول مسیر پیشروی گاهی ترکشِ گلوله های بی هدفِ توپ و خمپاره دشمن موجب زخمی شدن تعدادی از بچه ها می شد که البته تاثیری در ادامه پیشروی نداشت. نم نمک و بی سر و صدا خودمون رو به خط اول دشمن نزدیک کردیم و پشت کانال آب مستقر شدیم. از کناره کانال تا خاکریز کمتر از پنجاه متر بود. دقایقی رو پشت کانال زمین گیر شدیم و منتظر موندیم شاید الوارا به دادمون برسن و بتونن برای عبور از روی کانال کمکمون کنن و برای بار دوم وارد آب نشیم ولی بازم نشد و خبری از الوار نبود. هر لحظه احتمال داشت دشمن متوجه حضور ما بشه و عملیات لو بره. با مایوس شدن فرمانده محور از رسیدن الوار فرمان عبور از کانال و حمله به خاکریز صادر شد. باید برای بار دوم به آب می زدیم و با سرعت خودمون رو به خاکریز میرسوندیم. هنوز دشمن متوجه حضور ما در منطقه نشده بود. 🔹تعدادی از بچه ها با کمک هم از کانال عبور کردن و منتظر موندند تا بقیه بچه ها هم برسن و با شعار الله اکبر به خط بزنیم. هنوز اکثر بچه ها پشت کانال بودند که در همین اثنا یه خمپاره شصت نزدیک یکی از کمک آرپی چی زنا منفجر شد و یکی از ترکشهاش خورد تو خرج گلوله ی آرپی چی و آتیش گرفت. طفلکی که میون شعله ها می سوخت، ناخوداگاه شروع کردن فریاد زدن. شعله آتیش و فریاد اون رزمنده که داشت زنده زنده کباب میشد ، دشمن رو متوجه ما کرد و قبل از اینکه ما دست به اسلحه ببریم و درگیر بشیم ، اونا با تمام قوا بسمت ما شلیک کردند. صدها آرپی چی و تیربار همزمان بچه ها رو هدف گرفتند و از همه عجیبتر تیربارای چارلول و پدافندای ضد هوایی بود که برای مقابله با هواپیما و هلی کوپتر از اونا استفاده میشد، ولی از ترس عملیاتای پی در پی ایران اونا رو پشت خاکریز مستقر کرده بودند و مثل بارون سرِ بچه ها گلوله می ریختند. 🔹این اولین باری بود که میدیدم از پدافند هوایی برای جنگ زمینی استفاده میشه. ما هنوز خودمونو جم و جور نکرده بودیم و سی چِل متری با خاکریز فاصله داشتیم و تعدادی از بچه ها داخل کانال آب گیر افتاده بودند. لبه کانال بشدت لجنی و لیز و بالا اومدن از اون بدون کمک یکی دیگه خیلی سخت بود. تا یکی میخاست سرشو بلند کنه و بیاد بیرون می زدنش و میفتاد تو آب.همزمان با آتش باری سنگین عراقیا ، تلاش کردیم با عبور از کانال به کمک بچه ها بریم که زیر آتش دشمن زمین گیر شدیم و چند نفر از بچه ها گلوله خوردند و شهید شدند و بقیه تو کانال آب گیر افتادیم. نه راه پیشروی بود و نه حتی برگشتن. در هر حال عراقیا می دیدند و می زدن. 🔹تعدادی همینجوری گلوله خوردن و تو آب شهید شدن. همه داشتن قتل عام می شدند، تلاش ها بی نتیجه بود. چند نفر بیشتر سالم نبودیم اکثرا به شهادت رسیدند و تعدادی هم داخل کانال آب و زمینای دو طرف کانال زخمی شده بودند. دشمن منطقه رو با منورهای خوشه ای مثل روز روشن کرده بود و کوچکترین تحرکی را زیر نظر داشت. حتی مجروحانی که خوابیده تلاش می کردند فاصله شونو با خاکریز دشمن زیاد کنن و خوشونو به عقب بکشند با دوشکا و پدافند زیر رگبار شدید می گرفتند و سوراخ سوراخ می کردند. کافی بود از اون فاصله نزدیک یه گلوله دوشکا به کسی بخوره تا در دم جان بده. حتی میدیدم زخمیا رو با آرپی جی هدف قرار می دن و می زنن و بدنشون متلاشی میشه. توپخانه ایرانم چون می دونست ما نزدیک خاکریز هستیم نمی تونست کاری بکنه و خاکریز عراق کاملا امن و آرام بود و اطراف ما جهنمی از دود و آتیش... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 🌹 شهید تقی ارغوانی 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
عاقبت رفاقت باشهدا اینگونہ است...🌷 خوش عهد ڪه بودی ؛ همنشین دوست شهیدت خواهی شد🌷 | شهدا_خوب_دوستی_میڪنند | شهید مهدی قره محمدی🌷 بر سر مزار دوست شهیدش🕊 شهید علی بریهـی🌷 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e
「🍂✨•°•°」 'شهید‌جهاد‌مغنیہ...🥀' جورۍ‌روۍ‌خودتون ‌ڪار‌ڪنید ڪه‌اگہ‌یه‌گناه‌ڪردید‌ گریہ‌‌تون‌بگیره🌱 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 🌷کانال پاسدار عشق🌷 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e
🌾☘️🌿 آرامش جان...💞😍 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 🌷کانال پاسدار عشق🌷 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e
🌷🕊🍃 از وسعت لبخنـدتان جـان می گیرد زنـدگی ، بگذارید لبخنـدتان حـال تمــام روزهای مرا خـــوب کند.... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 🌷کانال پاسدار عشق🌷 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e
29.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌾☘️🌿 🎥 کلیپ از شهید جهاد مغنیه و رزمندگان مقاومت اسلامی حزب‌الله لبنان 🔰 سلام بر سید علی خامنه ای دامت برکاته سلام بر مجاهدین مقاومت اسلامی از فلسطین تا عراق و لبنان و یمن ما در پشت کوه ها و میان درختان هستیم و منتظر فرمان هستیم تا اسراییل را از صفحه روزگار محو کنیم. 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 🌷کانال پاسدار عشق🌷 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e
📆 تقویم روز 📌 جمعه ☀️ ۳۰ دی ۱۴۰۱ هجری شمسی 🌙 ۲۷ جمادي الثاني ۱۴۴۴ هجری قمری 🎄 20 ژوئن 2023 میلادی ✨ مناسبت روز : . روز جهانی پناهجویان 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 🌷کانال پاسدار عشق🌷 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🔸 https://btid.org/fa/photogallery 🌐 btid.org
✫⇠ ✍️نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت هشتم: تلاش برای زنده ماندن 🔸جنگ یه طرفه شده بود. اونا با تمام امکانات پیشرفته می زدند و پشت خاکریز مسقر بودند و ما با چند تا کلاش و آرپی چی و تیربارِ گرینف، در دشتِ باز بدون جانپناه باید با اونا می جنگیدیم. خیلی زود بچه ها قیچی شدند و کاری از پیش نرفت. ناگفته نمونه که عملیات اون شب یه تک محدود بود. هدف از عملیاتم فقط فتح یک خاکریز و عقب راندن دشمن از اون بود. از اینجور عملیاتا اکثر شبا انجام میشد. گاهی پیروز بود و گاهی هم مثل عملیاتِ ما شکست می خورد. این بمعنای شکست در کل عملیات کربلای پنج نبود. تک و توک نیروهای باقیمونده مجروح شده بودند و کاری از دستشون برنمیومد. دقیقا نمیدونم چند گردان در اون شب وارد عمل شد ، ولی اجمالا از تعدادی که حرکت کردیم معلوم بود که در محور ما دو سه گردان بیشتر شرکت نبودند و از هر گُردانم فقط دو دسته یا یه گروهان شرکت داشت و بقیه پشتیبان بودند که اگه ما خاکریزو گرفتیم اونا بیان مستقر بشن و ما برگردیم. ⚡️جدال با مرگ و یه دنیا دشمن🏹 🔸همواره جنگ دو رویه داره و آن شب رویِ خودشو به ما نشون نداد و ما هم کاری از دستمون برنیومد و شرمنده امام و ملت شدیم. در اون شب پر خاطره عراقیا بر ما پیروز شدند و دستور عقب نشینی داده شد. با هر زحمتی که بود خودمو به لبه کانال رسوندم ، دیدم خبری نیست. بچه ها همه شهید شده بودند و بعثیا اومده بودن روی خاکریز و تفنگاشونو رو دست بلند کرده بودند شادی می کردند و می رقصیدند و با هم شعار می دادند که من فقط «هله بیک هله صدام حسین هله» رو متوجه شدم. وظیفه عقب نشینی بود. از تلاش برای بالا آمدن و رفتن سمت دشمن دست برداشتم و سعی کردم عرض کانال رو طی کنم و از اون طرف سمت ایران به هر صورتی شده از آب دربیام و برگردم خاکریز خودمون. 🔸چند دقیقه بود که توی آب سردِ کانال بودم و دستام یخ زده بود. دیگه قدرت نگهداشتن کلاشو نداشتم و بی حس شده بودند. اسلحه از دستم افتاد و رفت ته آب. ولی هنوز زخمی نشده بودم. یه ترکش ریز به ران پای چپم خورده بود که زیاد مهم نبود.یکی از بچه ها تیر خورده بود توی مچ دستش و داشت غرق می شد، تقاضای کمک کرد با دستِ چپم دستشو گرفتم و با دست راست شناکنان اونو به لبه کانال رسوندم. داشتم بر می گشتم که چشمم به رزمنده دیگه ای افتاد که در آب غوطه ور بود .کمکش کردم، اونم روحیه گرفت و به لبه کانال رسید. این دو نفر نجات پیدا کردن یا در ادامه شهید شدند را نمی دونم ، وظیفه من تو اون شرایط بحرانی که شنا بلد بودم کمک به اونا بود و بقیه کار با خدا بود. از گروهان ما دو دسته تو عملیات شرکت کرد که کاملا متلاشی شدند. از یگانای مجاور بی خبر بودم و نمی دونستم چه بر سر اونا اومد. بعد از آزادی متوجه شدم که اون شب از حدود ۵۰ نفری که از گروهان ما به خط زده بودیم برگشته بودند و بقیه همه شهید شدند که اکثرا جنازه هاشون جا موند. ویه نفر همون شبِ عملیات اسیر شده بود که بعدا آزاد شد... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 🌷کانال پاسدار عشق🌷 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e
🕊شهید مصطفی صفری تبار وشهید محمدمحرابی پناه در روز عید غدیرعقد اخوت بستن که در لحظه شهادت وبعدشهادت دست همدیگررابگیرن وهمینطورشد 🕊🕊 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
: عُمرمامۍگذرد، تَموم‌مۍشه . . به‌سرعت‌هم‌تموم‌میشه . . چه‌اینجاباشیم،چه‌توخونه‌باشیم . . هرڪجاباشیم،بهترین‌جاراداشته‌باشیم توۍاصلابهترین‌هتل‌زندگۍڪنیم‌ . . همه‌می‌میریم،رئیس‌جمھورعالم‌باشیم می‌میریم . . امّاانتخاب‌راه‌درست‌خیلۍمھم‌است . .🚶‍♀️ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷ای شهیدان برای ما حمدی بخوانید که شما زنده‌اید و ما مُرده ... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋عهد می‌بندم روزی لازمت بشم... ✋عهد می‌بندم حاج قاسمت بشم... 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•♡ از شخصـے پرسیدند : تا بهشت چقدر راه است ؟ گفت : یڪ قدم گفتند : چطور ؟! گفت : مثل یڪ پایتان را ڪہ روے نفس شیطانـے بگذارید پاے دیگرتان در بهشت است . 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 📎 📎 🌹به عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/1766457400C11d86b856e 🌷کانال پاسدار عشق🌷 🥀🆔 @Pasdar_Eshgh 🥀 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯